افتخار همکاری با دایره المعارف تشیّع
دایره المعارف تشیع دانشنامه ای فارسی است که درباره موضوعات مختلف دینی، کلامی، اعتقادی، فقهی، اصولی، تاریخی، جغرافیایی، علمی و فرهنگی جهان تشیع به نگارش درآمده است. تدوین آن از سال 1360 با طرح دکتر مهدی محقق و با حمایت مالی بنیاد طاهر (موقوفات سید ابوالفضل تولیت) آغاز گردید سپس با حمایت مالی شادروان فهیمه محبی دنبال شد. این دانشنامه، برگزیده دوره سیزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است. نزدیک به 400 نویسنده در تالیف بیش از 15 هزار مدخل با این دایره المعارف همکاری داشتند. جلد شانزدهم و پایانی آن همزمان با سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در اردیبهشت 1401 به همت موسسه انتشارات حکمت و زیر نظر استاد کامران فانی، استاد بهاءالدین خرمشاهی و دکتر حسین خندق آبادی منتشر شد.
جلد یازدهم:
عاشورای قدیم؛ عنقا، جلال الدین علی میرزا ابوالفضل؛ عنقای طالقانی، صادق؛ عنقای طالقانی، محمد.
جلد دوازدهم:
فشند.
جلد سیزدهم:
قتیل العبرات؛ قُدَما؛ قدیمین؛ قراجه داغی (قره داغی)، حاج میرزا محمدعلی؛ قراجه داغی تبریزی، حاج میرزا احمد مجتهد؛ قراجه داغی کلیبری، حاج میرزا عبدالرحیم انصاری؛ قران السعدین فی زواج ابی الحسن و ام الحسین؛ قره العین؛ قَرَن؛ قزوینی، بوداق منشی؛ قزوینی، شیخ عبدالکریم (خویینی قزوینی)؛ قزوینی، حاج ملاعبدالوهاب؛ قزوینی، شیخ فضل علی؛ قَسْم؛ قشلاقی، علی بن محمدصادق؛ قشلاقی ساوجبلاغی، محمدابراهیم؛ قصّه فاطمه زهرا (س)؛ قُطّاع الریق؛ قلعه جوقی، شیخ ابراهیم؛ قمه زنی؛ قمی، میرزا محمد اشراقی (ارباب قمی)؛ قمی، شیخ محمدتقی؛ قمی حاج سید محمدتقی (جواد قمی)؛ قمی، شیخ میرزا محمّدحسن؛ قمی، ملا محمدصادق؛ قمی چهارمردانی، شیخ محمدحسن نادی؛ قول لغوی؛ قیس بن مُسَهّر صیداوی؛ کاشانی، ابوالحسن علی بن محمد بن شیره؛ کانون اسلام؛ کانون نشر حقایق اسلامی؛ کتاب علی (ع)؛ کتابنامه های حضرت زهرا (س)؛ کتب ضلال؛ کحل الناضرین فی تفضیل الزهرا علی الانبیا و المرسلین؛ کثیر قنبری، ابوطارق؛ کبیر قمی، حاج میرزا محمد نجفی.
جلد چهاردهم:
کرت امام حسین (ع)؛ کرکبود؛ کرودی طالقانی، شیخ حسین؛ کشاورز، کریم؛ کشاورز صدر، سید محمدعلی؛ کشف الآیات المشکله؛ کشف الاسرار (نوشته ملا کمال الدین حسین الهی اردبیلی)؛ کشف الاسرار (نوشته امام خمینی)؛ کشف حجاب؛ کفایه المهتدی فی معرفه المهدی (عج)؛ کفو؛ الکلمه الغرا فی تفضیل الزهرا (س)؛ کمالی، حیدرعلی؛ کمره؛ کمره ای، نقی؛ کوی منتظران، کیایی نژاد، زین الدین؛ گروه فرقان؛ گلزاده غفوری، علی؛ گلیرد؛ گلیردی طالقانی، سید ابوالحسن؛ گنبدی همدانی، حاج شیخ علی؛ گودال قتلگاه؛ گوهرین، سیدصادق؛ لرزاده، حسین؛ لنگرودی، سیدمرتضی؛ لؤلؤ و مرجان.
