سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 


 

 

جز راست نباید گفت درباره ثبت جهانی کاروانسرای ینگی امام

النَّجاةُ فی الصِّدق

رستن، با راستی همراه است

امام علی علیه السلام

آقای فریدون محمدی (مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز) روز 27 اردیبهشت 1401 به مناسبت هفته میراث فرهنگی در نشستی خبری گفته است: «به زودی خبر خوش ثبت جهانی ینگی امام را از طرف یونسکو اعلام خواهیم کرد که البته منتظر برگزاری جلسه نهایی این سازمان هستیم و امیدواریم کاروانسرای صفویه ینگی امام ثبت جهانی شود...»

آیا واقعاً «کاروانسرای صفوی ینگی امام» شهرستان ساوجبلاغ استان البرز، در «فهرست میراث فرهنگی جهانی» ثبت خواهد شد؟ برای راستی آزمایی این ادعا، رجوع می‌کنیم به مستندات موجود در این باره که همه آنها در فضای مجازی و اینترنت قابل مشاهده است. حقیقت آن است که سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در قالب برنامه «محور میراث جاده ابریشم در افغانستان، آسیای مرکزی و ایران: ابعاد بین المللی سال اروپایی میراث فرهنگی»، در سال های اخیر دو کار انجام می‌دهد: یکی کمک مالی به مرمت کاروانسراهای مخروبه و متروکه در مسیر جاده ابریشم؛ دیگری ثبت پرونده کاروانسرای ایرانی در فهرست میراث فرهنگی جهانی. پس آن چه در دست ثبت است، «کاروانسرای ایرانی» است نه «کاروانسرای ینگی امام.»

 برای روشن شدن زوایای موضوع، بایستی به حضور ارزیابان کمیته میراث جهانی یونسکو یعنی آقایان «حسام مهدی» و «چان بینان» در مهر 1400 برای بررسی میدانی پرونده ثبت جهانی کاروانسرای ایرانی اشاره کرد. آنان تعداد فراوانی از کاروانسراهای موجود در استان‌های تهران، البرز، مرکزی، قم، سمنان، خراسان رضوی، کرمانشاه، همدان، خراسان شمالی، خراسان جنوبی، کرمان، یزد، اصفهان، فارس، قزوین، اردبیل، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، هرمزگان، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد و خوزستان و... را به عنوان «مصادیق کاروانسرای ایرانی» مورد ارزیابی قرار داده اند. قرار است مستندات جمع آوری شده، در تابستان 1401 در «کمیته میراث جهانی یونسکو» طرح شود.

علاوه بر کاروانسرای ینگی امام، کاروانسراهای دیگری در 23 استان، مورد بازبینی و بررسی ارزیابان یونسکو قرار گرفته اند: «پرند (قلعه سنگی)؛ باغ شیخ (عبدالغفار خان)؛ دیرگچین؛ قصر بهرام؛ قلی؛ مشیرالملک؛ جهادآباد؛ چاه کوران؛ مهر؛ زعفرانیه؛ فخر داوود؛ نوشیروان؛ آهووان؛ میامی؛ میاندشت؛ عباس آباد؛ مزینان؛ رباط شریف؛ عباس آباد تایباد؛ فخرآباد؛ سرایان؛ گنجعلی خان؛ زین الدین؛ انجیره سنگی؛ انجیره آجری؛ خرانق؛ میبد؛ رشتی؛ نیستانک؛ کوهپایه؛ مهیار؛ امین آباد؛ ایزدخواست؛ شیخ علی خان (چاله سیاه)؛ گز؛ مادرشاه (هتل عباسی)؛ گبرآباد؛ مرنجاب؛ سعدالسلطنه؛ تی تی؛ جمال آباد؛ صائین؛ گوئجه بل؛ یام؛ خواجه نظر؛ خوی؛ بستک؛ برازجان؛ دهدشت؛ افضل؛ چشمک؛ بیستون؛ فرسفج؛ تاج آباد و....»

 پرسش آن است که چرا در دو سال اخیر، مدیرکل فعلی میراث فرهنگی البرز بر طبل «خبر ثبت جهانی صرفاً کاروانسرای ینگی امام» در فهرست میراث فرهنگی جهانی می کوبد و از عنوان دقیق و درست آن یعنی «ثبت کاروانسرای ایرانی» سخنی نمی گوید. پاسخ روشن است، باید پروپاگاندای خبری به وجود آورد تا چند صباحی بیشتر بر صندلی قدرت تکیه زد! حالا چه کسی می رود تحقیق کند ببیند اصل ماجرا چیست. اما کمترین اثر سوء و مخرب این تحریف رسانه‌ای با «شگرد تقلیل گرایی» آن است که پس از اعلام خبر ثبت نهایی کاروانسرای ینگی امام، البرزیان مشتاق و فرهنگ دوست، به فهرست میراث فرهنگی جهانی (یونسکو) رجوع می‌کنند و شوربختانه نامی از کاروانسرای ینگی امام نمی بینند. آیا آن موقع سرخورده، شاکی و غمگین نخواهند شد؟

 پس اجازه دهید بنده حقیقت ماجرا را به البرزیان عزیز بگویم: «کاروانسرای ایرانی دارد با یک شماره مستقل در فهرست میراث فرهنگی جهانی ثبت می شود که یکی از مصادیق 56 گانه آن در سرزمین ایران، کاروانسرای ینگی امام در استان البرز است.» جالب توجه آنکه هیچ کدام از استان های مورد اشاره که میزبان مصادیق کاروانسرای ایرانی هستند درباره ثبت کاروانسراهای خود اینگونه در رسانه ها سخن نگفته اند و موج نمایشی و رسانه ای به وجود نیاورده اند. آقای مدیرکل! به قول جناب جامی، «سخن را زیوری جز راستی نیست...»

