سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

تماشای گزارش آیین گشایش نمایشگاه خوشنویسان استان البرز 

گزارش تصویری برنامه «ماه نشین» شبکه البرز از آیین گشایش بیست و یکمین نمایشگاه خوشنویسی استادان و اعضای فوق ممتاز انجمن خوشنویسان استان البرز

گفت و گو با استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی، استاد علی شیرازی، استاد علی مهری، استاد سپهر نصراللهی، دکتر مهراب رجبی، دکتر حمید حشمدار، دکتر حسین عسکری

پخش شده در روز چهارشنبه  20 اردیبهشت 1402

9 دقیقه

 


نوشته شده در  سه شنبه 102/2/26ساعت  2:25 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

 

از کجا می‏ آید این آوای دوست؟

از دو سال پیش برای نگارش «کتاب تاریخ هشتگرد» جست و جوی گسترده ای را در منابع مکتوب آغاز کرده ام. در صفحه 369جلد دوم کتاب «مردان موسیقی سنّتی و نوین ایران» نوشته حبیب الله نصیری فرد، به سرگذشت و آثار «استاد ابراهیم قنبری مهر» مبتکر و سازنده سرشناس سازهای ایرانی و غیر ایرانی برخوردم که در آن به سکونتش در شهر هشتگرد اشاره شده است.

استاد نصیری فرد (متولد 1314) نویسنده و پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران، در این باره نوشته است: «ساعت 7بامداد یکى از روزهاى گرم تابستان 1370 نگارنده به اتفاق آقایان عباس شاپورى، حشمت‏الله جودکى، یحیى سپنجى، على خادم، محمود محرمخانى، هشترودى از تهران براى دیدار استاد ابراهیم قنبرى عازم هشتگرد شدیم، پس از طى مسافت بین تهران - کرج، به منزل مهیار فیروزبخت هنرمند خوب و آهنگساز با استعداد رسیدیم و ایشان هم به جمع ما پیوست و همگى ساعت 3 بعد از ظهر به منزل استاد قنبرى در هشتگرد رسیدیم. استاد قنبرى با رویى خوش و دوست‏ داشتنى ما را پذیرا شدند و با توجه به این که در ساعت استراحت ایشان به آنجا رفته بودیم ولى اثرى از ناخرسندى در چهره‏ مردانه و رفتار مهربانش دیده نمى‏شد. به هر حال به منزل استاد قنبرى و در محضرش رسیده بودیم، منزلى که از همه‏ زرق و برق‏ها، دور و پر از صفا و صمیمیت بود، بلى! استادى که از اول جوانى اسیر کشش‏ها و فریبندگى و ظواهر دنیا نگشته و همیشه به آن پشت نهاده و به آن بى‏اعتنا بوده و اگر مى‏خواست یا اکنون هم بخواهد، هیچگاه از دسترسش دور نمى‏باشد، ولى وى انسانى است شریف، هنرمند، صنعتکار که هر سازى بخصوص ویولن که از زیر پنجه‏هاى هنرآفرین او بیرون آید نه در ایران بلکه در سراسر جهان بخصوص ممالک اروپایى که خود سازنده‏ این ساز و مربوط به خود آنان مى‏باشند معروفیت خاص دارد و در اغلب ممالک جهان از وى دعوت به همکارى شده ولى وى ثانیه ‏اى زندگى در ایران را به صدها سال زندگى در آن کشورها ترجیح مى‏دهد...»

به نظر می رسد استاد قنبری مهر پس از بازنشستگی و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به مدت ده سال در شهر هشتگرد در انزوا و سکوت زندگی کرده است.در دو سال اخیر، تلاش کردم که از طریق فعالان فرهنگی و هنری، ارتباطی با جناب استاد بگیرم تا خاطرات سکونتش در مرکز شهرستان ساوجبلاغ را ثبت کنم. عجیب آنکه از چند تن از فعالان فرهنگی و هنری استان البرز و شهر هشتگرد نام و نشانی استاد را جویا شدم؛ تقریباً همگی اظهار بی اطلاعی می‌کردند.

متأسفانه صبح روز جمعه 21امرداد 1401با مطالعه خبر سوگناک خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مطلع شدم استاد در شامگاه پنج‌ شنبه 20 امرداد 1401در 94سالگی درگذشته است. کامم به شدت تلخ شد اولاً از کوچ این سرمایه قیمتی هنر موسیقی ایران بزرگ؛ ثانیاً از عدم ثبت خاطرات ارزشمند استاد از زندگی اش در شهر هشتگرد. به قول قیصر امین پور، «ناگهان چقدر زود، دیر می شود...»

شادروان استاد ابراهیم قنبری مهر متولد 1307در شهر تهران است. نوازندگی ویولن و نت نویسی را نزد شادروان استاد ابوالحسن صبا (درگذشت 1336) فراگرفت. با پیشنهاد استادش به ساخت ویولون پرداخت و در سال 1334کارگاه سازسازی اش را با دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و هنر تأسیس کرد. می گویند پیش از فراگیری موسیقی، به نجاری و مبل سازی مشغول بود. تغییرات نوآورانه و اصلاحی در سازهای سه تار، تار، گیتار، سنتور، قانون، کمانچه و بربط به نام او در تاریخ موسیقی ایران ثبت شده است. شیوه هنری تزیین سازها با بهره‌گیری از تلفیق ورق برنج و چوب های زینتی هم با عنوان «مِهرکاری» به نام استاد قنبری «مِهر» ثبت شده است.

درود می فرستیم به روان این استاد گرامی و افتخار می کنیم که حدود ده سال هوای هشتگرد در البرز، عطر نفس های او را درک کرده است.  

خشک سیمی، خشک چوبی، خشک پوست
از کجا می‏ آید این آوای دوست؟

 

 - نشر نخست این یادداشت در: حسین عسکری، «جست و جوی شادروان استاد ابراهیم قنبری مهر در هشتگرد»، روزنامه پیام آشنا، شماره 2118، یک شنبه 30 امرداد 1401، صفحه 5.

 

یادداشت فوق در وب سایت روزنامه پیام آشنا 



نوشته شده در  شنبه 101/5/22ساعت  5:23 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

کوچه ای بن بست، سهم فرهنگ و هنر البرز از بنیانگذار شیوه نقاشی بر قالی!

