سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

نظرآباد فعلی، دیگر ده یا دهکده نیست بلکه نام فعلی آن «شهرستان نظرآباد» است و از مزایای تمدن شهری برخوردار گردیده است.  

نظرآباد فعلی، دیگر ده‏ یا دهکده نیست!

سیدجمال الدین میرسلیمی: منطقه ساوجبلاغ در جنوب کوه‏های طالقان قرار دارد که طالقان خود یک منطقه کوهستانی‏ و در جنوب کوه‏های البرز واقع شده است. ساوجبلاغ از چندین ده بزرگ و کوچک تشکیل‏ می‏شود که از نظر جغرافیایی: از شمال به شرح بالا به کوه‏های طالقان و از جنوب به منطقه اشتهارد و نجم‏آباد و از شرق به کرج و از غرب به قزوین منتهی می‏گردد. منطقه ساوجبلاغ یک‏ دشت وسیع و بدون پستی و بلندی است. جاده قدیم و اتوبان تهران، قزوین، ساوجبلاغ را به دو منطقه شمالی و جنوبی تقسیم می‏کند: منطقه شمالی که در دامنه کوه‏های طالقان واقع شده، دارای آب و هوای خشک و معتدل‏ است و منطقه جنوبی جاده هوایش گرم و به خصوص در تابستان گرمای آن زیاد و زندگی اهالی‏ بدون استفاده از وسایل سرد کننده فنی دشوار است. همان‏طور که در بالا گفته شد، نظرآباد جزء مجموعه دهات ساوجبلاغ بوده و می‏باشد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  جمعه 90/12/5ساعت  1:31 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

جعفر بن موسی الکاظم(ع) که در منطقه ساوجبلاغ در حین دفاع مجروح شده بود، در روستای «سناردک» شهرستان پیشوا، در منزل جلال الدین نام (شاید همین شهیدگاه فعلی باشد) بر اثر شدت جراحات وارده در تاریخ 15 جمادی الثانی سال 217 هجری قمری شهید و در گورستان محل، مدفون شد.  

مبارز علوی که در دشت ساوجبلاغ مجروح شد

امامزاده جعفر (ع) که وی را «جواری» و اولاد او را «جواریون» و «شجریون» نیز می خوانند، پس از رشد و نمو در خاندان پاک و مطهر محمدی (ص) و کسب فیوضات معنوی، به یاری برادر بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا(ع) پرداخت و پس از آنکه حضرت امام رضا (ع) دعوت مأمون الرشید را پذیرفت و از مدینه راهی شهر طوس شد، وی نیز همانند آن حضرت با کاروانی به سرپرستی خود و با حضور فرزندان و فرزند زادگان حضرت امام موسی کاظم (ع) همچون ابراهیم و ابوالجواد (ع) از بغداد رو به ولایت خراسان نهاد.

 آن حضرت و دیـگر همراهان، به ناحیـه «ساوجبلاغ» رسیدند و پس از درگیـری با دشمنـان (سپاهیان مأمون)، حسن بن موسی الکاظم (ع) شهید شده و به برخی دیگر از همراهان آن حضرت، جراحاتی وارد شد و پس از این پیکار با فرا رسیدن شب، همگی در اطراف این منطقه پراکنده شدند. جعفر بن موسی الکاظم(ع) که در منطقه ساوجبلاغ در حین دفاع مجروح شده بود، در روستای «سناردک» شهرستان پیشوا، در منزل جلال الدین نام (شاید همین شهیدگاه فعلی باشد) بر اثر شدت جراحات وارده در تاریخ 15 جمادی الثانی سال 217 هجری قمری شهید و در گورستان محل، مدفون شد. بنای بقعه امامزاده جعفر (ع) در زمان شاه طهماسب صفوی ساخته شده و بعدها در زمان قاجاریه، به دستور فتحعلی شاه قاجار تعمیر و ایوان اصلی آن در ضلع شرقی بقعه احداث شده و در دوران پهلوی تعمیرات گنبد، آینه کاری داخل حرم و دیگر تزیینات داخلی و خارجی این آستـان مقدس انجـام شد، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توسعه آستان مقدس این امامزاده در قالب طرح جامع آغاز و بناهایی ساخته و اقداماتی انجام شده که هم اکنون نیز ادامه دارد. وجود متبرک این امامزاده عظیم الشأن همچون درّی درخشان در مرکز شهر تاریخی و مذهبی پیشوا قرار دارد و  همه روزه منزلگاه حاجتمندان و عاشـقان خاندان پاک پیامبر اعظم (ص) است. (به نقل از خبرگزاری مهر).