 

حسین عسکری

28 اردیبهشت 1401

(روز جهانی موزه و میراث فرهنگی)

 

 مصاحبه مدیرکل میراث فرهنگی البرز با خبرگزاری ایسنا درباره ثبت جهانی ینگی امام


کاروانسرای ینگی امام در شهر هشتگرد، شهرستان ساوجبلاغ، استان البرز

 




 



 

بخشی از اخبار منتشر شده درباره بازدید ارزیابان یونسکو ار کاروانسراها در سراسر ایران

مهر و آبان  1400



نوشته شده در  دوشنبه 101/4/6ساعت  5:50 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 


 

میراث فرهنگی، همان میراثی است که هویت انسان بودن ما، خود را در آن و با آن نمایانده و آشکار کرده است. به قول استاد فرزانه جناب دکتر حکمت اله ملاصالحی، ما همه ماهیان بحر سنت و میراث خویشیم و همواره در آن غوطه می خوریم. با آن می تراویم و در آن می بالیم. میراث فرهنگی و مدنیت هر جامعه و ملتی، همان طریق انسان بودن و عین و آینه هویت او است. آثار باستانی، مواریث فرهنگی و امانات تاریخی هر ملتی آینه شخصیت، هویت، منش آفرینندگی، اندیشمندانگی آن ملت است که بدون رجوع به چنین منابع و مواریثی و بدون حضور زنده و بالنده چنین آثاری، هیچ شکلی از آگاهی و دانایی تاریخی ممکن و قابل تصور نیست

ویرانی وسیع و مهیب میراث اشکانی و ساسانی در محوطه باستانی شرف‌الدین تنکمان از توابع شهرستان نظرآباد استان البرز، نمونه ای کوچک از نابودی میراث فرهنگی ایران عزیز در سال های اخیر است. پیشنهاد می کنم نوشتن و گفتن مستمر از غارت میراث فرهنگی و تاریخی ایران عزیز توسط مغولان را دیگر متوقف کنیم؛ چون متاسفانه عملاً و نظراً، خواسته یا ناخواسته ما نیز مغول وار با میراث خود برخورد کرده‌ایم.

حسین عسکری - 23 فروردین 1400


ویدئوی فوق در آپارات

 

 

بازتاب های انتشار ویدئو و یادداشت

 «ویرانی میراث اشکانی و ساسانی در کهن دشت البرز» 



 

 

- فریدون محمدی (مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز):

سلام... از آقای دکتر عسکری به خاطر توجه به میراث فرهنگی استان صمیمانه سپاسگزارم اما از ایشان به عنوان یک شخصیت علمی و فرهنگی همچنین انتظار می رود تا در ارتباط با حفاظت از این میراث گران‌سنگ تاریخی به جای مسئول دانستن یک اداره میراث فرهنگی شهرستان با دو نفر پرسنل، حساسیت همگانی را برانگیخته و با جملات و عباراتی مسئولیت اجتماعی شهروندان را خاطر نشان نمایند... البته که مسئول مستقیم این کار از نظر دولتی اداره میراث فرهنگی است این اداره کل حتماً باید در این زمینه اقدامی اساسی کند و حتماً هم انجام خواهد شد اما در تمام دنیا مخصوصاً در کشورهای تاریخی مانند ایران، مردم با تشکیل انجمن ها و تشکل‌های مختلف از مواریث فرهنگی خود حفاظت می‌کنند و تمام مسئولیت را به گردن دولت‌ها نمی‌اندازند... متاسفانه در کشور ما در این زمینه مهم، فرهنگ سازی به صورت کارساز و کامل و جامع صورت نگرفته تا آنجا که در محوطه های تاریخی مانند محوطه مورد اشاره، اداره کل میراث فرهنگی تابلوهای اطلاع رسانی نصب می‌کند و چند روز بعد افرادی آنها را به سرقت می‌برند.... سوال این است که در کدام نقطه دنیا در کنار هر اثر تاریخی دولت، نگهبان می‌گذارد. امیدوارم اساتید و فرهیختگان و دلسوزان میراث فرهنگی ما به جای متهم کردن دولت و ادارات دولتی اندکی هم به فکر فرهنگ سازی و کار بنیادی اجتماعی باشند.

 

- حسین عسکری (البرزپژوه):

 سلام جناب آقای محمدی عزیز مدیرکل محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز، سپاس از واکنش بهنگام جنابعالی. در این باره نکاتی چند خدمتتان عرض می شود: 1. نمی دانم چرا مدتی است، میزان تخریب در محوطه های باستانی غرب استان البرز همانند محوطه شرف الدین شهر تنکمان و تعدادی از آثار و محوطه های البرز عزیز، گسترده تر از قبل شده است. به طور مثال، اخیراً پس از سرقت نرده های کاروانسرای صفوی ینگی امام، چند نقطه از این کاروانسرا هم مورد حفاری سودجویان قرار گرفته است. شوربختانه در دیدار نوروزی، این تخریب ها را دیدم. شواهد نشان می دهد که این ویرانی ها، زیر سایه بی توجهی ها و عدم نظارت متولیان امر و در فرآیند زمانی رخ داده است. متاسفانه به نظر می رسد سوداگران میراث ارزشمند این سرزمین قدسی، با حوصله و عدم ترس، این تخریب ها را انجام داده اند. حفر چاه ها و تونل های حدود 5 - 6 متری در محوطه باستانی شرف الدین، موید این امر است.2. به تنگناها و محدودیت های امکاناتی و نیروی انسانی اداره کل میراث فرهنگی واقف هستیم اما بعضاً مدیرانی در شهرستان ها، سکاندار ادارات و دفاتر میراث فرهنگی هستند که با فعالان فرهنگی و تشکل های مردم نهاد قهرند و فقط مشغول بجا آوردن مناسک مربوط به بوروکراسی و درصدد ارتباط با محافل خاص برای حفظ و بقای پست خود می باشند و متاسفانه درکی از جایگاه و کارکردهای هویت تاریخی و میراث فرهنگی و مدیریت فرهنگی ندارند. 3.به هرحال فعالان فرهنگی و اجتماعی، آمادگی دارند که در قالب تشکل های مردم نهاد و جلب همکاری شورای های اسلامی و دهیاری ها، یاری رسان اداره کل میراث فرهنگی در حفظ و نگهداری از مواریث فرهنگی البرز باشند. 4. پیشنهاد می کنم گشتی در محوطه شرف الدین و دیگر محوطه های در حال تخریب بزنید تا عمق فاجعه را دریابید. باز هم ممنون از پاسخ گویی و صبوری جنابعالی.