 

گروه: استانها

حوزه: البرز

شماره: 13991020000124

تاریخ: 1399/10/20 - 9:47ق.ظ

فارس پلاس البرز؛ حسین عسکری (نویسنده و البرز پژوه): نوزدهم دی ماه بیست و دومین سالگشت درگذشت‌ استاد جمشید امینی از طراحان فرش نوین ایران و بنیانگذار شیوه هنری «نقاشی بر قالی» است. متاسفانه سهم فرهنگ و هنر استان البرز از این استاد صاحب سبک، کوچه ای بن بست است در زادگاه و مدفنش در روستای فشند ساوجبلاغ. انتظار می رود با تصویب شورای فرهنگ عمومی استان البرز و شورای نامگذاری شهر کرج، نام و تصویر این هنرمند ملی در کلانشهر کرج جاودانه شود.

استاد امینی در سال 1282 خورشیدی در روستای فشند واقع در غرب استان البرز دیده به جهان گشود. در دو سالگی مادرش را از دست داد و در پنج سالگی به همراه خانواده اش راهی تهران شد. پدرش او را به مکتبی فرستاد که دارای کارگاه قالی بافی بود. پس از یک سال هنرآموزی نزد استاد غلامحسین قالی باف کرمانی، در سال 1298 با یاری میرزا علیخان محمودی کاشانی از شاگردان استاد کمال الملک، وارد مدرسه صنایع مستظرفه شد. طراحی را نزد استاد محمّد غفاری مشهور به کمال الملک فراگرفت و در آن مدرسه دار قالی برپا کرد. در سال 1307 در رشته گوبلن بافی دیپلم عالی گرفت؛ دیپلمی که در سال 1318 از سوی وزارت معارف، معادل لیسانس هنرهای زیبا تلقّی گردید. او پس از کسب تجارب دوره جوانی، وقت خود را بیشتر به آموزش هنرجویان هنرستان های هنرهای زیبا اختصاص داد و در مهر 1337 بازنشسته شد.

او با حمایت و توصیه استاد کمال الملک، هنرمندانه فاصله نقاشیِ رنگ و روغن و بافت قالی با پشم و کُرک را از میان برداشت. به پرده ها جان داد نه به یاری قلم مو و رنگ بر بوم نقاشی که به مدد نخ و تار و پود بر دارِ قالی. نخستین هنرمندی است که به بافت فرش با استفاده از پرسپکتیو و سایه روشن پرداخت. نقشه های سنّتی را بسیار آسان می بافت اما تبحّر او در بافت فرش بدون نقشه و از روی تصویر بود. به این ترتیب بود که استاد امینی، مبتکر شیوه هنری «نقاشی بر قالی» در ایران شد. نخستین اثر هنری وی فرش «نازی آباد» است که زیرنظر استاد کمال الملک بافته شده است. دکتر حسن امینی فرزند استاد امینی همچنان ادامه دهنده شیوه هنری پدرش است.

تابلوهای منظره، مرغ پابسته، پل ورسک، خلقت آدم (کپی از میکل آنژ)، شیر خفته، دو گنجشک نشسته، اینشتاین، اسب، گل های آفتابگردان، ضامن آهو و تصویر استادکمال الملک از دیگر آثار بی همتای استاد امینی است. این قالی ها، چنان استادانه بافته شده اند که حتّی از فاصله نزدیک هم با نقّاشی تفاوتی ندارد. برخی از این آثار در موزه هنرهای ملّی، کاخ سعدآباد و کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. آثار استاد امینی در نمایشگاه جهانی بروکسل سال 1958میلادی دیپلم گراند پری را برای او به ارمغان آورد. او درباره یکی از آثارش گفته است: «پل ورسک را که بافتم، قوام السلطنه آن را در سفری که به شوروی داشت به مقام های آن کشور هدیه کرد. بعد که برگشت گفت آن قدر که آن جماعت به پل ورسک احترام

گذاشتند به من اعتنا نکردند. آنان همان کسانی بودند که کمال الملک را تبعید کردند و او در سکوت و در غربت غریبانه در نیشابور مُرد

 استاد امینی در 19 دی‌ 1377 درگذشت و سه روز بعد، در زادگاهش فشند از توابع شهرستان ساوجبلاغ به خاک سپرده شد. از جمله توصیه های اخلاقی استاد به شاگردانش، پاکی زبان و احترام به زنان بود. او عقیده داشت که مردان بزرگ را زنان پاکدامن و نجیب ساخته ‌اند، پس باید به ستایش مقام زن و مادر پرداخت.

منابع: شیرین صوراسرافیل، طراحان بزرگ فرش ایران، ص 465؛ عباس سرمدی، دانشنامه هنرمندان ایران و جهان اسلام، ص 100؛ جامعه، ش 84، ص 5؛ خبرنامه ساوجبلاغ، ش 12، ص 7؛ هنر و مردم، ش 29، ص 16؛ تندیس، ش 247؛ فصلنامه هنر، ش 20، ص 52؛ شهروز مهاجر و محمّدحسن حامدی، مکتب کمال الملک، ص 54؛ دانشنامه دانش گستر، ج 3، ص 127.


یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری فارس


استاد جمشید امینی

از طراحان فرش نوین ایران و بنیانگذار شیوه هنری «نقاشی بر قالی»


ضامن آهو اثری از استاد جمشید امینی



استاد جمشید امینی در مدرسه صنایع مستظرفه


استاد جمشید امینی و همسرش در روستای فشند ساوجبلاغ

(آرشیو شخصی حسین عسکری)


اثری دیگر از استاد جمشید امینی



نوشته شده در  شنبه 99/10/20ساعت  3:6 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

 

خسرو آواز ایران رفت اما درختانی که در هشتگرد کاشت حالا قد کشیده‌اند 

 

جمعه 18 مهر 1399 - 12:44 / دسته‌بندی: البرز / کد خبر: 99071813273 / خبرنگار: 50022

یک البرزپژوه پیشنهاد داد: باغ زیبا و خاطره انگیز استاد شجریان در استان البرز با گفت و گو و جلب نظر فرزند برومندش همایون، به عنوان یک «باغ موزه فرهنگی» به نام استاد ثبت و نگهداری شود. بی تردید این باغ بخشی مهم از حافظه فرهنگی و هنری معاصر ایران عزیز است علاوه بر آن از نظر تنوع گل‌ها و درختان هم قابل توجه است. گل‌ها و درختانی که با دست مهرآمیز خسرو آواز ایران از خاک مستعد البرز سر برآورده‌اند. دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در خصوص ارتباط استاد شجریان با البرز و شهرستان ساوجبلاغ در یادداشتی برای ایسنا نوشت:

«شادروان استاد محمدرضا شجریان از برجسته ترین چهره های موسیقی ایرانی است که در روز پنج شنبه17 مهر 1399 مصادف با اربعین حسینی درگذشت. به خاطر دارم در روزهایی از سال 1377 که شهرستان ساوجبلاغ به برکت بهار، رنگی تازه به خود گرفته بود؛ استاد شجریان در سفر به یکی از روستاهای جنوب این شهرستان به نام حاجی آباد (حاجی شاه) تصمیم گرفت که همنشینی با گلها و درختان را در این دشت سبز و تاریخی تجربه کند. باغی باصفا در ساوجبلاغ خرید و تا همین اواخر که حالش خوب بود، بیشتر اوقاتش را در این باغ می گذراند. حاجی آباد مشهور به حاجی شاه از روستاهای دهستان سعیدآباد از توابع بخش مرکزی ساوجبلاغ در استان البرز است. دو تپه باستانی کوچک و بزرگ آن میزبان بقایای معماری و سفالینه های متعلق به قرون پایانی پیش از ظهور اسلام و پس از آن تا سده های 9 و 10 هجری قمری است.

استاد شجریان میزبان گروهی از چهره های فرهنگی و هنری ایران در این باغ بود. برخی در خاطراتشان به این باغ اشاره کرده اند. از آن جمله رحیم عدنانی (خواننده آلبوم دل رسوا به آهنگسازی مجید درخشانی) است که در سال 1397 در این باره گفته: «با توجه به اینکه استاد رضوی سروستانی در بستر بیماری بودند از طرف ایشان معرفی شدم تا در محضر استاد شجریان آموخته‌هایم را تکمیل کنم. در آن دوران که اواخر سال 79 بود، استاد شجریان کمتر فعالیت موسیقایی داشتند و به دلیل مشغله سال‌های قبل بیشتر استراحت می‌کردند. حتی شخص همایون شجریان نیز مدتی با استاد آموزش نمی‌دیدند تا ایشان به امور شخصی‌شان برسند. علیرغم این شرایط و با وجودی که افراد زیادی از سراسر کشور برای شاگردی نزد استاد معرفی می‌شدند و ایشان نمی‌پذیرفتند، با اصرار بنده محبت کردند و جلسات ماهیانه برایم ترتیب دادند که خوشبختانه به جلسات 15 روزه افزایش یافت. همنشینی با استاد در محل استراحت‌شان (باغی در هشتگرد کرج) و رفت و آمد با همدیگر از آنجا تا میدان آزادی، خودروی استاد را هم برای من به کلاس درس تبدیل کرده بود. استاد شجریان معتقد بودند یک هنرجوی آواز قبل از اینکه بخواهد وارد ردیف آوازی شود باید حتما تکنیک‌ها و اصول صداسازی را یاد بگیرد. رفت و آمد من به باغ استاد حدود یک سال طول کشید...»

استاد شجریان پس از گذشت یکسال از سکونت در دشت ساوجبلاغ، در 8 مهر  1378به طور غیر منتظره، پیشنهاد سید علی حسینی فرماندار وقت برای برگزاری کنسرت موسیقی به نفع دانش آموزان مستمند ساوجبلاغی را پذیرفت. به خاطر دارم علی منصورزارع مسئول روابط عمومی فرمانداری با گروهی از فعالان فرهنگی پیگیر و زمینه ساز این اتفاق مهم فرهنگی بودند. منصورزارع که مدیر اجرایی کنسرت را عهده دار بود در این باره می گوید: «استاد شجریان دانش آموزانی را دیده بود در روستای حاجی آباد و اطراف باغش که با دمپایی پاره و کیف هایی مثل گونی به مدرسه می رفتند! خودش پیشنهاد داد درآمد کنسرتم برای دانش آموزان بی بضاعت باشد...» در این کنسرت که پنج شب متوالی در شهر هشتگرد و با استقبال کم نظیر علاقه مندان برگزار شد؛ استاد برای نخستین بار با فرزندش «همایون» خواند. البته در سال 1379 این کنسرت در کاستی به نام «آهنگ ‌وفا» منتشر شد. استاد شجریان در شب آخر، در گفت و گویی کوتاه با یک خبرنگار محلی گفت: «برگزاری این کنسرت از خاطرات به یاد ماندنی من است.»

بخش اول این کنسرت در دستگاه ماهور و بخش دوم در دستگاه افشاری اجرا شد. قطعات «ز دست محبوب»، «شب وصل»، «ز من نگارم» و «دلشدگان» از جمله تصنیف هایی بود که استاد گاه به تنهایی و گاه با هم آوازی همایون اجرا کرد. در بخش دیگری از این کنسرت نیز همایون به تنهایی برخی تصنیف های قدیمی را خواند. در این کنسرت سعید فرج پور (کمانچه)، محمد فیروزی (بربط)، بهزاد فروهری (نی)، همایون شجریان (ضرب و آواز)، بهروز همتی (تار) و پژمان طاهری با نواختن سنتور، استاد را همراهی کردند. قیمت بلیت به جهت در نظر گرفتن توانایی مالی افراد، 1500 تومانبود. با اینکه قرار بود در شب های 8، 9 و 10مهر اجرا شود به دلیل استقبال غیر قابل تصور و بی نظیر تا 12 مهر 1378 تمدید شد.

 اسماعیل آل احمد البرزپژوه و فعال فرهنگی درباره کنسرت هشتگرد نوشته است: «در کمال ناباوری شنیدم که استاد شجریان در باشگاه شهید جوینی هشتگرد به مدت سه شب برنامه اجرا خواهند کرد. از پنج شنبه هشت مهر 1378 تا شنبه دهم مهر. عزیزی وعده کرده بود تا دست اندرکاران تنها نشریه محلی آن دوران - تصویر ساوجبلاغ - را با بلیت رایگان، میهمان این برنامه کند اما دیدم دارد زمان می گذرد و خبری نیست. به چند جا مراجعه کردم. فایده ای نداشت. به لوازم التحریری آقای سالمی در خیابان اصلی هشتگرد رفتم و بلیتی را به هزار و پانصد تومان خریدم. برای روز سوم - شنبه دهم مهر - توانستم خودم را به برنامه استاد برسانم. ورزشگاه پر از زن و مرد بود و نفس کسی درنمی آمد. استاد و گروه همراهشان به اجرا پرداختند. همایون هم برای بار نخست در این برنامه خواند. برخی آوازها و تصنیف ها تکراری و برخی هم تازه بود و در پایان هم استاد به اصرار مردم، مرغ سحر را خواند. بخش های تازه این اجرا را شرکت دل آواز در کاست «آهنگ وفا » در سال 1379 منتشر کرد. از آن برنامه چنان استقبال شد که دو روز دیگر هم تمدید شد یعنی یک شنبه و دوشنبه. درآمد آن اجرا هم به دانش آموزان بی بضاعت ساوجبلاغ تقدیم شد. آقای جعفر گلباز هم وقتی خواست برای تبلیغات انتخاباتی اش برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، کتابچه فعالیت های خود را چاپ کند «آهنگ وفا» را عنوان آن قرار داد...»