نوشته شده در  سه شنبه 90/12/2ساعت  10:49 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

شیخ فضل الله نوری حاج میرزا ابوتراب شهیدی نوه شیخ محمدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث

نویسنده «تذکره الغافل» شیخ فضل الله نوری است یا روحانی ساوجبلاغی؟

علی ابوالحسنی (منذر): رساله «تذکره الغافل و ارشاد الجاهل» (خط ملک الخطاطین، چاپ سنگی، تهران 1326ق) یکی از رسایل مشهوری است که توسط مشروعه خواهان در دوران موسوم به استبداد صغیر نوشته شده و در آثار مورخان و تحلیلگران مشروطیت فراوان بدان استناد می شود. فریدون آدمیت در بررسی دیدگاه «مشروعه خواهان» فصلی مبسوط را به بحث درباره این رساله اختصاص داده و به رغم برخورد تند با آن، نویسنده اش را «در تشریح ناسازگاری احکام شریعت با اصول مشروطگی، توانا» می شمارد. به رغم استناد و نقد فراوان مطالب تذکره الغافل، نویسنده آن معلوم نیست. فریدون آدمیت (به استناد گزارشی از ناظم الاسلام کرمانی) «احتمال» می دهد مولف رساله، سید احمد یزدی طباطبایی فرزند صاحب عروه باشد.

عبدالهادی حائری، اما، به استناد گفته مرحوم آیت الله نجفی مرعشی، مولف را حاج شیخ عبدالنبی نوری (مرجع فقید تهران) می شمارد. در مقابل، شهرتی وجود دارد که تذکره الغافل را به شیخ فضل الله نوری منسوب می کند. فی المثل نسخه خطی که از این رساله (مربوط به رجب 1349ق، کتابت محمد صادق رشتی انزلیجی) وجود دارد رساله را «از بیانات و مقالات مرحوم مغفور... حاج شیخ فضل الله نوری شهید...» می شمارد. عدم ذکر نام مولف در کتاب و نیز مشابهت کلی مندرجات آن در نقد مشروطیت با اظهارات شیخ نوری نسبت به مشروطه (در دوران استبداد صغیر) مسلما" در ایجاد این شهرت و دوام آن بی تاثیر نبوده است. لذا آقای محمد ترکمان، تذکره الغافل را در کتاب دو جلدی خود (که حاوی مکتوبات و رسائل شیخ نوری است ) جای داده است.

دلیل وی بر تعلق رساله به شیخ، آن است که شیخ آقا بزرگ تهرانی (کتاب شناس و تراجم نگار بزرگ معاصر) در «الذریعه» رساله را به شیخ نسبت داده و علاوه، نسخه مورد استفاده وی که از چاپ سنگی این کتاب در کتابخانه آیت الله مرعشی در قم عکس برداری شده، نام شیخ را به عنوان مولف بر پیشانی دارد. آقای ترکمان، ادعای دکتر حائری (مبنی بر انتساب کتاب به حاج شیخ عبدالنبی نوری) را با تکذیب این امر توسط فرزند شیخ عبدالنبی، مردود می شمارد. آقای زرگری نژاد نیز که به گردآوری رسائل مشروطیت (و از آن جمله: تذکره الغافل) همت گمارده، ضمن تصریح به قطعی نبودن نگارش تذکره توسط شیخ، انتساب آن به ایشان را بر انتساب به امثال سید احمد طباطبایی ترجیح داده است.