 

- فریدون محمدی:

جناب آقای دکتر عسکری مجدداً عرض سلام دارم و تشکر می نمایم نکات بسیار مهم و حائز اهمیتی را عنوان فرمودین... بی شک مسائل و مشکلات در سطوح مختلف وجود دارد اما هنر ما باید در همفکری و تشریک مساعی برای رفع آنها باشد... مطمئن باشید در هفته آینده از منطقه تنکمان و محوطه های تاریخی آن بازدید می نمایم و در راستای رفع مشکل چاره ای اساسی می اندیشم... باشد تا همه شما بزرگواران مخصوصاً دلسوزان کهن دشت نظرآباد در این مهم همراهی بفرمایید.

23 فروردین 1400

 

____________________

 

- فرزان احمدنژاد (باستان شناس و از کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز):

درود جناب عسکری، با سپاس از توجه شما در معرفی این اثر فاخر فرهنگی ثبت ملی و آگاهی بخشی از مخاطراتی که این اثر را تخریب می کند، متاسفانه تقریباً تمام تابلوهای معرفی اثر که از جنس آهن بودند در سال گذشته بریده شده و به سرقت رفته، از جمله محوطه تاریخی شرف الدین، متاسفانه مردم آموزش درست و حسابی ندیده اند درباره اهمیت میراث فرهنگی. آیا از دوران ابتدایی تا دبیرستان درسی داریم که اهمیت مواریث را از کودکی نشان دهد. باید فرهنگ‌سازی کرد و مردم آگاه شوند. از سوی دیگر از اهالی انتظار است که میراث فرهنگی را در حفظ آثار کمک کنند، چون با بودجه و نیروی انسانی امری محال است. شهرستان نظرآباد 3نفر نیرو دارد و پایش هر روزه آثار محال است. جناب محمدی به نکته خیلی مهمی اشاره کردند ما در کشور، نزدیک به سه و نیم میلیون اثر تاریخی فرهنگی شناسایی شده داریم که جدا از میراث طبیعی است که با این حوزه نزدیک به هفت میلیون اثر میراثی، اگر برای هر اثر قرار باشد که محافظت شبانه روزی انجام شود باید هر اثر شش نگهبان داشته باشد تا نگهبانی بیست و چهار ساعت و چهل و هشت ساعت استراحت لحاظ گردد. پس در حداقل نیروی ممکن چهارده میلیون نفر و در شرایط نرمال چهل و دو میلیون نگهبان لازم است که معادل نیمی از جمعیت کشور است. این افرادی هم که درحال موتورسواری و غیره هستند، عموماً اهالی همان روستا و شهرها هستند و از مکان دیگری به اینجا نیامده اند که با اندکی فرهنگ سازی می توان ایشان را به حافظان میراث تبدیل کرد.


 

- حسین عسکری (البرزپژوه):

 سلام آقای احمدنژاد عزیز، جنابعالی باستان شناس هستید و طبیعتاً بیشتر از همه ما باید دغدغه حفظ میراث فرهنگی را داشته باشید. در پیام شما دفاع از ساختار معیوب وزارت میراث فرهنگی، غلبه دارد تا دفاع از موجودیت مواریث فرهنگی ایران عزیز. این وزارتخانه وقتی مشروعیت و مقبولیت دارد که حافظ میراث غنی ایران باشد. توجیه مغالطه برانگیز «چون آثار تاریخی فراوان است پس ویرانی ها و سوداگری ها طبیعی است!» استدلال خطرناکی است برای بقای میراث فرهنگی ایران عزیز. استدلالی که ویرانی ها و حفاری های غیر مجاز را عادی و توجیه می کند. مطالبه ما دوستداران میراث فرهنگی استان البرز، حداقل ها است. لطفاً بفرمایید کارشناسان و مراقبان آثار اداره کل و مدیر دفتر میراث فرهنگی نظرآباد چند بار به محوطه باستانی شرف الدین شهر تنکمان سر زده اند تا جلوی روند ویرانگرانه حفاری های غیر مجاز و موتورسواری بر فراز این تپه ثبت شده در فهرست آثار ملی را بگیرند. البته این حجم از ویرانی ها در آن محوطه باستانی، حاصل سال ها غفلت و سهل انگاری است و یک شبه رخ نداده است‌. ممنون.

 

- فرزان احمدنژاد:

 جناب عسکری عزیز، قطعاً بنده دغدغه میراث فرهنگی را دارم، بیشتر از شما نباشد، کمتر هم نیست. من دفاع نابجایی نکردم. تعداد آثار تاریخی و فرهنگی و نیروی انسانی لازم را بیان کردم، قطعاً ضعف هست و باید اصلاح شود. اینکه برای هر اثر تاریخی نگهبان گذاشته شود شدنی نیست. من در پیام خود اشاره کردم که باید از ظرفیت های مردمی استفاده شود تا فرهنگ‌سازی انجام شود، ولی با نقد خالی، کار پیش نمی رود. همین نظرآباد بیش از پنجاه تپه و محوطه تاریخی دارد که پایش شبانه روز این تعداد امکان پذیر نیست. به صورت دوره ای ما منظم پایش انجام می شود.حفاری های غیر مجاز هم در ساعت نیمه شب به بعد صورت می گیرد و اعلام قبلی هم نمی شود که کجا مشغول حفاری هستند. قاچاقچیان هم ماشاالله با تجهیزات کامل سرد و گرم و مسلسل تمام اتوماتیک تا دندان مسلح حضور دارند، یگان های حفاظت میراث فرهنگی و محیط زیست هم دست خالی اند در صورت تعقیب هم تیرباران شده و حتی تیر خلاص به سرشان شلیک می‌شود، اگر هم مقابله کنند و قاچاقچیان آسیب ببیند باید قصاص شوند و سال ها در زندان بمانند، یکی از مشکلات اساسی یگان های حفاظتی میراث و محیط زیست همین خلأهای قانونی و عدم تجهیزات کافی برای مقابله است. هنوز چهلم دو نیروی حفاظت محیط زیست زنجان نرسیده است. جسارتاً من یک کارشناس جزء هستم و در جایگاه پاسخگویی به بخش انتقادات از عملکرد وزارتخانه و اداره کل و اداره شهرستان های تابعه نیستم ولی نقد شما را منعکس می کنم.