 ویدئوی فوق، بخشی از اجرای خصوصی استاد شجریان در سال 1388 در باغش در روستای حاجی آباد ساوجبلاغ است و تصویر اول، استاد شجریان را در همین باغ به هنگام رسیدگی به درختانش نشان می دهد. این عکس را فرزندش همایون شجریان در 18 اردیبهشت 1396 ثبت و همراه این یادداشت کوتاه منتشر کرده بود: «چندى پیش قولى از من گرفته بودند که همین روزها به باغ هشتگرد برویم و با آن پشتکار مخصوص به خودشان مصرانه پیگیرى مى کردند، تا سرانجام با صلاح دید پزشکان امروز در بهارین روز آفتابى هجدهم اردیبهشت ماه نود و شش پس از یک سال و چند ماه دورى از باغ دست پروردِشان این دیدار میسر شد.» تصویر دوم هم پوستر کنسرت ساوجبلاغ است و تصویر سوم بازتاب خبر برگزاری این کنسرت در روزنامه آفتاب امروز (شماره 39، سه شنبه 13 مهر 1378، صفحه 4).

در پایان پیشنهاد می کنم باغ زیبا و خاطره انگیز استاد شجریان در استان البرز با گفت و گو و جلب نظر فرزند برومندش همایون، به عنوان یک «باغ موزه فرهنگی» به نام استاد ثبت و نگهداری شود. بی تردید این باغ بخشی مهم از حافظه فرهنگی و هنری معاصر ایران عزیز است علاوه بر آن از نظر تنوع گل ها و درختان هم قابل توجه است. گلها و درختانی که با دست مهرآمیز خسرو آواز ایران از خاک مستعد البرز سر برآورده اند.»

منابع: روزنامه آفتاب امروز، ش 39، سه شنبه 13 مهر 1378، ص 4؛ ابوالقاسم حاتمی، آثار تاریخی ساوجبلاغ و نظرآباد، ص 200؛ ذکرالله زنجانی، شناسنامه تاریخی ساوجبلاغ، ص 51؛ حسین عسکری، کتابشناسی ساوجبلاغ، ص 24؛ گفت و گوی رحیم عدنانی با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، 2/7/1397؛ گفت و گوی نگارنده با علی منصورزارع، 18/7/1399؛ دو خاطره اسماعیل آل احمد با خسروِ آواز ایران، منتشر شده در وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی، 9/12/1398.  


یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری دانشچویان ایران ایسنا

 

پوستر کنسرت استاد شجریان در هشتگرد، مهر 1378

 

روزنامه آفتاب امروز، شماره 39، سه شنبه 13 مهر 1378، صفحه 4

___________________________________


بازتاب یادداشت فوق در خبرگزاری فارس 

 



نوشته شده در  جمعه 99/7/18ساعت  4:44 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

وفادارترین شاگرد البرزی سبک کمال الملک 

28 خرداد 1399،‏ 11:03 -کد خبرنگار: 2239 - کد خبر: 83824105

کرج - خبرگزاری ایرنا - 28 خرداد مصادف با بیست و ششمین سالگرد درگذشت استاد علی اکبرخان نجم آبادی نقاش البرزی است که از او به عنوان وفادارترین شاگرد البرزی سبک کمال الملک نام برده می شود. دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه که در مناسبت های مختلف تاریخی مسایل فرهنگی و تاریخی البرز را نشر می دهد، روز چهارشنبه 28خرداد 1399به ایرنا گفت: شادروان محمد غفاری (درگذشت 1319) مشهور به استاد کمال‌ الملک، نقاش معروف ایرانی در مکتب هنری قاجار که در 93سالگی درگذشت، دارای چهار شاگرد از خطه استان البرز بود. وی یادآور شد: کمال الملک  از آغاز فعالیت هنری ‌اش، تمایلی قوی و آشکار به روش و اسلوب طبیعت‌ گرایی و واقع گرایی در هنر نقاشی داشت. او با تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه در دوره قاجار، سبک خود را مستقیم یا غیر مستقیم به شاگردانی آموزش داده که چهار تن از آنان به نام های جمشید امینی، مصطفی نجمی، علی اشرف والی و علی اکبر خان نجم آبادی ریشه در استان البرز دارند.

عسکری بیان داشت:  28 خردادماه  مصادف با بیست و ششمین سالگشت درگذشت استاد میرزا علی اکبر خان نجم آبادی (1278 - 1373) است که ریشه در روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد دارد. وی که فرزند میرزا مرتضی نجم آبادی (درگذشت 1326) خوشنویس، حقوقدان و روزنامه نگار مشروطه خواه است، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان گلستان که به وسیله پدرش تأسیس شده بود، به پایان رساند. پس از آن به «مدرسه ایران و آلمان» رفت و تا آغاز جنگ جهانی اول که مدرسه بسته شد، در آنجا بود. چون علاقه فراوان به هنر نقاشی داشت. به مدرسه صنایع مستظرفه رفت و مدت هشت سال زیر نظر استاد کمال الملک سپس استاد علی محمد حیدریان (درگذشت 1369) به فراگیری این هنر مشغول شد. پس از انحلال مدرسه صنایع مستظرفه به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و به عنوان دبیر نقاشی به کار ادامه داد و در سال 1323از سوی وزارت فرهنگ، در هنر نقاشی به دریافت معادل لیسانس نایل شد. سرانجام پس از 36سال بازنشسته شد. اما از نقاشی دست نکشید و مدت بیست سال دیگر در دبیرستان های ملّی و البرز به کار خود ادامه داد و شاگردان زیادی نیز تربیت کرد. تابلوهای «جوانی در حال خواندن نامه»، «تک چهره نقاش» و «تک چهره کمال الملک» از آثار او است.