جلد پانزدهم:
مالکیّت؛ ماه شرف خانم؛ مجتهد نجم آبادی، محمدتقی؛ مخصّص؛ مرکّب؛ مستقلات عقلیّه؛ مسعود بن حجاج؛ مشتق؛ مشکّک؛ مشهدی کاظمی، سید امداد حسین؛ مصالح مرسله؛ مصلحت؛ مطبوعات شیعی؛ مطلق و مقیّد؛ معاطات؛ معدّ؛ مغنیه، محمدجواد؛ مفهوم و منطوق؛ مقدّمه؛ مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقائم؛ ملل اسلامی (حزب)؛ منیع بن زیاد؛ میرخانی، سیداحمد؛ میرخانی، سیدحسن؛ میرخانی، سیدحسین؛ میرخانی، سیدحمید؛ میرخانی، سید مصطفی.
جلد شانزدهم:
نجم آبادی، خاندان؛ نجمی، ناصر؛ نشوز؛ نورعلی الهی؛ ولایت فقیه (کتاب)؛ ولیان؛ هشتگرد؛ هلال بن حجاج؛ شهیدی صالحی، عبدالحسین.
گرامی داشت ها هنگامی شادناک و سور و سرورانگیز هستند که…
یادداشت دکتر حکمت اله ملاصالحی(استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایرانشناسی) به مناسبت گرامی داشت های هفته پایانی اردیبهشت 1401 (2022 میلادی)
28 اردیبهشت ماه 1401 روز جهانی گرامی داشت موزه هاست. در کشور ما روز 25 و هفته پایانی اردیبهشت ماه مقارن شده است با گرامی داشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و هفته میراث فرهنگی.
گرامی داشت ها هنگامی شادناک و سور و سرورانگیز هستند که برگزارکنندگان هم شایسته و برازنده چنین مناسبت هایی باشند هم کارنامه درخشانی از کرده ها و کردارهای خود در کف داشته باشند. وقتی چنین کارنامه درخشان و شایستگی را انسان در برگزارکنندگان نمی بیند و مروری در کارنامه مدیریت ناموفق و مردودشان می کند شادناکی و سور و سرورِ رسم نیکوی گرامی داشت ها به ویژه وقتی جامه تشریفات بر تن می پوشند تا سرپوش و درپوش بر زخم های عمیق و آسیب های سنگین و سهمگینی که بر مواریث فرهنگی کشور وارد آمده است؛ جایشان را به حسی سوگناک و غم انگیز می دهند. چهار دهه در ترازوی زمان تاریخی، زمان کوتاهیست. لیکن در ترازوی عمر بشری ما طومار زندگی یک نسل از فرزندان جامعه پسا انقلاب میهن ما در آن رقم خورده است. در چهار دهه بیش از چهار هزاره منابع طبیعی و حیاتی کشور و مواریث فرهنگی مُلک و ملت را مدیران فرودستی بر باد داده اند که چونان خوابگردان تاریخ در خواب و رویاهای خوش بر صدر نشسته اند و فرادستی می کنند و نه گوش و هوشی تندرست برای شنیدن دارند و نه چشمی بینا و با بینش و بصیرت در دیدن واقعیت ها.
بی تردید و بی اغراق دوره جدید یکی از زلزله خیزترین روزگاران در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما بوده است. زلزله ها آن چنان سنگین اتفاق افتاده است و گسل ها و مغاک ها آن چنان سهمگین و نفسگیر است که احساس می کنیم زیر آوارهای سنگین قیامتی از ریزش و فروپاشی پی به پی ساختارهای کهن چندین هزارساله فکری و فرهنگی و اعتقادی و کیهان شناسی ها و هستی شناسی ها و نظام های ارزشی و هنجارهای دیرینه و دیرپا گرفتار آمده ایم. سنت های اعتقادی و فکری و فرهنگی که زمانی بر صحنه فرهنگ و زندگی و افکار و اقوال و افعال و نحوه بودن جامعه ها و جمعیت های گذشته نقش و سهم و مشارکت فعال داشتند؛ اینک چونان اثر می بینیمشان و چونان مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی می باید زیر سقف موزه های عالم مدرن صیانتشان کنیم و پاسشان بداریم.