در سال 1362 کتابی با عنوان «اسناد مشروطیت» به همت ایرج افشار چاپ شد که ص 235 و 236 آن، حاوی عریضه ای از میرزا علی اصفهانی به محمدعلی شاه بود و در حاشیه آن یادداشت شیخ مبنی بر توصیه میرزا علی به شاه، و دستور شاه خطاب به وزیر اعظم مبنی بر «رعایت و تمجید» نویسنده عریضه به چشم می خورد. در متن این سند، هیچ سخنی از کتاب تذکره الغافل نرفته بود اما پشت ورقه سند، کسی میرزا علی را مولف کتاب تذکره الغافل قلمداد کرده بود. انتشار این سند همراه با نوشته پشت آن، افراد زیادی را به این نتیجه رساند که تذکره الغافل از آن میرزا علی اصفهانی است. حتی برخی (همچون دکتر ماشاالله آجودانی) در استناد به این سند افراط کرده و تذکره را به نحو قطعی نوشته میرزا علی اصفهانی خواندند. در حالی که در متن سند (نه در عریضه و نه در توشیح شیخ و دستور شاه) مطلقا" سخنی از تذکره به عنوان اثر میرزا علی نرفته بود و نوشته پشت ورقه تنها می توانست به عنوان یک «موید» و نه بیشتر (آن هم در تعارض با «شهرت»ی که در انتساب رساله به شیخ وجود دارد) مطرح شود. اینک هنگام آن رسیده است که پس از گذشت حدود یک قرن از نگارش تذکره الغافل، به طور قاطع و مدلل، نویسنده این رساله مهم معلوم گردد.

خوشبختانه نویسنده تذکره، ردپای مشخصی از خود باقی گذارده که بر پایه آن می توان هویت وی را دقیقا" معلوم ساخت. او صراحتا" در اوایل رساله، خواننده را برای آگاهی بیشتر از نظریات خویش، به کتاب «سوال و جواب عقل عاقل» ارجاع می دهد و می دانیم که «سوال و جواب عقل و عاقل» در اصول دین، یکی از تالیفات آیت الله حاجی میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی (1278ق 1335ش) است. مرحوم شهیدی، نوه آیت الله حاج محمدتقی برغانی قزوینی مشهور به «شهید ثالث» (متوفی 1263ق) می باشد که جزو شاگردان برجسته آیات عظام: آخوند خراسانی، صاحب عروه و شیخ فضل الله نوری محسوب و از آنان اجازه اجتهاد داشت و در مشروطه اول و استبداد صغیر در زمره همرزمان فعال شیخ نوری و نظریه پردازان جناح مشروعه خواه قرار داشت، چندانکه می توان وی را همسنگ میرزای نائینی، در بین مشروعه خواهان شمرد. (روزنامه جام جم، شماره 1786، 18 مرداد 1385، صفحه 11).


نوشته شده در  دوشنبه 90/12/1ساعت  10:57 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

روزنامه کوشش، شماره 6518، 17 دی 1326، صفحه 2

ماجرای رد اعتبارنامه نماینده ساوجبلاغ، شهریار و کردان

بهاالدین کهبد (1285- 1361 خورشیدی) بازرگان معروف و سه دوره نماینده ساوجبلاغ در مجلس شورای ملی بود. او در سال 1325 خورشیدی با عضویت در حزب دمکرات ایران به دبیرکلی احمد قوام (قوام السلطنه) فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد. در سال 1326 در انتخابات دوره پانزدهم مجلس شورای ملی به همراه سید محمدصادق طباطبایی (از روحانیان مشروطه خواه و نماینده ساوجبلاغ در دوره چهارم مجلس شورای ملی) نامزد نمایندگی مردم ساوجبلاغ، شهریار و کردان شد. کهبد برای پیروزی در آن انتخابات به برخی از چهره های اثرگذار رژیم پهلوی همانند اعضای اصلی حزب دمکرات، پول هایی به عنوان هدیه پرداخت. به این ترتیب به مجلس شورای ملی راه یافت اما در جلسه هشتم آن مجلس، اعتبارنامه اش رد شد. در 64 سال پیش «روزنامه کوشش» در شماره 6518 (17 دی 1326) خبر آن جلسه را به شرح فوق منتشر کرد. در کتاب «نام آوران ساوجبلاغ» - که آخرین مراحل نگارش را می گذراند - به طور مفصل در این باره سخن گفته ام. 


