دورهی آخرالزمان از مشروطه آغاز شده و اکنون آخر آخرالزمان است
آنها که تا کنون پا به طالقان گذاشتهاند مسحور طبیعت زیبای آن شدهاند. وجب به وجب طالقان را میشود گشت و از طبیعت آن لذت برد.مردم مهماننوازی دارد. تاریخ طالقان به 4500 سال قبل برمیگردد و آثاری از سلسلههای مختلف پادشاهی در این منطقه میتوان یافت. مردم طالقان تا قرن سوم هجری، زرتشتی بودهاند. روستای «ایستا» در طالقان داستان دیگری دارد. شاید به جای اینکه بگوئیم «روستاگردی کجا برویم» باید برای این نمونهی خاص بگوییم که روستاگردی کجا نرویم چرا که وارد شدن به این روستا دشوار و شاید غیرممکن باشد. ایستا روستایی است در شهرستان طالقان که به مردم آن «اهل توقف» میگویند.شهرستان طالقان به مرکزیت شهر طالقان، یکی از شهرستانهای استان البرز است . شهرستان طالقان دارای 86 روستا است که یکی از اینها ایستا نام دارد. در کوچههای این روستا نمیتوان نشانی از خودرو یافت. مردم این روستا نه تنها پای تلویزیون نمینشینند بلکه اساساً به شبنشینی نیز اعتقادی ندارند. رسم عزا و عروسی در این روستا وجود ندارد و مراسمی چون جشن تولد و سالگرد ازدواج برایشان بیمعنا است.
مهماننواز هستند به شرطی که زنی قصد ورود به این روستا نداشته باشد. کمتر کسی از بیرون تا کنون زنان آنها را ندیده است. زنان این روستا به ندرت و بنابه ضرورت از خانه خارج میشوند.مردم اینجا از مردم فاصله میگیرند. اهالی این روستا از هر گونه مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و زندگی ِ درویشواری برای خود رقم زدهاند.اهالی بومی طالقان به دلیل اینکه اطلاعات کافی از اهالی این روستا ندارند چرا که نمیتوانند با آنها مراوده کنند در مورد نوع مذهب و باورهای اهالی این روستا نظراتی دارند که گاه به شایعه پهلو میزند. گروهی اینها را اسماعیلیمذهب میدانند و گروهی دیگر درویش و تارِک دنیا. در واقع اما اهالی این روستا شیعهی 12 امامی هستند. هر چه هست مردم این روستا در زمان توقف کردهاند؛ شناسنامه ندارند و خدمات دولتی دریافت نمیکنند و گویا در انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) هستند. آنها از آب لولهکشی استفاده نمیکنند و گاز و برق و درمانگاه و ماشینآلات و وسایل ارتباطی را یکسر به کنار نهادهاند. اهالی این روستا گروهی از پیروان «میرزا صادق مجتهد تبریزی»، فقیه مشهور دورهی مشروطه هستند که از آرای تجددستیزانهی این مرجع تقلید الهام گرفتهاند.
«میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطهی نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشهی تجدد و دستآوردهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا میداد.» میرزا صادق مخالف مشروطه و تجدد بود. او از جملهی علمای مذهبی بود که در سال 1293 شمسی به محمدعلیشاه تلگرام فرستاد و خواستار لغو مشروطیت شد. این عالم مذهبی تا پایان عمر شناسنامه نگرفت و به خاطر مخالفت با دولت پهلوی از مقدانش نیز خواست که تا آخر عمر شناسنامه نگیرند. حتّی مقلدانش را از گرفتن گذرنامه و سفر به اماکن زیارتی خارج از ایران منع کرد.اهالی این روستا اصالتا تبریزی هستند و افراد متمولی هستند که با فروش زمینهای خود در تبریز روزگار میگذراند و در این روستا نیز به کشاورزی مشغول هستند. فرزندان ِ اهالی این روستا پس از رسیدن به سن تکلیف آزادند که یا با آنها زندگی کنند و یا به شهر تبریز بازگردند. فرزندان اهالی روستای ایستا به سبک سنتی به فراگیری علوم میپردازند و با فراگیری دروسی مانند واجبات و محرمات فقهی و همینطور خوشنویسی و اصول عقاید به سوادآموزی میپردازند. ساعت مچی و دیواری در محل زندگی «اهل توقف» نمیتوان یافت و سیمان و آهن نیز در معماری روستا به کار نرفته است. اهالی این روستا ساعت شرعی خود با شیوههای خود استخراج میکنند و آغاز و پایان ماه رمضان را خودشان تشخیص میدهند. هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی ندارند و جالب است که باورها و منش و رفتار خودشان را حتا تبلیغ نمیکنند.