تحولات عظیم تاریخی و فکری و فرهنگی و علمی و فنی و مدنی دوره جدید نوع نوینی از آگاهی نوع جدیدی از دانش و دانایی تاریخی و منظر و معرفت و فهم انسان روزگار ما را از مفهوم میراث، مواریث فرهنگی، مآثر تاریخی، فرهنگ های مادی به دنبال داشته است که در فرهنگ ها و جامعه ها و نظام های فکری و دانش و دانایی گذشته شناخته نبوده است. اصلاً و اساساً برای حتی مورخان و متفکران و اصحاب فکر و فلسفه، مسئله نبود و موضوعیت و مدخلیت نداشت. برای آغازین بار تمامیت تاریخ بشر از متأخرترین تا دیرینه و متقدم ترین روزگاران در روشنگاه اندیشه و دانش و دانایی تاریخی انسان مدرن وجب به وجب، لایه به لایه، دوره به دوره جراحی باستان شناسانه می شود و آثار و اثقال و اجساد و اجسام و ماده های بجای ماده از گذشته چونان منبع و ماده شناخت بازخوانی و تعریف می شوند. باستان شناسان شانه به شانه دیرین انسان شناسان و علوم مرتبط و متخصصان میان و چند رشته ای در صف مقدم دانش و دانایی تاریخی انسان روزگار ما ایستاده اند. برکشیدن معرفت از مشتی زباله و دورریز و تفاله از این یا آن لایه و نهشت باستان شناختی کاریست کارستان و به غایت دشوار و پیجیده و عمرخوار. تصادفی نیست که می بینیم برای فروید روانشناس کاوش ها و لایه نگاری های با دقت و مراقبت باستان شناسی الگوی عالی برای لایه نگاری روان و رفتار بیمارانش بود. کشف منابع جدید شناخت، طرح پرسش های نو، حساس و بیدار کردن کردن ذهن و فکر و عقل و هوش و آگاهی و کشش ها و کنش ها و خیزش های معرفت ورزانه انسان روزگار ما به هستی و چیستی انسان بودن و انسانی شدن خویش، توجه و تفطن به صیانت از مواریث تاریخ و فرهنگ بشری و گشودن افق ها و چشم اندازهای نو به تاریخ در مقیاس تاریخ جهانی و نگارش و نقد تاریخ بشر در مقیاس تاریخ بشری و جهانی و گفتگو و گفتمان میان فرهنگ ها و جامعه ها و جمعیت های جامعه و جهان بشری را در دوره جدید بیش از هر رشته و دانش دیگر مدیون دانش باستان شناسی و مرهون پژوهش ها و کاوش ها و مطالعات با دقت و مراقبت و پرهزینه و عمرخوار باستان شناسان بوده ایم و همچنان هستیم. رخدادی بی سابقه در نوع خود و به غایت تاریخی و تاریخ اندیش.
دریغ و صد دریغ! در جامعه پسا انقلاب ما این دانش و روش شناخت نوبیناد و فوق العاده مهم و تأثیرگذار بر نحوه نگاه و اندیشه و آگاهی تاریخی انسان روزگار ما از انسان بودن خویش سخت مورد بی مهری قرار می گیرد و از کانون و از صف مقدم صیانت از مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی کشور به پیرامون رانده می شود تا راه برای میراث فروشان هموارتر شود و آسوده خاطر و زیر چتر حمایت و امنیت زور، ناموس میراث ملک و ملت خود را ارزان به دیگری بفروشند. تصادفی نیست که می بینیم پس از چهار دهه، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری پیشین و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پسین همچنان جولانگاه میراث ناشناسان و ناباستان شناسانیست که در همه نظام های سیاسی و حکومت ها و دولت ها و با همه نظام های سیاسی و حکومت ها و دولت ها هماره هستند و فرصت را غنیمت مطلبند و می دارند و مطامع و منافع شان را همیشه بر مصلحت و منفعت کشور مقدم داشته اند. تناقض در رفتار مدیران و حاکمان و نودولتیان جامعه پسا انقلاب ما را ببینید! با دستی رسم تشریفات بجای می آورند و مدعی نکوداشت زبان فارسی و مفاخر ملک و ملت می شوند و هفته میراث بپای می دارند و با دستی دیگر طرح شرم آور و فضاحت بار فروش میراث کشور را که برایشان اشیاء عتیقه و دفینه و گنج ها و غنیمت های بادآورده است و زیر خاکی، زیر سقف مجلس درمی اندازند!