23 فروردین 1400

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology  

 

____________________

 


 

 تصاویری از تخریب های محوطه باستانی شرف الدین تنکمان، شهرستان نظرآباد، استان البرز

فروردین 1400

متعلق به دوره های اشکانی، ساسانی و اوایل اسلام

ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران در 8 بهمن 1385 با شماره 16970

تصاویر: علی عسکری

 

 

 


 


 

 



نوشته شده در  دوشنبه 100/1/23ساعت  10:22 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 


 

در نوروز 1398 به پیشنهاد آقای محمد رضا جعفری (مستندساز جوان) گشتی در محوطه باستانی ازبکی استان البرز زدیم تا آثار معماری آریایی های اولیه و شهر و دژ مادی را از نزدیک ببینیم. توضیحات بنده در این فیلم چهار دقیقه ای، برگرفته از نتایج کاوش های باستان شناختی جناب استاد دکتر یوسف مجیدزاده است. 

حسین عسکری - نوروز 1400

تماشای ویدئوی فوق در آپارات



نوشته شده در  چهارشنبه 100/1/4ساعت  2:40 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

 ماه نشینی ما

شب جمعه (19 تیر 1399) ساعت 22 در برنامه زنده «ماه نشین» گفت وگوی گرمی با آقای محمد نجفی درباره ناگفته ها و ناشنیده های محوطه باستانی خوروین ساوجبلاغ داشتم. آقای اصغری تهیه کننده این برنامه در بین این گفت گو، بخش هایی از فیلم مستند «داستان یک شهر» ساخته شهرام درخشان را پخش کرد؛ فیلم کمتر دیده شده ای از سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی از کارخانجات نساجی مقدم شهر نظرآباد. پخش این فیلم، بار دیگر بحث تغییر کاربری این کارخانجات را در این برنامه تلویزیونی دامن زد. در مجموع شب خاطره انگیزی بود. عکس فوق هم سندی بر پیوستن بنده به پویش «من ماسک می زنم» است. البته فیلم گفت وگو درباره ویژگی های ارزشمند فرهنگ و مدنیت خوروین را در پست های بعدی منتشر خواهم کرد  .

حسین عسکری - 20 تیر 1399


 


______________________

 

نکته های خوش و نقدهای نیک یک گفتگو

دکتر حکمت اله ملاصالحی

(استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایران شناسی)

به تاریخ نوزدهم تیر ماه سال جاری برنامه ای که نامش «ماه نشین» است از شبکه استانی سیمای البرز ساعت بیست و دو شب پخش شد. بخشی از برنامه، به گفتگوی زنده دوست گرانقدر و نویسنده توانای میهن ما آقای دکتر حسین عسکری با مجری برنامه اختصاص داده شده بود. ایشان در این برنامه قدمت باستان شناختی و غنای تاریخی و فرهنگی استان را موجز و مجمل معرفی کردند و از فقدان موزه باستانی شناختی و آثار باستانی در استان شِکوِه داشتند و از بی توجهی و بی خبری مسئولان و مدیران استانی به پدیده و نهادی با چنین درجه از اهمیت اظهار گله مندی و ناخوشنودی کردند. لازم می بینم در همین رابطه به چند نکته اشاره شود:

نخست آن که مادام و تا هنگامی که حکمت و خرد و منطق و معنا و ضرورت و در یک کلام فلسفه موجودیت چیزی، پدیده ای، نهادی، سازمانی برای مردم و دولتیان و مدیران و مسئولان جامعه ای درست و دقیق و عمیق تعریف و فهمیده شده نیست از پی افکندن و بنیاد نهادن و تأسیس آن نیز چیزی به کف نخواهد آمد و منفعت و مصلحتی حاصل نخواهد شد. بی خبری تاریخی که دامنگیر جامعه پساانقلاب ما شده است برای مُلک و ملت ما پر هزینه و خسارت بار بوده است. البته نویسنده توانا و خوشفکر ما آقای عسکری به بی خبری و غفلت تاریخی سال های استبداد شاهانه اشارات و ارجاعاتی نیک داشتتد. آن غفلت و بی خبری در جامعه پسا انقلاب ما متأسفانه توجیه شرعی هم شد و زیر سقف های تَرَک خورده آموزش و پرورش، نسلی را چنان غلط و چنان در غفلت و بی خبری تاریخی تربیت کردیم و تعلیم دادیم که نه تنها انگیزه و احساسی از ایرانی بودن و میهن دوستی در جان و وجدان و روان و رفتارش نیست که اصلاً نمی داند برای چه زندگی می کند و مسئولیت و منزلت و معنا و نقش و سهم بودن و حضورش در جامعه و جهانی که زندگی می کند چیست. تصادفی نیست از زبان طلبه ای غافل و بی خبر می شنویم که بگوید اگر روزی ما نباشیم چنان سرزمین سوخته ای بجای خواهیم نهاد که هیچ چیز برای هیچ کس نباشد!!! چنین است غفلت و بی خبری تاریخی و میهن ستیزی و میهن گریزی که اینک با آن دست در گریبانیم و دست و پنجه می فشاریم!

دو دیگر آن که در میان انواع و اقسام و اطوار تاریخ نگاری اعم از تاریخ نگاری مکتوب (روایی و تحلیلی و تطبیقی و پدیدارشناختی و فلسفی و مانند این ها) و تاریخ مستندنگاری و تاریخ شفاهی و تاریخ نگاری های باستان شناختی و ملموس که علوم باستان شناختی و انسان شناختی و موزه شناختی(Museology) در صف مقدم ایستاده اند؛ این نوع اخیر و جدید و فوق العاده مهم از آگاهی و شناخت ما از تاریخ و حضور تاریخی انسان در جهان چونان هستنده ای تاریخمند است که در جوامع گذشته به مفهوم متجدد آن شناخته شده نبوده است. این نوع از تاریخ نگاشت های باستان شناسانه و ملموس هم تجربی ترند هم انسانشمول و جامع تر. انسانشمول و جامع تر به این معنا که همه ادوار تاریخ بشر را از صدر تا ذیل شامل می شوند و پوشش می دهند. هم در مقیاسی ملی هم سیاره ای و انسانشول هم می توان تاریخ بشر را نگاشت. اتفاقی عملاً در روزگار ما افتاده است. پدیده موزه های عالم مدرن تاریخستان های عظیم نه تنها جامعه و جهان بشری ما که طبیعت و کیهان هم هستند.