کتاب های «روش نوین آموزش نقاشی برای سال اول دبیرستان ها» و «رهنما یا مجموعه نمونه های نقاشی انسان، حیوان، مناظر طبیعی و...» از جمله آثار مکتوب استاد علی اکبرخان نجم آبادی است. استاد منصور وفایی (متولد 1313) پیشکسوت نقاشی سبک قهوه خانه ای (خیالی نگاری)، طاها بهبهانی (متولد 1325) نقاش و مجسمه ساز و استاد علی اشرف والی (درگذشت 1389) از شاگردان نامدار او به شمار می روند. از دیگر آثار استاد نجم آبادی می توان به کپی از نقاشی های رامبراند، رافائل و کمال الملک اشاره کرد. او در تمام عمر خود هرگز از شیوه کار استادش - کلاسیک گرایی و طبیعت گرایی - فاصله نگرفت. وی سال های پایانی عمرش را بیشتر به مطالعه گذراند و سرانجام در 28 خرداد 1373  درگذشت. دکتر کیوان نجم آبادی (درگذشت 1392) شیمیدان و رییس پیشین دانشگاه امیر کبیر (پلی تکنیک) و دکتر منیژه نجم آبادی (متولد 1320) پاتولوژیست  فرزندان او هستند.

استان البرز دارای مشاهیر فرهنگی و مذهبی فراوانی است که از جمله آنان می توان به مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی و استاد جلال آل احمد اشاره کرد.

گفت و گوی فوق در وب سایت خبرگزاری ایرنا

نوشته فوق در روزنامه پیام آشنا 

 حسین عسکری، «وفادارترین شاگرد البرزی سبک کمال الملک»، روزنامه پیام آشنا، سال ششم، ش 1635، شنبه 7 تیر 1399، ص 8. 

‏__________________


 

 

نام آوران البرز در رادیو

امروز برای ضبط برنامه «نام آوران البرز» رفتم به استودیوی رادیو البرز و درباره ده تن از مشاهیر استان البرز صحبت کردم. پیش از این درباره ده چهره دیگر سخن گفته بودم. آقای محمد شهبازی جوان خوش ذوق و اهل کتاب، نویسنده و کارگردان این برنامه شنیدنی است. همچنین دوستان البرزپژوه آقایان اسماعیل آل احمد و زکریا مهرور در تولید این برنامه مشارکت دارند. درباره زمان پخش این سلسله برنامه رادیویی، در کانال البرزپژوهی خدمت علاقه مندان اطلاع رسانی خواهم کرد.

حسین عسکری - 26 خرداد 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology



نوشته شده در  چهارشنبه 99/3/28ساعت  7:49 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

حلقه وصل در فرهنگ و هنر البرز 

این عکس کمتر دیده شده، برگی از تاریخ فرهنگ و هنر استان البرز است. عکسی که در منزل و باغ شادروان استاد والی در روستای ولیان ساوجبلاغ ثبت شده و سه تن از دوستان پنجاه ساله و از سرمایه های فرهنگی ایران عزیز یعنی دکتر عباس منظرپور (تهران پژوه و نویسنده کتاب در کوچه و خیابان)، استاد جعفر والی (هنرمند برجسته سینما و تئاتر) و استاد جمشید مشایخی (چهره ماندگار هنر) در آن حضور دارند. چهره جوان تر عکس، آقا مهرداد کورش نیا (نویسنده و کارگردان خوش استعداد البرزی) است. پیوند دهندگی نسل جدید و قدیم هنرمندان سینما و تئاتر، از ویژگی های ایشان است. در این سال های آشنایی، بارها شاهد بودم که هوشمندانه، زمینه گفتگوهای محترمانه و آموزشی بین دو نسل را در محافل فرهنگی و هنری البرز فراهم می کرد. آقا مهرداد همچنان به هنرمندان جوان توصیه می کند که آداب گفتگو و همنشینی با بزرگان را فراگیرند و به کار بندند. بسیار متاثرم که از نعمت این سه بزرگ، محروم هستیم و بسیار خوشحالم که دوست و شاگرد فاضل این سه استاد، همچنان در سپهر فرهنگ و هنر استان البرز نفس می کشد ...

حسین عسکری -  23 اردیبهشت 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 


نوشته شده در  سه شنبه 99/2/23ساعت  1:50 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

 

پیوندهای هنری البرز با سعدی شیرازی

 

دوشنبه اول اردیبهشت 1399 /  09:28 -  کد خبر: 99020100101، خبرنگار: 50022  

خبرگزاری ایسنا / البرز: یک البرزپژوه با بیان اینکه یکم اردیبهشت ماه به عنوان روز بزرگداشت سعدی نامگذاری شده است، گفت: سعدی بزرگ در فرهنگ و هنر استان البرز حضوری اثرگذار دارد که در این مجال، به  فرازهایی از این پیوندهای فرهنگی و هنری اشاره می‌شود. دکتر حسین عسکری در گفت و گو با ایسنا گفت: اول اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ مصلح الدین عبدالله شیرازی مشهور به سعدی شاعر و نویسنده پارسی‌ گوی نامدار ایرانی در سده هفتم هجری قمری است. بر همین مبنا، از سال 1381 در تقویم ایران، اول اردیبهشت (روز آغاز نگارش کتاب گلستان) به جهت تجلیل از این شاعر نامدار به‌ عنوان روز سعدی نامگذاری شده است. سعدی بزرگ در فرهنگ و هنر استان البرز حضوری اثرگذار دارد که در این مجال، به  فرازهایی از این پیوندهای فرهنگی و هنری اشاره می‌شود.

 

خوشنویس البرزی کتیبه های آرامگاه سعدی

عسکری افزود: آرامگاه سعدی معروف به سعدیه در شمال شرقی شهر شیراز و کنار باغ دلگشا قرار دارد که محل گردهم آمدن دوستداران عرفان، فرهنگ، زبان و ادبیات فارسی است. در داخل این آرامگاه ، هفت کتیبه از بوستان و گلستان به خط استاد ابراهیم بوذری هنرمند البرزی وجود دارد. استاد بوذری خوشنویس، ادیب، تعزیه پژوه، خواننده و کارشناس ردیف‌های آوازی موسیقی سنتی ایرانی در سال 1275 در روستای کرود از توابع شهرستان طالقان واقع در استان البرز زاده شده و در بهمن 1365 درگذشت. او که از شاگردان میرزا محمدحسین سیفی قزوینی مشهور به عمادالکُتاب به شمار می‌رود، در تاسیس انجمن خوشنویسان ایران نقش داشت.