این روستا، روستای منظم و تمیزی است که از دور به شکل یک دهکدهی کوچک سرسبز میماند. گفته میشود که حسینقلی ضیایی (پیر اهل توقف) سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و به هنگام جوانی به منطقهی طالقان میآید و به گفتهی خودش در جستوجوی مردان طالقانیای بوده است که در احادیث و روایات اسلامی سیزده نفر از یاران ِ مهدی موعود هستند و وقتی کسی را نمییابد، زمینهایی را میخرد و از سال 1369 بنای یک زندگی ِ موعودگرایانه را میگذارد. حسین عسگری کتابی نوشته است به نام «روستای ایستا» که بر این نظر است که این کتاب پژوهشی در شناخت این روستا است. این کتاب توسط نشر محبی منتشر شده است.در این کتاب آمده است که اهالی این روستا که از آنان با عنوان فرقهی انتظاریون نام میبرد حتا به سفر حج نیز نمیروند. علاوه بر اینکه نماز میخوانند و روزه میگیرند، منتظر ماندن در کنار رودخانه را نیز یکی از فرایض خود میدانند. اهالی این روستا مایحتاج خود را از طریق دامداری و کشاورزی تهیه میکنند. آب لولهکشی را حرام میداندد و از آب چاهی استفاده میکنند که خودشان کنده باشند. وسایل گرمایشی اهالی این روستا نیز هیزم است. در کتاب حسین عسگری آمده است که اهالی روستای ایستا معتقد هستند که دورهی آخرالزمان از مشروطه آغاز شده و اکنون آخر آخرالزمان است.
گزارش فوق در پایگاه خبری تحلیلی بهاران نیوز
«اهل توقف طالقان» منتظران ظهور
اهل توقف طالقان گروهی تارک دنیا هستند که در شهرستان طالقان از توابع استان البرز زندگی می کنند. آنان پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی و ساده زیست هستند و محل سکونت شان معروف به روستای ایستا است. آنها از مردم فاصله می گیرند و کمتر کسی را به خانه خود راه می دهند. آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (از روحانیان دوره مشروطیت) که پیروانش با الهام از آرای دینی او چنین زندگی عجیبی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان داده اند از جمله فقیهانی است که تأکید فراوانی به صورت نظری و عملی بر روش «طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش» داشت و تا پایان عمر به عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می داد. پیروان میرزا صادق بر این نظر هستند که هم اکنون دوره آخرالزمان بوده و آن از عصر مشروطیت یعنی حدود یک قرن پیش آغاز شده است.
در ایستا مردمانی که چون تابلوی نقاشی زندگی و آداب و رسوم گذشته را در عصر ارتباطات یدک می کشند، نه تنها شبها پای تلویزیون نمی نشینند که به شب نشینی هم اعتقادی ندارند. عروسی و عزا ندارند و مراسمی چون جشن تولد، سالگرد ازدواج و… برای آنان معنا و مفهومی ندارد. مهمان نواز هستند به شرطی که احدی از زنان قصد ورود به روستای آنان را نداشته باشد. همان طور که تاکنون کسی از دنیای بیرون زنان آنان را ندیده است. متمول هستند و از طریق فروش زمین های پدری شان در تبریز روزگار می گذرانند. شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمی آیند. هیچ گونه خدمات دولتی را دریافت نمی کنند. جایی که هرگونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچ گونه امکانات دنیای جدید را نمی پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و … زندگی می کنند.
منبع: روزنامه قانون، سال دوم، ش 636، سه شنبه 21 مهر 1394، ص 10.
توقف در گذشته؛ سلفی گری از طالقان ایران تا یوتای آمریکا
علیرضا رضاخواه، «توقف در گذشته؛ سلفی گری از طالقان ایران تا یوتای آمریکا»، ماهنامه جریان امروز (ارگان موسسه خدمات مشاوره ای، جوانان و پژوهش های اجتماعی آستان قدس رضوی)، پیش شماره اول، مهر 1393، ص 28.