سه دیگر آنکه به هر روی خواسته و ناخواسته پس از بپاخاستن طوفان توفنده انقلاب علمی و صنعتی در قاره و منطقه غربی تاریخ چهره فرهنگ و شیوه زندگی و نحوه بودن ما در جهان در مقیاسی سیاره ای و انسانشمول تغییر کرده است. بازگشت به شیوه های زندگی پیشامدرن یا به اصطلاح جوامع سنّتی نه ممکن است و نه ضروری و نه معقول و میسور. صیانت از مواریث و آثار بجای مانده از نحوه زندگی جوامع گذشته و نگارش تاریخ و فرهنگ و جامعه و جمعیت شناختی آن شیوه ها و نحوه های زندگی برای هر قوم و ملت و کشور و نظام سیاسی یک ضرورت است و البته ضرورت اجتناب ناپذیر.

چهارم آنکه در پس پشت موجودیت موزه های عالم مدرن هم تاریخ و تحولات عظیم تاریخی هم حکمت و خرد و معنا و منطق و فکر و فلسفه و نظام های ارزشی و دانایی علی الخصوص یک جهان دانش و دانایی تاریخی ستبر هست که متأسفانه نه تنها حاکمان و دولتیات جامعه پسا انقلاب ما از آن هیچ نمی دانند که متأسفانه حتی برای بسیاری از نخبگان و تحصیل کرده های جامعه معاصر ما درست تعریف و تفهیم شده نیست.

دانشگاه تهران 1399/4/19 هجری خورشیدی

- نشر نخست این یادداشت در کانال تلگرام اندیشه حکمت andishehekmat@


______________________


یادآوری هویت داشته‌ی البرزنشینان

واکنش دکتر احسان الله شکراللهی هنرمند و پژوهشگر البرزی و رییس مرکز تحقیقات زبان فارسی در دهلی نو (هند) به برنامه تلویزیونی ماه نشین

به‌ به! مثل همیشه گفتاری دلنشین و شیرین و هویت‌ساز. حقیقت این است که یکی از استوانه‌های مهم و مایه دوام هر جامعه، عناصر هویتی آن جامعه هستند، و شناختن و شناساندن این عناصر هویتی کار بسیار مهمی‌ است مثل استحکام‌بخشی فوندانسیون یک ساختمانی که بیم ریزش آن می‌رود. همه جوامع در جهان به دنبال این هستند که حتی هویت نداشته خودشان را به نوعی بسازند و بسیاری از جوامع، عناصر هویتی که دارند را آنقدر که باید و شاید نمی شناسند، تا جایی که فراموش می‌شود و افراد آن جوامع دچار از خودبیگانگی و دچار ضعف شخصیتی و فقدان غرور ملی می‌شوند. خوشبختانه جناب آقای دکتر حسین عسکری عزیز از پژوهشگران سخت‌کوش، کار ریشه‌ای و مهمی را در پیش گرفتند و آن این که هویت داشته‌ی البرزنشینان را به ایشان یادآوری می‌کند. خوب استان البرزیان را بازشناسی و بازنشانی می‌کنند. به واسطه اینکه این استان آخرین استان شکل گرفته در کشور است، و با این عناصر هویتی شناسانده نشده، یعنی بخشی از این پیشینه همیشه به نام تهران معرفی شده و بخشی هم به نام قزوین و... معرفی شده و امروز این ضرورت را بیش از همیشه احساس می کنیم که یک بار دیگر تک تک افراد تاثیرگذار در تاریخ و عناصر مردم شناسی و دیرینه شناسی و تاریخی این خطه از نو بازخوانی و بازگویی بشود. خوشبختانه آقای دکتر عسکری با درک درست و عمیق این ضرورت، آستین همت را بالا زده‌اند و به انجام این مهم می‌پردازند، و از این بابت همه ما البرزیان و البرزنشینان وامدار ایشان هستیم و هر کمکی از دستمان بربیاد باید انجام بدهیم تا این کار بزرگ به سامان برسد.

 21 تیر 1399

______________________

- حسین عسکری: از ابراز لطف و تشویق های جناب آقای دکتر شکراللهی عزیز، خاضعانه سپاسگزارم. امیدوارم که تکاپوهای اندک و ناچیز بنده در تقویت هویت تاریخی استان البرز موثر باشد. البته دکتر شکراللهی از پیشگامان طالقان پژوهی و البرزشناسی هستند. برگزاری آیین شونشیر (شب نشینی دیزانیان) و معرفی خوشنویسان البرزی و نگارش مقالاتی درباره فرهنگ و تاریخ طالقان... بخشی از فعالیت های ارزشمند ایشان است. اکنون نیز در شبه قاره هند، جانانه و مدبرانه از زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ گرانسنگ ایران عزیز پاسداری می کنند.

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology



نوشته شده در  جمعه 99/5/10ساعت  4:15 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

البرز کهن همچنان در حسرت موزه 

 29 اردیبهشت روز جهانی موزه است. به همین مناسبت خواستم یادآوری کنم که آقای محمدی مدیر کل میراث فرهنگی البرز قول تاسیس چهار موزه را داده است. این وعده مبارک را بنده در سوم اردیبهشت 1399 در شهر نظرآباد از زبان ایشان شنیدم و خبر آن را هم در رسانه ها خواندم: 1. موزه محوطه باستان ازبکی؛ 2. موزه تاریخ معاصر در خانه دکتر مصدق در احمدآباد؛ 3. موزه صنعت نساجی در محل پیشین کارخانجات مقدم؛ 4. موزه مردم شناسی در محل قدیمی آسیاب مهدی آباد. پیش از آقای محمدی، مدیرکل سابق هم قول راه اندازی موزه های پیش گفته منهای ردیف سوم را داده بود. مستندات این دو قول جدید و قدیم همچنان در فضای مجازی و رسانه های مکتوب قابل ردیابی است. موزه در روزگار ما از عناصر مهم توسعه فرهنگی است و البرز از این جهت، وضع خوبی ندارد. به طور نمونه آثار محوطه های باستانی خوروین و اسماعیل آباد شهرستان ساوجبلاغ در موزه های تهران، کاشان، قزوین، تبریز و... پراکنده است. دل خوش می داریم به وعده مدیرکل محترم و منتظر می مانیم تا کلنگ تاسیس این موزه ها در البرز کهن بر زمین بخورد.