 

آثار سعدی به خط شکسته خوشنویس البرزی

وی در ادامه توضیح داد: کلیات سعدی (کتابت شده در سال‌های 1181 و  1182 قمری) و بوستان سعدی (کتابت شده در سال 1183قمری) از جمله آثار استاد درویش عبدالمجید طالقانی خوشنویس نامدار البرزی و صاحب «سبک کمال شکسته نستعلیق» است. درویش عبدالمجید در سال 1150 قمری در روستای مهران از توابع شهرستان طالقان زاده شده و در 15 محرم 1185 قمری در 35سالگی درگذشته است. همه هنرشناسان، اتفاق نظر دارند که خط شکسته نستعلیق را درویش عبدالمجید به اوج کمال رسانده است. این هنرمندِ سخندان با اینکه در جوانی درگذشته، بازار همه شکسته نویسان پیش از خود را با خط شکسته خود درهم شکسته است. همانگونه که کمال خط نستعلیق به دست میرعماد صورت گرفت. خط شکسته را درویش عبدالمجید به اوج کمال رساند. پیکر او در آرامستان تخت فولاد اصفهان  مجاور تکیه میرفندرسکی به خاک سپرده شده است.

 

گلستان سعدی به خط صاحب سبک برغانی

این البرزپژوه خاطرنشان کرد: استاد سید مرتضی حسینی برغانی (درگذشت 1308) مشهور به سید مرتضی برغانی یا میرخانی، خوشنویس نامدار اواخر دوره قاجار و از شاگردان ممتاز میرزا محمد رضا کلهر است. او از طریق فرزندانش استاد سید حسین میرخانی و استاد سید حسن میرخانی مشهور به سراج الکتّاب بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران، شیوه نستعلیق نویسی استاد کلهر را تا روزگار ما ادامه داده است و از این نظر، حلقه اتصال خوشنویسان معاصر به خوشنویسان دوره قاجار است. پانزده سال در هندوستان اقامت داشت و در آنجا و ایران آثاری همانند گلستان سعدی را خوشنویسی کرد.

 

آثار سعدی به خط سراج الکتّاب البرزی

عسکری ادامه داد: استاد سید حسن میرخانی خوشنویس شناخته شده البرزی، آثار بسیاری از بزرگان شعر و ادب و عرفان را کتابت کرده است از آن جمله کلیات سعدی، پندنامه سعدی و گزیده اشعار سعدی. استاد میرخانی فرزند استاد سید مرتضی حسینی برغانی، خوشنویس معاصر و از بنیانگذاران انجمن خوشنویسان ایران است. تعلیمات آغازین را از پدر هنرمندش که شاگرد میرزا محمد رضا کلهر بود، فراگرفت و خیلی زود در خط نستعلیق ممتاز گردید تا آنجا که به سراج الکتّاب مشهور شد. او علاوه بر خوشنویسی در شاعری هم دستی داشت و در اشعارش تخلّص به «بنده» می‌کرد. اشعارش با نام دیوان بنده به چاپ رسیده است.

 

تضمین گلچین سعدی به خط صاحب سبک تلفیقی

وی افزود: یکی از آثار استاد غلامحسین امیرخانی صاحب سبک تلفیقی در خط نستعلیق، خوشنویسی «تضمین گلچین سعدی» اثر حیدر تهرانی متخلص به معجزه است. استاد امیرخانی در سال 1318 در روستای تکیه ناوه از توابع شهرستان طالقان واقع در استان البرز زاده شد اما روستای شهراسر شهرستان طالقان را برای اقامت ییلاقی خود برگزید. این هنرمند نامدار البرزی در سال 1343 مدرس انجمن خوشنویسان ایران شد و در سال 1353 مقام استادی این رشته را دریافت کرد. از سال 1358 عضویت شورای عالی انجمن و عمدتاً ریاست شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران را در اغلب ادوار عهده دار است.

 

گلستان سعدی به خط مدرس البرزی انجمن خوشنویسان ایران

عسکری اظهار کرد: گلستان سعدی از جمله آثار استاد سید احمد میرخانی (متولد 1318) پیشکسوت و مدرس البرزی انجمن خوشنویسان ایران است. او متولد روستای تالیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ و همچنین کاتب قرآن کریم به خط نسخ و نستعلیق است. خوشنویسی کلیات مفاتیح الجنان و دیوان حافظ از دیگر آثار او است.

 

گلستان سعدی با خط، مقدمه و ناشر البرزی

در اسفند 1389 «گلستان سعدی» براساس نسخه دکتر محمدعلی فروغی و با خط استاد امیر اصغری فوق ممتاز و عضو البرزی انجمن خوشنویسان ایران منتشر شده است. ناشر البرزی این مجموعه هنری 2000نسخه‌ای، انتشارات رهام اندیشه است. مقدمه اسماعیل آل احمد (نویسنده و پژوهشگر البرزی) و گل و مرغ رامین مرآتی (هنرمند البرزی) از زیبایی‌های این کتاب است. خوشنویسی و انتشار دیوان حافظ با مقدمه دکتر حکمت اله ملاصالحی، رباعیات خیام، گزیده‌ای از اشعار شهریار و گزیده‌ای از قصیده های پروین اعتصامی از جمله آثار استاد اصغری است. قرآن نستعلیق این خوشنویس البرزی هنوز به چاپ نرسیده است.



متن گفت و گوی فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا

 

حسین عسکری، «پیوندهای هنری البرز با سعدی شیرازی»، روزنامه پیام آشنا، ش 1592، 2 اردیبهشت 1399، ص 4

 دانلود مقاله فوق 

 


نوشته فوق در وب سایت هزار و یک شهر

 

گلستان سعدی به خط شکسته نستعلیق استاد درویش عبدالمجید طالقانی

 

شعری از سعدی شیرازی به خط استاد غلامحسین امیرخانی

 

کلیات سعدی به خط استاد سید حسن میرخانی (سراج الکتاب)

 

حکایتی از گلستان سعدی به خط استاد سید حسین میرخانی

 

تضمین گلچین سعدی اثر حیدر تهرانی (معجزه) به خط استاد غلامحسین امیرخانی

 

گلستان سعدی با مقدمه اسماعیل آل احمد و به خط استاد امیر اصغری

 

درباره این گلستان

شخصیت بی نظیر حضرت سعدی با زندگی ایرانیان از کودکی تا کهنسالی عجین است. یکی از نشانه های این انس و الفت، رواج بیش از 400 ضرب المثل در زبان فارسی از سخنان این فرمانروای مسلم ملک سخن است. یکی از لحظات زندگی ام که در آن «جامه جانم به خوناب جگر، شسته» نشده است دوستی و هم حجرگی با استاد امیر اصغری است. خوش بخت بوده ام که در بسیاری از موارد، پیش از چاپ اثری از ایشان در جریان آن بوده ام. گلستان را که کتابت کردند به من امر کردند که مقدمه ای بر آن بنویس و من با کمال تواضع از ایشان عذرخواستم که باید آدمی سرشناس و استاد، پیدا کنی. استاد با همان طنازی همیشگی رو به من فرمودند: بنویس. فامیلی ات - آل احمد - غلط انداز است. هردو خندیدیم و من، جسارت کردم و بر گلستان کتابت ایشان، چند سطری از سعدی بی بدیل نوشتم. مطلب درون گیومه برگرفته از این بیت استاد هوشنگ ابتهاج است: 