آنکه در توهم آگاهیست؛ پیشاپیش همه پاسخ ها را در باب هستی و چیستی عالم و آدم یافته است و همه کلیدها را در گشودن فقل های ناگشوده در دست و دامن دارد. پرسیدن برایش بیهوده و بی معناست. سنجشگری و پرسشگری، اراده و عزم و دلیری ورود به آوردگاه دست و پنجه فشردن فکرها و عقل ها و هوش ها و فهم ها و باورها کار پهلوان پنبه های تاریخ نیست. کارِ کارستانِ پهلوانان مجهز به دانش و دانایی تاریخی و ذهن ها و هوش های تیز و فکرها و عقل های چالاک و فهم های حساس و چابک است. کارِ کارستانِ پهلوانان اندیشه و دانش و بینش تاریخیست. اندیشه و دانش و دانایی تاریخی که در روشنگاه آن بتوانی بپرسی و بجویی و بکاوی و بیابی و بدانی و بشناسی و بفهمی در کجای تاریخ و جهان ایستاده ای؟ بر کدام سنت و میراثی تکیه زده ای؟ در چگونه روزگاری زندگی می کنی؟ چه نسبتی با خویش و با جهانی که در آن زندگی می کنی داری؟ رخدادها و تحولات عصری که چهره تاریخ و فرهنگ و زندگیت را تغییر داده اند و زیر و زِبَر کرده اند؛ چگونه و چرا اتفاق افتاده اند و چرا آنگونه و در آن منطقه و جغرافیا و مقطع یا برهه و زمان خاص تاریخی؟ در منطقه و قاره غربی تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما؟ اینها همه را چگونه می بینی؟ چطور می فهمی؟ چگونه می توانی با آنچه در درون و بیرون مرزهای تاریخ و فرهنگت اتفاق افتاده است نسبت و رابطه ای واقعی و خردمندانه برقرار کنی؟ هوشمندانه و خردمندانه رصدشان کنی؟ هوشمندانه و خردمندانه نقد و تحلیل و تفسیرشان کنی و بفهمی؟ باستان شناسان شانه به شانه مورخان و اصحاب فکر و فلسفه و دیگر دانش های انسانی همچنان در صف مقدم طرح پرسش ها و مسئله های خُرد و کلان و ریشه ای از این دست و سنخ و جنس ایستاده اند. اتفاقاً دست و دامنشان پر از داده ها و مدارک و منابع و شواهد باستان شناختیست که با کلنگ باستان شناسی در کف کشف کرده اند و با قلم باستان شناسانه در دست به رشته تحریر کشیده اند و نوشته اند .
متأسفانه ما مادام که با نادانی و بی خبری تاریخی دست در گریبان هستیم؛ جایی و مجالی و زمینه و امکان و امیدی به در انداختن طرح پرسش های ریشه ای و کلیدی و کلان از این جنس و سنخ نیست. جهل تاریخی از هر جهلی خطرخیزتر است. دیگر جهل ها یکجا در آن جمعند. هفته میراث گرامیداشت میراث و مواریث فرهنگی هنگامی شادناک و سرور و سور انگیز است که در جامعه ای زندگی کنیم که دولتیان و مجلسیان و روحانیان و نظامیان و قضائیان و فرهنگیان و مردمانش به چنان حکمت، خرد، منطق، معرفت و فربهی و فهم تاریخی و اراده و عزم استوار در صیانت از میراث تاریخ و فرهنگ خود رسیده باشند که کسی فکر حتی تجاوز و تصرف و تخریب وجبی از حریم مآثر تاریخی و مواریث فرهنگی کشور را در سر نپزد. گرامیداشت هفته میراث فرهنگی آنگاه و آن زمان شادناک و واقعیست که بساط ناباستان شناسان و میراث ناشناسان نامتخصص از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای همیشه برچیده شود و شاهد بر صدر نشستن هیچ ناباستان شناس و میراث ناشناس ناکارآزموده و نامتخصص بر کرسی های مدیریت و معاونت های وزارت میراث فرهنگی... و مدیریت میراث مراکز استانی نباشیم. هفته گرامیداشت میراث فرهنگی آن زمان امید در جان انسان می دمد که ایران را در صف مقدم گفتگوی میان فرهنگ ها و تمدن ها ببینیم. اتفاقاً قوّتتعیین کننده ایرانیان در آوردگاه های تاریخ و در بزنگاه ها و کوره پیچ ها و گلوگاه های تاریخ فرهنگ غنی بوده است که تجهیزش می کرده است. این میراث غنی حکمت و خرد و فکر و فلسفه وادب و اخلاق و عرفان و اشراقست که هر بار ایرانیان را چونان دمدعی به آوردگاه فرا می خواند.