حسین عسکری - 29 اردیبهشت 1399

 

انتشار خبر وعده مدیرکل سابق میراث فرهنگی استان البرز مبنی بر راه اندازی سه موزه در شهرستان نظرآباد، خبرگزاری مهر، 27 آذر 1398

 

انتشار خبر وعده مدیرکل فعلی میراث فرهنگی استان البرز مبنی بر راه اندازی چهار موزه در شهرستان نظرآباد، خبرگزاری مهر، 6 اردیبهشت 1399 

 

______________________________

 

یادداشت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی به مناسبت روز جهانی موزه و میراث فرهنگی 

 

 

 میثاق جوان البرز در ایستگاه نهم

شماره نهم دوهفته نامه «میثاق جوان البرز» به مدیرمسئولی آقای داود اسدی در روز چهارشنبه 21خرداد 1399در هشت صفحه رنگی منتشر شده است. در صفحه سوم این نشریه، یادداشتی کوتاه از بنده منتشر شده که درباره فقدان موزه در استان کهن البرز است. به دست اندرکاران این نشریه البرزی، خدا قوت عرض می کنم که در این روزهای بی حوصلگی کرونایی و فقر فعالیت های فرهنگی، چراغ رسانه های مکتوب را در استان البرز روشن نگه داشته اند. دست مریزاد.

حسین عسکری - 21خرداد 1399 

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology 

 


نوشته شده در  یکشنبه 99/3/4ساعت  4:20 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

لطفاً سری به هشتگرد بزنید...

شهرداری هشتگرد در اقدامی قابل تحسین، اثرگذار و ماندگار، نمادهایی از ظروف سفالین محوطه باستانی خوروین مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد مسیح و تپه ینگی امام متعلق به دوره ایلخانیان را در میدان های اصلی شهر هشتگرد نصب کرده است. این حسن سلیقه، نشانگر کتابخوانی و آگاهی تاریخی متولیان این امر است. به فاصله کمی از هشتگرد، شهرستانی به نام نظرآباد، میراث دار مدنیت و فرهنگ 9000 ساله ای در محوطه باستانی ازبکی است. محوطه ای که از شهرت ملی و جهانی برخوردار است و چند سالی است بحث ثبت آن در فهرست میراث فرهنگی جهانی یونسکو مطرح شده است. در شهرستان 160 هزار نفری نظرآباد، از نصب طرح های حجمی از سفالینه ها و دیگر یافته های ارزشمند باستانی محوطه ازبکی خبری نیست که نیست. آیا این برهوت فرهنگی، نشانگر فقدان آگاهی تاریخی و فرهنگی مسئولین این شهرستان مظلوم نیست؟

حسین عسکری

6بهمن 1398

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 

 

نماد برگرفته از آثار محوطه باستانی خوروین (هزاره دوم پیش از میلاد مسیح) که در یکی از میدان های شهر هشتگرد نصب شده است.

 


نماد برگرفته از آثار تپه تاریخی ینگی امام (دوره ایلخانیان) که در یکی از میدان های شهر هشتگرد نصب شده است.


 


نوشته شده در  یکشنبه 98/11/6ساعت  5:54 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

راه اندازی سه موزه، آرزوی ما است اما محوطه باستانی ازبکی را دریابید!

حجت الاسلام فخرالدین صابری مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز در 26 آذر 1398 در مراسمی دولتی که در فرهنگسرای هنر برگزار شد، از راه اندازی سه موزه در شهرستان نظرآباد خبر داد (خبرگزاری مهر). ایجاد این موزه ها در محوطه باستانی ازبکی، خانه دکتر محمد مصدق (احمدآباد) و آسیاب قدیمی روستای مهدی آباد وعده داده شده است. نکاتی در این راستا قابل توجه است:

1. عاجزانه انتظار تاسیس یک موزه برای نگهداری و نمایش آثار محوطه باستانی ازبکی داشتیم که وعده سه موزه داده شد. ذوق مرگ شدیم و امیدواریم که مصداق سنگ بزرگ نباشد!

2. از نظر هویتی، ضروری ترین مساله برای محوطه 9هزار ساله ازبکی، پیگیری ثبت آن در فهرست جهانی (یونسکو) است تا از حمایت های مالی و فرهنگی بین المللی هم برخوردار شود.

3. همچنان اثری از زیرساخت های حداقلی و ضروری همانند محل استقرار و استراحت گردشگران و سرویس های بهداشتی و... در محوطه باستانی ازبکی وجود ندارد.

4. اختلافات حقوقی با مالک زمین های اطراف محوطه باستانی ازبکی، به سرانجام قابل قبولی نرسیده و به طور قطعی حل نشده است.

5. تشکیلات میراث فرهنگی در شهرستان نظرآباد، هنوز «نمایندگی» است و به «اداره» ارتقا پیدا نکرده است.

6. مخالفت صریح هیئت امنای قلعه احمدآباد (آرامگاه دکتر محمد مصدق) با تبدیل این مکان به موزه که در رسانه ها هم منعکس شده است.

7. چاره اندیشی های علمی و روشمند برای مرمت و نگهداری آثار معماری محوطه باستانی ازبکی انجام نشده است. بدون تمهیدات لازم و ایجاد زیرساخت های ضروری، کشاندن گردشگران در نوروز هر سال به این محوطه، بیشتر به تخریب آثار نفیس آن دامن زده است.

8. تخریب تعدادی از 54 اثر فرهنگی و تاریخی شهرستان نظرآباد به جهت عدم نظارت و حفاظت هوشمندانه نمایندگی میراث فرهنگی، همچنان توسط عوامل طبیعی و اهل سود و سودا ادامه دارد. مسجد قاجاری نجم آباد از جمله این آثار آسیب دیده در ماه های اخیر است.

در پایان به وعده بزرگ و مهم آقای مدیرکل دل خوش می کنیم و امیدواریم که این قول توسعه زا، به زودی عملی شود. البته تاریخ 26 آذر 1398 را در تقویم فرهنگی خود یادداشت کرده و آن را از طریق رسانه ها مطالبه خواهیم کرد.

جمعی از فعالان فرهنگی شهرستان نظرآباد

27  آذر 1398

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 

شهرستان نظرآباد اداره میراث فرهنگی ندارد!