نوشته شده در  دوشنبه 90/12/1ساعت  10:6 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

حاجی بخشی در مراسم اعزام رزمندگان بسیجی از پایگاه ساوجبلاغ  به جبهه های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سال 1364

حاجی بخشی در کنار رزمندگان ساوجبلاغی

مرحوم حاج ذبیح‌‌الله بخشی (متوفای 1390 خورشیدی) معروف به «حاجی بخشی»، از دوران کودکی زندگی پرماجرایی داشت. پیوستن به آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی و گروه فداییان اسلام به رهبری مرحوم سید مجتبی نواب صفوی در روند مبارزه با رژیم پهلوی و حضور فعال در هشت سال دفاع مقدس، همکاری با گروه انصار حزب الله و شهادت فرزندانش در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، روایتی است از زندگی این پیرجبهه‌ها که حدود چهل روز است که از مرگش می‌گذرد. اباصلت بیات از عکاسان دفاع مقدس در آلبوم خاطراتش، تصویری از حاجی بخشی دارد که مربوط به سال 1364 است، در عکس مورد اشاره، حاجی بخشی در مراسم اعزام رزمندگان بسیجی از منطقه ساوجبلاغ در حالی که کفن‌پوش است، پرچم توحید و نبوت را در دست گرفته، شعار می‌دهد و رزمنده‌ها نیز پاسخ می‌دهند. این نیروها در آن زمان به سپاه محمد رسول‌الله ملحق شدند.


نوشته شده در  دوشنبه 90/12/1ساعت  9:59 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 میزان شیوع عقب ماندگی ذهنی کودکان در ساوجبلاغ 4/4 درصد است که بسیار بیشتر از گزارش پژوهش های موجود در ایران و سایر کشورها می باشد.

میزان شیوع عقب ماندگی ذهنی کودکان در ساوجبلاغ 4/4 درصد است

میرمحمد ولی مجد تیموری، «بررسی میزان شیوع عقب ماندگی ذهنی و عوامل موثر در کودکان و نوجوانان منطقه ساوجبلاغ»، به سفارش: سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران، محل نگهداری: دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج، 137 صفحه.

چکیده پژوهش: میزان شیوع این اختلال در منطقه مورد بحث 4/4 درصد بوده که بسیار بیشتر از گزارش پژوهش های موجود در ایران و سایر کشورها می باشد. از میان کلیه عوامل بررسی شده میزان اختلالات فنیل کتونوریا 3/6 درصد کهبه علت آن ازدواج های فامیلی، زایمان های زیاد با فواصل کم و نیز مبتلا شدن به یرقان کودکان. اهداف: بررسی میزان و علل شیوع عقب ماندگی ذهنی در کودکان منطقه ساوجبلاغ و راه های کنترل و جلوگیری از این نارسایی سوالات: از چه روش هایی در این تحقیق استفاده شده است؟ بیشترین عامل اختلاف چیست؟ و راه های جلوگیری از آن کدام است؟ طرح موضوع: با توجه به اهمیت موضوع عقب ماندگی ذهنی و تاثیر آن بر جامعه و مخصوصاً خانواده و گزارش های پزشکان مستقر در خانه بهداشت منطقه ساوجبلاغ در زمینه شیوع بالای عقب ماندگی ذهنی پژوهشی صورت گرفت که نتیجه آن در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.


نوشته شده در  شنبه 90/10/17ساعت  7:23 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 چند عضو بدن «زهرا توانا» دانش آموز ساوجبلاغی به بیماران اهدا شد.

نشانی گیرنده: بهشت، برسد به دست زهرا توانا !