25/2/1401 هجری خورشیدی
آقای وزیر! دلیری کنید و سکوت را بشکنید
نامه دکتر حکمت اله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیأت امنای بنیاد ایرانشناسی) درباره طرح 46 نماینده مجلس با عنوان «استفاده بهینه از اشیاء باستانی و گنجها»
«الْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آیَاتِنَا لَغَافِلُونَ: ولی امروز، بدنت را (از آب) نجات میدهیم، تا عبرتی برای آیندگان باشی و بسیاری از مردم، از آیات ما غافلند (سوره یونس / 92)»
به نام خداوند جان و خرد
کز این برتر اندیشه بر نگذرد
با سلام و دعای خیر
جناب آقای وزیر محترم میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی! آقای مهندس ضرغامی، سکوت را بشکنید و دلیری کنید و خاموش ننشینید و مانع به بحث نهاده شدن طرح پیشنهادی ضد ملی و فاجعه بار و خطرناک و خطرخیز جماعتی نامجلسی خفته و خوابگرد تاریخ به مجلس نشینان همکسوتشان، بشوید که اگر روزی به تصویب برسد؛ آن روز را می باید خیانت بارترین روز در تاریخ مُلک و ملت ما به ثبت رساند و بیاد و خاطره فاجعه فضاحت ننگین و شرم آورش هزاره ها می باید در سوگ نشست؛ البته و صد البته اگر تا آن زمان با این همه خیانت های پی به پی در امانت و تبدیل ایران به قتلگاه منابع حیاتی و طبیعی و مواریث فرهنگی، ایرانی بجای و برپای مانده باشد!
آقای وزیر محترم! انتظار می رود و امیدوارم بدانید بر چه جایگاه رفیعی تکیه زده اید و بگوش و به هوش و بیدار باشید؛ چه مسئولیت سنگین و خطیری را بر شانه گرفته اید و میراثدار و سنگربان چه سرزمین عظیمی از مواریث تاریخ و فرهنگ بشری هستید. اینجا ایران است. آلاسکا و ایسلند و این امارت و آن شیخ نشین و این شاخ نشین و آن شاه نشان ساخته و پرداخته نظام های سلطه جهانی نیست. ایرانِ تاریخیست. ایران ِملتی کهن و تأثیرگذار بر تاریخ و فرهنگ بشری در مقیاسی جهانی و تأثیرپذیر در مقیاسی کلان. ایران، مدعی یک جهان حکمت و خرد و فکر و فلسفه و معنویت و هنر و ذوق و زیبایی و شعر و ادب و اخلاق است.
جناب مهندس ضرغامی، آقای وزیر محترم!
سکوت و کتمان حقیقت از انکار راستی هماره به لحاظ اخلاقی ناپسندیده تر و در تاریخ فاجعه بارتر بوده است. آن کس که آبرو و مصلحت و منفعت و عزت و عظمت و منزلت و اقتدار و اعتبار خود را به پای مُلک و ملتش هزینه می کند و می ریزد؛ کارنامه درخشان کرده ها و کردارهای نیکش در یادها و خاطره ها و حافظه ها می ماند دوستش می دارند. یادش را پاس و گرامی و عزیز می دارند. قرآن را ببینید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا: خداى رحمان کسانى را که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند، محبوب همه گرداند (سوره مریم/96).»