چکیده: برخلاف تصور مرسوم سلفی گری «به معنای بازگشت به گذشته»، این امر به گرایش افراطی میان اهل سنّت در دین مبین اسلام محدود نمی شود. در جهان امروز دیندارانی که خواستار بازگشت به دوران طلایی گذشته شان باشند هم میان مسلمانان بسیارند و هم یهودیان و هم مسیحیان. آنها گروه تشکیل می دهند، همراهی با عقل امروزی و دنیای جدید را بی دینی می نامند و سعی می کنند دین داران را به دین راستین (به تعبیر خودشان) بازگردانند. پیوریتن های مسیحی، یهودیان ارتدوکس و حتی جنبش های اجتماعی و فکری دوره رنسانس همگی موفقیت را در احیای عصر قدیم و بازگشت به دوران طلایی گذشته معنی می کردند. افراطی ترین تفسیر از این ایده تجدد ستیزانه در جوامع امروزی به شکل ایجاد جماعت های مذهبی خاص و دوری از زندگی مدرن تبلور یافته است. در این مقاله تلاش می شود تا نمونه هایی از گرایش های سلفی گونه در ادیان و مذاهب مختلف ارایه شود. مقاله زیر، گزارشی است از سلفی گری از ایران تا آمریکا. دکتر علیرضا رضاخواه در این مقاله از اهل توقف در شهر طالقان ایران تا آمیش ها در آمریکا را مورد بررسی قرار داده است. بازنشر این مقاله با کسب اجازه از صاحب اثر و ویژه «جریان امروز» انجام شده است.
مدرنیته را پدیده ای شرّ و بدعت آخرالزمان می دانند
دکتر عبدالحسین خسروپناه (رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران) در کتاب «جریان شناسی فکری ایران معاصر»، اهالی روستای ایستای طالقان و مهدی نصیری (نویسنده کتاب اسلام و تجدد و مدیرمسئول فصلنامه سمات) را ذیل عنوان «جریان تجددستیز سنّتی» ارزیابی و تحلیل کرده است. او در این باره نوشته است: «در بهار 1381 یکی از نویسندگانی که با این طایفه ارتباطی داشت، این تفکر را با روش نقلی - دینی در کتابی با عنوان اسلام و تجدد مطرح کرد... نویسنده کتاب با گفتمان درون دینی، تعارض کلّی و ماهوی دین اسلام و علوم جدید و تکنولوزی را مطرح ساخت (کتاب روستای ایستا، صفحه هجده).»
«روحانیت و تجدّد: جریان شناسی فکری سیاسی روحانیت در دوره جدید» عنوان رساله دکتری عبدالوهاب فراتی در رشته علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم است که اخیراً از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شده است. دکتر داوود فیرحی استاد راهنما و دکتر منصور میراحمدی و دکتر علیرضا امینی استادان مشاور این رساله هستند. در پاسخ به این پرسش که فهم روحانیت از مدرنیته چیست؟ و در قبال آن چه موضع و نسبتی برقرار کرده است؟ نویسنده این رساله میکوشد با بصیرت و بینشی هرمنوتیکی، به حقیقت و شرایط حصول فهم روحانیت از تجدد نایل آید. این رساله، در آغاز می کوشد تبار و زمینه فهم روحانیت از تجدد را در درون تاریخ وسنتی که حوزه علمیه قم در درون آن شکل گرفته، بررسی و سپس چرخش هرمنوتیکی آن را در سال های پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی نشان دهد. بدون تردید روحانیت دراین سال ها به خودفهمی و دگرفهمی میمونی دست یافته و به امکان های وجودی خود توسعه بخشیده است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد که فهم روحانیت از غرب تا حدودی برخلاف سال های قبل از انقلاب از الگوی واحدی پیروی نمی کند و دچار تفاوت های جدّی شده است. امروزه برخی روحانیون کلیت مدرنیته را به چالش کشانده و به نوعی درصدد احیای تفکر سنتی یا سامانه گذشته اند. برخی دیگر، که در این رساله از آنها به روحانیون طبقه متوسط یاد می کنیم، به پذیرش بسیاری از مولفه های آن تن می دهند، برخلاف سنّتی ها، نگاهی تئولوژیک به آن ندارند، مسایل غرب به عنوان شبهه بررسی نمی کنند و سعی می کنند برای دریافت بهتر غرب به آثار کلاسیک و جدید آن مراجعه نمایند. گروهی دیگر ضمن مقاومت در قبال مفهومی به نام غرب گرایی، اما بنا به الزامات زمان و مکان، جنبه هایی از مدرنیته را پذیرفته و تعامل اسلام و مدرنیته را از طریق هم نهادسازی دنبال می کنند. و بالاخره اینکه گروهی دیگر از روحانیون از مسیر نقدی که بر حوزه حدیث محور و عقلانیت استعلایی حاکم بر آن روا می دارند به نوعی با عقلانیت و خردورزی جدید هم افق می شوند. هر یک از این جریان ها، در درون به گونه ها و دیسیپلین های متنوعی تقسیم و بدین گونه حوزه علمیه قم را از این حیث متکثّر می سازند. ادامه مطلب...