زهرا خانم! سلام. روز چهارشنبه 14 دی 1390 طبق عادت، واژه «ساوجبلاغ» را در 24 ساعت گذشته جست و جو کردم تا ببینم باز چه خبر است. همیشه دلهره ای آزاردهنده در این جست و جوها من را همراهی می کند. ترسم از آن است که مبادا حادثه ای تلخ و جرمی وحشت انگیز نام نازنین «سرزمین چشمه ساران» را زیر سایه شوم خود بگیرد و ارزش های فرهنگی و تاریخی آن را از نظر دیگران مخفی سازد. اما این بار در خبرگزاری مهر، خبر ایثار حیرت انگیز تو و پدر مادرت را خواندم و در خلوت گریستم. فعلا" متن آن خبر را بخوان تا حرف هایم را پس از آن ادامه دهم: «چند عضو بدن زهرا توانا دانش آموز ساوجبلاغی به بیماران اهدا شد. به گزارش خبرگزاری مهر، خانواده خیر خواه یک دانش آموز ساوجبلاغی با اهدای عضو فرزند عزیزشان، امید و زندگی را به چند بیمار بازگرداندند .زهرا توانا دانش آموز با استعداد سال دوم ریاضی مدرسه شهید داود اکبری مهدی آباد شهرستان ساوجبلاغ در حال بازگشت از مدرسه در حادثه ناگوار تصادف دچار مرگ مغزی شد. پس از انتقال این دانش آموز ساوجبلاغی به بیمارستان و با رضایت و موافقت خانواده وی، قلب و کلیه و کبد این دانش آموز اهدا شده است

یقین دارم که هم اکنون در بهشت برین، همدم فرشتگانی و از نعمت های جاودان الهی بهره مندی. در این روزگار عسرت که کالای کم یابش ارزش های اخلاقی است به ناگاه صدای مهربان تو در دهلیز جان های غبار گرفته ما سکوت خودخواهی را می شکند و نوای دلنشین ایثار و فداکاری را فریاد می کند. چه عجیب است که این بار دختری نوجوان، منادی و مصداق این تلنگر اخلاقی می شود و با پذیرش تقدیر مرگ زودهنگام، به چندین انسان امیدوار اما رنجور، زندگی می بخشد. من اگر در این شهرستان کاره ای بودم سرگذشت و تصویر تو را بر لوحی سنگی حک می کردم و بر فراز میدان مرکزی شهر می آویختم تا همگان بدانند که در فطرت پاک فرزندان این سرزمین، هنوز چشمه های زندگی و ایثار جاری است. راستی چند روزی است که صدای مهربانت در خانه و مدرسه ات نمی پیچد و پدر و مادر رنجورت در داغ هجران تو می سوزند. چه خوب است که پیامی از بهشت برای آنان بفرستی و وجود دردآلود آنان را تسکین دهی. ما هم از محضر حضرت باری، برای والدین ایثارگرت صبری جمیل و اجری جزیل تمنا داریم.


نوشته شده در  جمعه 90/10/16ساعت  11:39 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

روستای خور از توابع بخش مرکزی شهرستان ساوجبلاغ

خور؛ روستای خورشید در سرزمین چشمه ساران

قباد فلاح نژاد (کارشناس ارشد جغرافیای طبیعی)

در فرهنگ لغت دهخدا «خور» به معنای خورشید «شید» درخشان آمده است. اما در مورد وجه تسمیه نام روستای خور که در محاورات روزمره ساکنین دشت ساوجبلاغ که اکثریّت آن را ترک زبان تشکیل می دهد، «خُر» ضمه بر روی حرف خ تلفظ می شود. هر چیزی که مورد پسند و تائید شنوند باشد، می گویند خُر است یعنی خوب است. در دو صورت معنای آن نشان از خوبی و درخشندگی است. موقعیّت جغرافیایی و استقرار مکانی این روستا ویژگی منحصر به فردی را موجب گردیده که تحسین هر تازه واردی را بر می انگیزد و زیباترین و مختصر ترین و گویاترین نام که به آسانی به کار می رود را بر آن نهاده اند. با گذشت زمان و تحولات فرهنگی و اجتماعی در تلفظ آن تغییر مختصری به وجود آمده چرا که کاربرد آن به فارسی کمی دشوار بوده وبه خور تلفظ و نوشته شده و می شود.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  چهارشنبه 90/10/7ساعت  7:21 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 ...اما اینک حضور سودجویان در منطقه و قطعه قطعه کردن اراضی حاصلخیز ساوجبلاغ و تغییر کاربری بخشی از این اراضی سبب نگرانی دوستداران طبیعت و چشم اندازهای زیبای کشاورزی و باغداری این خطه سرسبز شده است.