یادداشت هایی درباره تخریب مسجد قدیمی نجم آباد در استان البرز



نوشته شده در  پنج شنبه 98/9/28ساعت  10:48 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

امروز از طریق یکی از دوستان اهل قلم مطلع شدم که بر اثر بارندگی دیروز، بخشی از سقف مسجد تاریخی نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز فرو ریخته است. این مسجد متعلق به دوره قاجار است و براساس پژوهش های تاریخی، برخی علمای خاندان علمی و فرهنگی نجم آبادی همانند آیت الله شیخ هادی نجم آبادی (روحانی نواندیش و قرآن پژوه عقل گرای روزگار قاجار) و ملا ابراهیم نجم آبادی (حکیم صدرایی دوره قاجار) در آن نماز گزارده اند. این اثر در سوم خرداد 1386 به شماره 19166 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. از دست اندرکاران میراث فرهنگی استان البرز و شهرستان نظرآباد انتظار می رود که ضمن جلوگیری از تخریب بیشتر این اثر مذهبی - فرهنگی، نسبت به میزان آسیب آن در رسانه های جمعی اطلاع رسانی نمایند. چون تصویری از تخریب مسجد نداشتم، به ناچار عکسی از روند بازسازی مسجد در سال های پیش را منتشر می کنم. این عکس متعلق به آرشیو آقای علی عسکری است.

حسین عسکری - اول آبان 1398

 

 

تصاویر مسجد قدیمی نجم آباد متعلق به دوره قاجار، دوم  آبان 1398

 

 

خبر ایسنا درباره تخریب مسجد نجم آباد

 

 

کو چشمی که ببیند... 

یادداشت کوتاه دکتر حکمت اله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایرانشناسی) پس از رویت خبر ریزش سقف مسجد قدیمی نجم آباد در استان البرز

«سقف عالمی در حال فروریختن است و نمی بینیم. فروپاشی سقف یک مسجد نیست. سقف عالمی از سنت و میراث نبوی کهنی است که پی به پی فرو می ریزد و آوارشان بر سرمان فرو می بارد اما کو چشمی که ببیند و کو عقل و هوشی که احساس کند. ستون فقرات سنت و میراث کهنی است که بر اثر زلزله های سنگینی که از ارض تاریخ سر برمی کشد و جامعه و جهان بشری ما را در مقیاسی سیاره ای تکان می دهد و به لرزش درمی آورد و درهم می شکند و آثار و اثقالشان را بر سرمان فرو می بارد و بی آنکه احساس کنیم چه بر سرمان آمده است. خوشا به حال خفتگان!»

 ___________________________________


 

یادداشت دکتر محمدعلی نجم آبادی

(از نوادگان آیت الله شیخ هادی نجم آبادی)

چه بگویم واقعاً بعد از دیدن عکس ها.

اشکى به چشم و زخمى در درون

آهى چو اژدر پر کشد از اندرون

کاملاً فى البداهه بود. شما می دانید شروع آشنایى من با نجم آباد با آماده سازى برگزارى یکصدمین سال درگذشت جدم آیت الله حاج شیخ هادىنجم ا?بادى بود که با همت افرادى چون آقاى شهرام نجم ا?بادى و سایر دوستان در سال 1378 در مسجد بزرگ شهر جدید هشتگرد و نجم آباد از طرف اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بسیار موفق برگزار شد؛ با سنخرانی هاى مدقن و پر محتواى افرادى چون مرحومین استاد علامه محمدتقی جعفرى و استاد علی دوانی و حقیر و... پس از آن، رفت و آمد من به نجم آباد محل تولد اجدادم بیشتر و بیشتر شد و منجر به آشنایى با دکتر حسین عسکرى و دیگر بزرگواران شد و مرحوم عمویم آیت الله حاج شیخ ابوالحسن نجم ا?بادى و دو فرزندشان در آرامستان بهشت زینب (س) به خاک سپرده شدند. گفتنى زیاد است همین بس که یادم می آید در این مسجد حضرت ابوالفضل (ع) بارها نماز خواندم و صحبت کردم. حال سقف این مسجد چند صد ساله فرو ریخت!؟ بسیار جاى تاسف دارد. جناب آقاى دکتر عسکرى، ان شاالله با پیگیرى مجدانه جنابعالى و دیگر مسئولین هرچه زودتر این آثارباستانى و مذهبی بهتر از قبل بازسازى شود. به امید آن روز.

 

 ___________________________________

 

نجم آباد من

یادداشت اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه) درباره مسجد قدیمی نجم آباد که سقفش فرو ریخت

داستان من و نجم آباد، داستانی عجیب است. گاه فکر می کنم آن قدر که من حرص این دیار را می خورم خود نجم آبادی ها هم نخورند. روستایی که هربار به انگیزه ای و کاری و سخنی و سفری رابطه ام با او تنگاتنگ تر می شود. مواردی از این رابطه تنگاتنگ را برای شما روایت می کنم.

الف)

سال ها پیش برای برگزاری کلاس های معارف تابستان با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به این روستا رفتم. واسطه حضورم در این روستا پایگاه بسیج آن بود که دوستان عزیزم حاج اکبر روزبان و رضا ورزدار، آن را اداره می کردند. این درس ها و کلاس ها باعث شد تا با کسان بسیاری دوست شوم و به لطف خدا آن دوستی هم چنان ادامه دارد.

ب)

در مسیر نوشتن کتاب صداقت ساقی که به زندگی دانشمندان حوزوی نظرآباد می پردازد دوباره با نجم آباد هم آغوش شدم. بخش بزرگی از این کتاب به عزیزان دانشمندی اختصاص دارد که از این روستای زرخیز برخاسته اند.

پ)