میهمان عزیزانم در روستای ایستا
روحانی جوان «سیّد امیر شربیانی» پانزده روز پیش در صفحه اینستاگرام خود به نشانی https://instagram.com/sharabiani_amir/ عکسی از حضور خود و دوستش حدادان را در روستای ایستای طالقان را منتشر کرده و ذیل آن نوشته است: «میهمان عزیزانم در روستای ایستا یا همان منتظران بودیم در طالقان. بسیار مردمان دیندار و حقیقتاً منتظر حضرت بودند.» ایشان در پایگاه اطلاع رسانی خود به نشانی http://sharabiyani.ir/ نوشته است: «در سال 1364 در خانواده مذهبی در تبریز دیده به جهان گشودم. سلسله اجدادمان غالباً از علما بودند. نزدیک ترین شخصیت عالم در اجدادمان آیت الله سید یوسف شربیانی که جدّ بنده می باشد از علمای آذربایجان بودند. دروس متداول ابتدایی رادر تبریز گذراندم. از کودکی علاقه وافری به روحانیت داشتم که در سال 1381 دستی از غیب تغییری در زندگانیم ایجاد کرد. وارد حوزه کاشان شدم. بیش از هفت سال دروس حوزوی را در کاشان ادامه دادم. در محضر بزرگانی از فقه و اصول و عرفان و اخلاق در کاشان کسب فیض کردم. موثرترین شخصیت در کاشان استادم حضرت آیت الله مصطفوی کاشانی بـودند. پس از اتمام سطوح اشتغال به درس خارج در تهران نمودم. از محضر مرجع بزرگوار آیت الله العظمی امین خراسانی در فقه و اصول بسیـار بهره بردم. در کنار دروس متداول حوزه به تحصیل در رشته تخصصی شیعه شناسی زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی پرداختم. به هـمراه تحصیل مدّتی (بیش از یک سال) مسئول مرکز جهانی شیعه شناسی استان البرز بــودم. فی الحال با ادامه تحصیل در حوزه به امر تحقیق و تالیف و تبلیغ نیز مشغولم…اللهم اجعل عـواقب امـورنا خیرا…»
روستایی واقع در منطقه طالقان به نام ایستا!
چهلمین نشست انجمن فرهنگ قزوین (افق) با حضور اعضا، علاقه مندان و میهمانان در روز پنج شنبه اول مرداد ماه سال 1394 در بنای سردر عالی قاپوی قزوین برگزار شد. در این جلسه که با اجرا و لطیفه خوانی آقای مهران خدادادبیگی همراه بود، ابتدا آقای حسین سعیدی ابیاتی را از شاهنامه با عنوان حماسه کیومرث قرائت کرد. سپس آقای رضا ارداقیان با بیان خلاصه ای از یک داستان قدیمی قزوینی با نام باباسلاقا شعری از سروده های خود را به گویش قزوینی با این موضوع ارایه کرد. در واقع باباسلاقا شخصیتی بوده که بر اثر اتفاقاتی که می افتاده و بلاهایی که بر سر او و زندگی اش می آوردند بنا به مصلحت اندیشی سکوت می کرده و دیگران از این سکوت او نهایت سوءاستفاده را می کردند. در ادامه برنامه آقای سعید زارع پور در راستای تحقیقات خود حول محور روستاها به معرفی روستایی واقع در منطقه طالقان با نام «ایستا»، تاریخچه، مردمان و عقاید اهالی آن پرداخت که عده ای از مقلدان میرزا صادق مجتهد تبریزی در دوران قاجار در این منطقه ساکن گردیده اند که بنا بر فتوای نامبرده و به جهت انتظار برای ظهور امام زمان (عج) به سبک گذشتگان زندگی می کنند. در بخش موسیقی، آقای نیما ارداقیان ادامه مبحث شناخت مکتب موسیقی قزوین را همراه با مثال هایی با نوازندگی نی خود در سبک های مختلف ارایه نمود. در خاتمه نیز علی اصغر یوسف گمرکچی نکاتی را در خصوص فرهنگ عامه قزوین، مثل ها و اصطلاحات رایج در بین مردم یادآور شد. به نقل از: وبلاگ انجمن فرهنگ قزوین (افق).