ویلاهای سودانگارانه؛ بلای جان کشاورزی ساوجبلاغ

دشت سرسبز ساوجبلاغ در دامنه جنوبی البرز همواره منشاء خیر و برکت برای مردم این دیار مسافران و ساکنان شهرهای پرجمعیت کرج و تهران است. چهار فصل سال این دشت وسیع با تلاش شبانه روزی کشاورزان و باغداران همیشه محصول ده بوده و مردم حتی در روزهای سرد و برفی سال از برکت این سفره خدادادی این دشت بی بهره نیستند. اما اینک حضور سودجویان در منطقه و قطعه قطعه کردن اراضی حاصلخیز ساوجبلاغ و تغییر کاربری بخشی از این اراضی سبب نگرانی دوستداران طبیعت و چشم اندازهای زیبای کشاورزی و باغداری این خطه سرسبز شده است. اگرچه طبیعت زیبای ساوجبلاغ همه ساله پذیرای میلیون ها مسافر از اقصی نقاط کشور به ویژه پایتخت است اما مزه میوه ها و سبزی های تازه ساوجبلاغ که با آب گوارا و زلال به بار می نشینند در ذهن گردشگران فراموش ناشدنی است. همین زیبایی های طبیعی و وفور نعمت کشاورزی و باغداری است که پای خونشینان تهران و البرز را به ساوجبلاغ بازکرده و سبب تغییر کاربری اراضی شده است. طبق آمارهای رسمی شهرستان ساوجبلاغ دارای 30 هزار هکتار زمین کشاورزی و باغی است. اغلب این اراضی از سفره های زیرزمینی و آب رودخانه کردان سیراب می شود که این امر افزایش تولید محصول در اراضی باغی و کشاورزی به دنبال داشته است.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  دوشنبه 90/10/5ساعت  7:36 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

مهندس حمید صادقی عضو هیئت علمی گروه کامپیوتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد هشتگرد 

چاپ مقاله استاد دانشگاه آزاد اسلامی هشتگرد در یک مجله علمی بین المللی

مقاله مهندس حمید صادقی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی هشتگرد با عنوان «Automic Performance evaluation of Web searchengines using judgments of metasearch engines» در مجله علمی «Online Information Review» به چاپ رسید. این مجله دارای نمایه ISI با ضریب تاثیر  423/1 بوده و سالیانه شش شماره از آن در کشور انگلستان به چاپ می رسد. در این مقاله یک روش خود کار نوین به منظور ارزیابی عملکرد موتور های جستجو با بهره گیری از نتایج ابرجستجوگرها ارایه شده است. گفتنی است تاکنون چهار مقاله از وی در مجلات مختلف با نمایه ISI و ضریب تاثیر بالا به چاپ رسیده است. وی در حال حاضر دانشجوی دکترای فناوری اطلاعات در گرایش تجارت الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیرکبیر می باشد. «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» این کامیابی علمی را به جامعه دانشگاهی شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد شادباش عرض می کند.


نوشته شده در  جمعه 90/10/2ساعت  6:3 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   66   67   68   69   70   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
مقاله علمی درباره مواجهه اهل توقف طالقان با جهان مدرن
سفر نیم روزی به طالقان به روایت رضا قاسم پور
روز البرز در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران
گفت و گو در «کانال تلگرامی طالقانی ها» درباره روستای ایستا
موتور و ماشین سواری در محوطه باستانی شرف الدین استان البرز
تازه ترین کتاب و مقاله درباره روستای ایستای طالقان
کوتاه نوشته های حسین عسکری در کانال تلگرامی البرزپژوهی - 4
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]