بس که شستیم به خوناب جگر جامه جان

نه از او تار بجا ماند و نه پود ای ساقی

اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه)

اول اردیبهشت 1399

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 

__________________________________

گزارش روزنامه خبر جنوب (شماره 10480) درباره خوشنویس البرزی کتیبه های آرامگاه سعدی

 



نوشته شده در  دوشنبه 99/2/1ساعت  6:6 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

سال 1365 که به تازگی از خیابان آیت الله طالقانی نظرآباد (کوچه نوزده یا همان کوچه حمام زنانه) به شهرک سیدجمال الدین (خیابان اصلی، کوچه بن بست اول، نبش خیاطی رضا، روبه روی داروخانه) کوچ کرده بودیم خاطره ای به یادماندنی از استاد شجریان در دل و جان نویسنده این سطور، رقم خورد. با صدای او پیش از این از طریق رادیو و تلویزیون که فقط یک شبکه نیمه وقت داشت -  شبکه یک - آشنا بودم. پدرم از سفر کوتاهش به کرج، یک جلد گلستان سعدی و کاست نوا و مرکب خوانی استاد شجریان را سوغات آورد. گلستان را انتشارات امیرکبیر در قطع جیبی به تصحیح مرحوم محمدعلی فروغی، چاپ کرده بود. روی جلد آن با نستعلیقی زیبا و مورب نوشته بودند:

سعدیا! مرد نکونام نمیرد هرگز

مرده آن است که نامش به نکویی نبرند

گلستان این مرد بزرگ را به سه جهت می پرستم. یکی بابت عظمت خود این کتاب و خود آن مرد بزرگ. قطره ای از حیرتم در برابر این عظمت را در مقدمه ام بر گلستان به خط استاد امیر اصغری آورده ام (ساوجبلاغ: رهام اندیشه، چ1، 1389). دیگری بابت خاطره ای که پدرم در نوجوانی برایم با سوغات آوردن گلستان ساخت. سومی هم همنامی این کتاب با مادرم. زنی که هم جسم مرا پرورید و هم نخستین آموزگار قرآنم بوده است. تنشان به ناز طبیبان نیازمند مباد. نوا و مرکب خوانی، طرح جلدی عجیب و سحرآمیز و سکرآور دارد. دالانی تودرتوبا سقفی محرابی که در انتها به تختی می رسد که چند ساز بر آن نهاده اند. رنگ لیمویی و سبز آن طرح جلد به طرزی عجیب، بیننده را به معماری آرام بخش ایرانی - اسلامی پرتاب می کند. نستعلیق زیبا و چلیپای استاد بیژن بیژنی هم جان چشمان آدمی را به سماع وامی دارد. در چین و شکن این عشق دوران نوجوانی، بارها و بارها در این گوشه و آن گوشه از قزوین و کرج تا تهران و قم کوشیدم تا هر آنچه از صدای آسمانی استاد، منتشر می شود تهیه کنم و در حال و هوای آن غرق شوم. نقل همه خاطرات این دوران را به مجالی دیگر می سپارم و شما را فقط میهمان دو خاطره می کنم.

خاطره اول

در کمال ناباوری شنیدم که استاد شجریان در باشگاه شهید جوینی هشتگرد به مدت سه شب برنامه اجرا خواهند کرد. از پنج شنبه هشت مهر 1378 تا شنبه دهم مهر.عزیزی وعده کرده بود تا دست اندرکاران تنها نشریه محلی آن دوران - تصویر ساوجبلاغ - را با بلیت رایگان، میهمان این برنامه کند اما دیدم دارد زمان می گذرد و خبری نیست. به چند جا مراجعه کردم. فایده ای نداشت. به لوازم التحریری آقای سالمی در خیابان اصلی هشتگرد رفتم و بلیتی را به هزار و پانصد تومان خریدم. برای روز سوم - شنبه دهم مهر - توانستم خودم را به برنامه استاد برسانم. ورزشگاه پر از زن و مرد بود و نفس کسی درنمی آمد. استاد و گروه همراهشان به اجرا پرداختند. همایون هم برای بار نخست در این برنامه خواند. برخی آوازها و تصنیف ها تکراری و برخی هم تازه بود و در پایان هم استاد به اصرار مردم، مرغ سحر را خواند. بخش های تازه این اجرا را شرکت دل آواز در کاست «آهنگ وفا » در سال 1379 منتشر کرد. از آن برنامه چنان استقبال شد که دو روز دیگر هم تمدید شد یعنی یک شنبه و دوشنبه. درآمد آن اجرا هم به دانش آموزان بی بضاعت ساوجبلاغ تقدیم شد. آقای جعفر گلباز هم وقتی خواست برای تبلیغات انتخاباتی اش برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی، کتابچه فعالیت های خود را چاپ کند «آهنگ وفا» را عنوان آن قرار داد.