روستایی ساخته اند به نام ایستا
«علی اکبر رائفی پور» دانش آموخته رشته حسابداری، سخنران محافل مذهبی در زمینه های صهیونیزم شناسی، فراماسونری و فرقه های نوظهور است. به گفته خودش به هیچ حزب و نهادی وابسته نیست و جنبشی کاملا ًخصوصی راه اندازی کرده که به وسیله خودش هدایت می شود. در بهمن ماه 1389 طی اطلاعیه ای از ایجاد «جنبش مصاف» خبر داد. مصاف مخفف عبارت مبارزه با صهیونیسم، اومانیسم و فراماسونری است. رائفی پور می گوید رکورددار تعداد سخنرانی در کشور است. در فایل تصویری زیر، سخنان وی درباره اهل توقّف طالقان و کتاب روستای ایستا را ببینید و بشنوید.
سخنان علی اکبر رائفی پور درباره روستای ایستای طالقان
یک شنبه 8 شهریور 1394 شخصی به نام «سید» با رایانامه maxx_110@yahoo.com نسبت به «خاطره دیدار با آیت الله موسوی دهسرخی؛ فقیه تجددگریز» به شرح زیر واکنش نشان داده است. به جهت ترویج فرهنگ نقد و گفت و گو، این نظر بدون هیچ دخل و تصرفی منتشر می شود. البته باب نقد درباره یادداشت بنده و این دیدگاه، همچنان باز است.
* * *
سکوتم را خیانت محرز به ساحت علما دانستم
چند روز قبل در یک وبلاگ به نام ساوجبلاغ پژوهی خاطره ای با عنوان دیدار با آیت الله موسوی دهسرخی؛ فقیه تجددگریز را مطالعه کردم. وقتی عنوان فقیه تجددگریز را دیدم سکوتم را خیانت محرز به ساحت علماء دانستم لذا برآن شدم برای استحضار عزیزان عرض کنم: اولاً صرف ملاقات یک شخص با بضاعت محدود علمی، نمی توان یک فقیه محرز را که در همه ابواب حدیثی و فقهی و طب سنتّی و علوم متعدد صاحب ایده است را متهم به تجددگریزی نمود. نگارنده در طی چندین سال رفاقت نزدیک با یکی از آقازاده ها که از روحانیون موفّق در عرصه بین الملی بنام حاج آقا صادق راجع به منش مرحوم علامه دهسرخی اطلاعات متعددی به دست آوردم که نشان می دهد مرحوم علامه دهسرخی در طی دوران دشوار تحصیل و تلمذ در حوزه نجف با کثرت اولاد با نهایت زهد و پارسایی ایام را سپری می کرد و به کرّات شاید برای تهیه مایحتاج اوّلیه زندگی خانوادگی مشکلات حادی را تحمل کرد و با عزّت نفس سرشار و مثال زدنی به تحصیل و تحقیق ادامه داد. عزیزان آیا تدوین کتاب مفتاح کتب اربعه با شیوه منحصر به فرد برای دسترسی احادیث در زمانی که حرفی از کامپیوتر و نرم افزار های فعلی نبود می تواند از یک تفکر تجددگریز نشات گیرد؟ آیا تدوین کتاب هایی برای درمان بیماری ها تجدد گریزی است.