مسجد قدیمی حضرت اباالفضل علیه السلام این روستا را هم هربار که می دیدم کامم تلخ می شد. مسجدی که سقف آن فرو ریخته بود. به قدری این وضعیت آزارم می داد که با دوست باستان شناسم آقای ابوطالب پیشگاه پور مشورت کردم تا معماری را که از پس چنین بناهایی برمی آید معرفی کند. ایشان هم آقای محمد ملاحسینی را معرفی کردند. او کارشناس ارشد معماری بود. با هم قرار گذاشتیم تا در بعدازظهر یک روز ماه مبارک رمضان با هم دیدار کنیم. آقای ملاحسینی با پدر ارجمندشان به نجم آباد آمدند و مسجد را دیدند. ایشان نمی توانست قدمت پانصدساله مسجد را بپذیرد اما به قدمت آن اعتراف داشت. با هم فضای بالا و پایین و اطراف مسجد را ورانداز کردیم. من، پیشنهاد کردم خاک سنگین تل انبار شده بر بام نیمه گنبدی مسجد را برداریم تا سقف آن سبک شود بعد آن را ایزوگام کنیم اما آقای ملاحسینی بر آن بود که روی این بام به ارتفاع یک متر، خاک وجود دارد و ممکن است با برداشتن آن سقف تکان بخورد پس بهتر است دوستان به همان سبک موجود در ساختمان، ابتدا آجرهای سقف را بنشانند سپس با استفاده از یک آدم وارد، سقف را مثل اولش کاهگل کنند. اصرار من برای افطار آقای ملاحسینی و پدر ارجمندشان در نظرآباد به جایی نرسید و آنان راهی تهران شدند. دوستان عزیز نجم آبادی هم دست به کار شدند تا منطق راه گشای حرکت جهادی و آتش به اختیار را در تعمیر مسجد اجرا کنند. پس از مدتی کار را به همان صورت که آقای ملاحسینی پیشنهاد کرده بود انجام دادند و آیین پرفیض دعای ندبه را در مسجد شروع کردند. چند هفته ای هم افتخار سخنرانی آن آیین با من بود. این تصور دوست داشتنی با من بود تا این که دیروز یکی از دوستانم مرا از وضعیت اسفناک مسجد آگاه کرد. من هم بر خود فرض دانستم تا در این باره چیزی بنویسم. درباره مسجد حضرت اباالفضل علیه السلام. درباره نجم آباد من.


 ___________________________________


مسجد قاجاری نجم آباد: یک سپاس و یک گله! 

پس از اطلاع رسانی و اعتراض گروهی از فعالان فرهنگی نسبت به تخریب مسجد قدیمی نجم آباد (از آثار ملی ایران) بر اثر غفلت ها و بارش های اخیر، مهندس صادقلو فرماندار جدید نظرآباد با فراخواندن مسئولین مربوطه، در روز پنج شنبه دوم آبان 1398 در محل مسجد قاجاری نجم آباد حضور یافته و موضوع را از نزدیک بررسی و تصمیماتی را در این راستا اتخاذ کردند. از ایشان و تدابیرش سپاسگزاریم. اما گله فعالان فرهنگی از برخی مسئولین مربوطه، همچنان باقی است چون به جای پاسخ گویی بهنگام به هشدارها، ضمن سلب مسئولیت از خود، بسان کارآگاهان به دنبال منبع خبر رسانه ها بودند و خود را پشت مفاهیم نخ نمایی چون ایجاد تشنج و تضعیف دولت، مخفی کردند. این مدیران؟! آگاهی داشته باشند که مقوله فرهنگ و میراث فرهنگی متعلق به وزارت میراث فرهنگی نیست بلکه سرمایه ملی است. از دیگر سو، نهادهای مدنی (تشکل های غیر دولتی) و فعالان فرهنگی برای دولت و دولتیان تهدید نیستند بلکه فرصت های بی جیره و مواجب عرصه فرهنگ هستند...

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم

که در طریقت ما کافری است رنجیدن

حسین عسکری - 3 آبان 1398

 

 ___________________________________

 

توضیحات اداره میراث فرهنگی و گردشگری درباره تخریب مسجد نجم آباد  

 

پرونده‌ ثبتِ اثر در فهرستِ آثارِ ملی ایران

نام ثبتی: مسجد قدیمی حضرت ابوالفضل || قدمت: قرن 13ه.ق || شماره ثبت: 19166 || تاریخ ثبت: 1386/03/03 || نشانی: استان البرز، شهرستان نظرآباد، دهستان نجم آباد، روستای نجم آباد، بعد از میدان شهید آزاد رنجیر.


- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology



نوشته شده در  پنج شنبه 98/8/2ساعت  10:16 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

اول تیر روزی ماندگار در تقویم استان البرز

حسین عسکری: اول تابستان سال 1398 برای البرزنشینان و البرزپژوهان روزی بهاری بود چون در چهل و هشتمین جلسه شورای فرهنگ عمومی استان البرز، سه نماد تاریخی، گیاهی و جانوری البرز تصویب شد. از این پس به طور قانونی، محوطه باستانی ازبکی واقع در شهرستان نظرآباد نماد تاریخی، درخت ارس (هورس) نماد گیاهی و عقاب پر طلایی نماد جانوری استان البرز است. سه نمادی که در آن دیرپایی، نجابت و برکت موجود در سنت و فرهنگ ایرانیان حضور دارد. این مهم، مدیون تلاش های همه البرزنشینان فهیم و فرهنگ دوست و البرزپژوهان کوشا به ویژه جناب آقای دکتر مهراب رجبی است. امیدوارم با تصویب هوشمندانه «روز ملی البرز» در جلسه آتی شورای فرهنگ عمومی، این تلاش های فرهنگ سازانه به سرانجام رسد. بنده با شادی و افتخار در تقویم کوچک البرزپژوهی ام نوشتم: «اول تیر 1398، روز تصویب نمادهای سه گانه تاریخی، گیاهی و جانوری استان البرز در شورای فرهنگ عمومی».

- کانال البرزپژوهی @alborzology


نوشته شده در  دوشنبه 98/4/3ساعت  9:55 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

غمنامه کاخ قجری استان البرز

امروز یکی از دوستان شفیق، عکس بالا را برایم فرستاد. قسمت فوقانی تصویر، مربوط به دوره ناصری و سال های رونق کاخ است و دو تصویر کوچک زیرین، حال فعلی آن را روایت می کند. کاخی رو به ویرانی که گردشگران وطنی با خط نازیبای خود به اصطلاح یادگاری بر در و دیوار آن نوشته اند. این چه وضعیت فاجعه انگیزی است که یقه فرهنگ و سنت غنی ما را گرفته است. چرا با دست خود میراثمان را ویران می کنیم و عذاب وجدان هم نداریم. نمی دانم تاریخ درباره ما چگونه داوری خواهد کرد. ای کاش ننویسند مردمانی که مغول وار با میراث فرهنگی ملموس و ناملموس خود رفتار کردند! گفتنی است این کاخ ییلاقی واقع در شهرستانک از توابع شهرستان کرج به دستور ناصرالدین شاه قاجار بین سال های 1295 تا 1298ق در کنار رودخانه ساخته شده و در 16 شهریور 1376 به شماره 1925 در فهرست آثار ملّی ایران به ثبت رسیده است.

- کانال البرزپژوهی @alborzology

 


نوشته شده در  جمعه 98/3/31ساعت  7:36 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

   1   2   3   4   5   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]