خاطره دوم

خرید باغی بیست هکتاری در اطراف هشتگرد به وسیله استاد، حسابی مرا به تکاپو انداخته بود تا هر طور که هست خودم را به ایشان برسانم و از نزدیک ایشان را در آغوش بکشم. سید حمید به دیدار ایشان رفته بود و پذیرفت که من و محمود را هم دوباره به آنجا ببرد. با پژوی 405 سید و پس از طی مسیر پر از چاله چوله روستایی به در ورودی باغ استاد رسیدیم. دروازه ماشین رو باز بود. سید در مسیر به نقل از فرزند پیشکار بومی استاد، مرتب اصرار می کرد که استاد از آخوندها خوشش نمی آید. اصرار سید مرا واداشت به رغم میل باطنی ام هنگام پیاده شدن از ماشین، لباس روحانیت را از تنم دربیاورم. با احتیاط از دروازه وارد باغ شدیم. به نخستین کسی که ما را در باغ دید دلیل ورودمان را گفتیم. او گفت: استاد در موتورخانه مشغول تعمیر موتور آب است. استاد با تأخیری که برایم حسی بد ایجاد کرده بود از موتورخانه بیرون آمدند. هر سه تای ما با استاد روبوسی کردیم. سر صحبت باز شد. پرسش هایی که در ذهن داشتم با ایشان در میان نهادیم. پرسیدم چرا برخی سازها مثل تنبور در اجراهای شما نیست؟ آیا چون جنبه آیینی دارد؟ استاد گفتند: بالاخره این سازها سازهای خاصی هستند و زمینه استفاده آنها در کارهای من فراهم نبوده است. پرسیدم: استاد! چرا شاعرانی مثل مولوی و شهریار در آثار شما کم رنگ است؟ استاد گفتند: مولوی و شهریار، فقط دنبال انتقال مفهوم بودند. برای شان انتخاب کلمه مهم نبود. البته شهریار هم روحیاتی داشت که من از آن روحیات خوشم نمی آمد. گفتم: استاد! البته سعدی و حافظ بیشترین نقش را در آثار شما دارند. استاد گفتند: سعدی و حافظ، شعرشان تمیز است. هم مفهوم برای شان مهم است هم کلمه ای که آن مفهوم را می رساند. گفتم: البته در برنامه گلها شعر شهریار را خوانده اید. استاد گفتند: یادم نیست. حتما کارگردان گفته من هم خواندم. حرف که به این جا کشید استاد از من پرسید: چه می خوانی؟ گفتم: محصل هستم استاد! گفتند: در کجا درس می خوانی؟ در کدام موسسه یا آموزشگاه؟ دیدم یا باید بگویم طلبه ام یا دروغ بگویم. در دلم بر سر سید، غر زدم که چرا مرا واداشته تا لباس روحانیت را از تنم دربیاورم. حدس می زنم استاد از یقه آخوندی پیراهنم پی برده بود من طلبه ام. تا گفتم طلبه ام سید خواست به من کمک کرده باشد. فوراً گفت: این از آخوندهای خوب است. پیشکار استاد، پرید وسط که اگر آدم خوبی است نباید طلبه می شد. سید و پیشکار مشغول بده بستان بودند که استاد با لحنی محکم و محترم گفتند: نه آقاجان در هر قشری هم بد داریم هم خوب. حرف استاد، جو را آرام کرد. پیش از خداحافظی، کاست «بوی باران» را که تازه خریده بودم به دست استاد دادم. چشم استاد، برق انداخت. به به گویان، کاست را باز کردند و روی آن امضا کردند. تاریخ امضای ایشان 1379/3/13 بود.

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology 

 

 

 

آهنگ وفا در ساوجبلاغ


 


نوشته شده در  جمعه 98/12/9ساعت  4:9 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

استاد محمدرضا شجریان از برجسته ترین چهره های موسیقی ایرانی است. در روزهایی از سال 1377 که ساوجبلاغ به برکت بهار، رنگی تازه به خود گرفته بود؛ در سفر به یکی از روستاهای جنوب این شهرستان به نام حاجی آباد (حاجی شاه) تصمیم گرفت که همنشینی با گلها و درختان را در این دشت سبز تجربه کند. استاد شجریان پس از گذشت یکسال ـ در مهر 1378ـ به طور غیر منتظره، پیشنهاد فرماندار وقت مبنی بر برگزاری کنسرت موسیقی به نفع دانش آموزان مستمند ساوجبلاغی را پذیرفت. در این کنسرت که پنج شب متوالی در شهر هشتگرد و با استقبال کم نظیر علاقه مندان برگزار شد؛ استاد برای نخستین بار با فرزندش «همایون» آواز خواند. در سال 1379 این کنسرت در کاستی به نام «آهنگ ‌وفا» منتشر شد. استاد شجریان در شب آخر کنسرت، در گفت و گویی کوتاه با یکی از خبرنگاران محلی گفت: «برگزاری این کنسرت از خاطرات به یاد ماندنی من است.»

- منبع: کتابشناسی ساوجبلاغ، نوشته حسین عسکری، نشر رهام اندیشه، 1383، ص 24

- توضیح عکس فوق: استاد محمد رضا شجریان در باغش واقع در روستای حاجی آباد ساوجبلاغ، عکس از همایون شجریان، 18 اردیبهشت 1396

_________________________________

 

بیتی از جناب حافظ به خط استاد محمد رضا شجریان که در 20 مرداد 1381 خطاب به برادرم علی عسگری (ادمین صفحه اینستاگرام نظرآباد را باید دید) مرقوم شده است. تنش به ناز طبیبان نیازمند مباد.

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 


نوشته شده در  چهارشنبه 98/12/7ساعت  4:0 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

حکایت پول نیست حکایت معرفت است

استاد سید حسن میرخانی (درگذشت 1369ش) مشهور به سراج الکتاب و متخلص به بنده، خوشنویس، شاعر و عارف نامدار البرزی است که ریشه در روستای تالیان از توابع شهرستان ساوجبلاغ دارد. ایشان به همراه پدرش استاد سید مرتضی حسینی برغانی و برادرش استاد سید حسین میرخانی، بنیانگذار سبکی منحصر به فرد در قلم نستعلیق ایرانی است. سبکی که با تاسیس انجمن خوشنویسان ایران، فراگیر و ماندگار شده است. درباره هنرمندانگی و شاعرانگی استاد میرخانی، صفحه ها می توان نوشت. در این مجال کوتاه، می خواهم به یک جنبه کمتر شناخته شده استاد اشاره کنم. آن هم دستگیری از فقیران و محتاجان که نیاز ضروری امروز ما هم هست. همان گونه که در قطعه خوشنویسی زیر عکس استاد آمده "تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن"؛ گزارش های فراوانی از شاگردان و مردم عادی ثبت شده که این منش مستمر استاد میرخانی را ثابت می کند. از شاگردان محتاج، هزینه آموزش خط نمی گرفت بلکه به آنان پول توجیبی هم می داد. حکایت، حکایت پول نیست حکایت معرفت است. همین ویژگی ها از او شخصیتی ساخته بود که علیرغم تعلق خاطرش به سلسله های متعارف عرفانی، فقرا و سالکین به خدمتش می رسیدند و خوشه های معرفت و عرفان برمی چیدند. امروز صبح در ماهنامه ادبستان (شماره 24، آذر 1370) قطعه ای به خط استاد میرخانی دیدم که هنوز مست آن هستم   :

چنان بساط تجمل بچین در این عالم

که دست و پا نکنی گم به وقت برچیدن

حسین عسکری -اول آبان 1398

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 


نوشته شده در  پنج شنبه 98/8/2ساعت  10:13 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

   1   2   3   4   5   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]