متأسفانه بعضی از طلاب فعلی که فرسنگ ها از معنویت فاصله گرفتند ساده زیستی و زی طلبگی مورد نظر امام زمان (عج) را تجددگریزی قلمداد می کنند و به راحتی علمایی که سال ها با تحمّل سخت ترین روزها در زندگی و جوانی علوم و معارف آل محمّد را زنده مگه داشتند را متهم به تجددگریزی می کنند و این مایه تأسف است. بی تردید سال ها زمان سپری شد تا یک نفر مثل علامه دهسرخی از حوزه برخاست که متأسفانه این گونه مورد بی مهری قرار می گیرد. طلبه عزیزی که با نقل خاطره درصدد تخریب این شخصیت علمی محبوب و پارسا هستید ای کاش به کتاب های تألیف شده معظم له سری می زدید تا اکنون که در عصر ارتباطات نظراتتان را آنی منعکس می کنید پاره ای یا گوشه ای از شخصیت علمی و عملی این دست علماء را معرفی می کردید تا طلبه هایی که اکنون با وجوهات و امکانات فراوان فقط در حوزه به زندگی روزمره مشغول هستند و هیچ فعالیت علمی و عملی ندارند، درسی بوده باشد.
ایستا؛ روستای نوظهور ولی متوقف
اشاره: بحث درباره «اهل توقّف طالقان» همچنان در رسانه های مجازی ادامه دارد. در همین راستا، نویسنده ناشناسی در اینجا مطلبی به شرح زیر درباره روستای ایستا نوشته که در واقع، حرف تازه ای در آن نیست. وبلاگ روستای ایستای طالقان و وب سایت آفتاب نیوز منابع این مطلب هستند.
* * *
در سالهای دهه 1360 در شرق طالقان، روستای جدیدی بنام «ایستا» متشکل از چند خانواده شکل گرفت. بزرگان این خانوادهها از نظرات میرزا صادق مجتهد تبریزی از علمای تجددستیز عهد مشروطه تقلید میکنند و «اهل توقف» هستند یعنی مسائل نوظهور ورای نظرات ایشان را متوقف میسازند. آنها معتقدند آخرالزمان در عصر مشروطه و با دخالت مردم در امور حکومت و انتخاب حکومت آغاز شده است. یکی از مسائل نوظهور ازدواج جوانان است. پس دختران و پسران روستا حق ازدواج ندارند. ادامه مطلب...
اباحیگری و تقابل تام، دو رویکرد غیردینی و ناکارآمد در مواجهه با جهانی شدن و مدرنیته است
جهانی شدن و مدرنیته؛ مساله سبک زندگی
حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی نصیری
پدیده جهانی شدن و تبدیل جهان به دهکده کوچک و نقش تخریبی آن در تضعیف باورها و ارزشهای دینی، قابل انکار نیست؛ اما باید دید تعامل ما در برابر این پدیده باید چگونه باشد تا کمترین آسیب به سبک زندگی اسلامی ایرانی ما وارد شود. توجه به واقعیتهای موجود، سه گونه مواجهه را بهدست میدهد که عبارت است از: 1ـ تعامل اباحهگرایانه 2ـ تقابل سنتمدارانه 3ـ تعامل دینمدارانه. اینک به اختصار به بررسی این سه نوع تعامل میپردازیم.
تعامل اباحهگرایانه
تعامل اباحهگرایانه به معنای آن است که افراد بهرغم التزام قلبی به باورهای دینی، خود را در معرض انواع و اقسام آسیبهای پدیده جهانیشدن و ابزارهای ارتباطاتی همچون ماهواره و اینترنت قرار دهند و آن را امری طبیعی و عادی در زندگی تلقی کنند. چنین افرادی به خود اجازه میدهند انبوهی از شبکههای ماهوارهای و وبگاهها، بدون هیچ کنترل و نظارتی در اختیار آنان و خانوادههایشان قرار گیرد و هر زمان و هر گونه که دلخواه آنان باشد، از برنامه و مطالب آنها بهرهمند باشند؛ اعم از آنکه در آنها کفر، الحاد و فحشا تبلیغ شود یا آنکه گفتاری در زمینه دین و اخلاق انعکاس یابد. بدون تردید از پیامدهای چنین تعامل آزادمنشانه با ابزارهای آسیبزنندهای همچون ماهواره و اینترنت، گسترش اباحهگری در رفتار شخص و خانواده او خواهد بود که عدم اهتمام لازم به شعائر دینی همچون نماز و حجاب و ترک محرمات شرعی همچون استماع موسیقیهای مطرب و رعایت حریم در برخورد با نامحرمان، از نمودهای آن است. ادامه مطلب...