برای جامعه باستان شناسان و همه فرهنگ دوستان و میراثبانان هوشمند و دلسوز و نگران میهن، غم انگیز است حتی در قامت تنگ و ننگ و انگ شایعه بشنوند، طرح پیشنهادی جمعی از نامجلسیان به مجلس نشینان همکسوتشان به مقصد شوم و خفت بار و سهمگین به تصویت رساندن فروش آثار باستانی که برایشان عتیقه و دفینه است و گنج های بادآورده و زیرخاکی با حمایت و مشورت ضمنی صدرنشینان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آماده شده است. امیدوارم چنین نباشد. سکوت را بشکنید و دلیری کنید و نامجلسیان و دست های خیانت باندهای قاچاقچیان حرفه ای پشت صحنه و پرده را از هر تشکیلات و نهاد و بنیادی اعم از لشکری و کشوری افشا و کوتاه کنید. در مسیرهای کژ صدرنشینان و مدیران پیشین وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گام برنگیرید. کارنامه سیاه میراث ستیزیِ میراث فروشی شان را ملت ما از یاد نخواهد برد. دلیرانه گام در میدان نهید و از مواریث فرهنگی و مدنی و معنوی مُلک و ملت و میهن و کشور خود چونان سنگربانی هشیار و بیدار دفاع کنید. بدانید و بپذیرید در روزگاری زندگی می کنیم که لحظه ای غفلت و دمی محاسبه نادرست و سکوت سیاه در بزنگاه های تصمیم گیری هوشمندانه و سرنوشت ساز، در جامعه گرگ های مدرن می تواند تاروپود تاریخ و فرهنگ و ادامه و استمرار حیات و حضور تاریخی و فرهنگی و مدنی و معنوی یک ملت را برای همیشه متوقف و تعطیل کند. بدانید و بپذیرید متأسفانه جوامع غرب آسیا به ویژه و بالمعنی الاخص خاورمیانه نبوی این تأثیرگذارترین قلمرو تاریخ و جغرافیای فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما تا پیش از بپاخاستن توفان تحولات عظیم و بی سابقه دوره جدید، اینک روزگار زوال تاریخی غم انگیزش را از سر می گذارد. عبور از کوره پیچ ها و گلوگاه های سنگین و سهمگین و صعب العبور تاریخ بدون هوشمندی و حکمت و خِرد و منطق و دانش و دانایی و بینش و بصیرت تاریخی آنهم در عصری تاریخمدار و جهانی و جهان گستر و سیطره و سیادت یکی از تاریخی ترین تمدن ها در تاریخ بشر، ناممکن است و خطر لغزیدن و سقوط کردن در پرتگاه ها، هماره و همچنان پیشارو و در کمین. بدانید که بیش از 99 درصد آگاهی ما درباره و در باب پیشینه تاریخی و عقبه فرهنگی و سابقه اجتماعی و مدنی و معنوی جامعه و جهانی بشری ما برای آغازین بار با اتکا و به مدد منابع و ماده های فرهنگی عظیم و بی بدیلی را که باستان شناسان به کمک و به همراهی و همکاری دانش های مرتبط و میان رشته ای و چند رشته ای به هزینه سرمایه سال های طولانی عمرشان در بیابان و پژوهش های پر هزینه و عمرخوار میدانی، به پای روشن کردن برگی از تاریخ بشری ما ریخته اند و نوشته اند. ماده های فرهنگی، منابع عظیم و بی بدیل و جایگزین ناپذیر آگاهی تاریخی و دانش و دانایی و فهم ما از جایگاه و موقعیت و منزلت انسان بودن ما چونان هستندگانی تاریخمند هستند. شما بدون دانش و دانایی باستان شناختی بدون حکمت و خرد و بینش و بصیرت تاریخی در آوردگاه های سهمگین تاریخ دوره جدید نهایتاً شکست خواهید خورد و ناتوان و ناکام در دفاع از ارزش ها و باورها و آرمان هایی که چونان مدعی، رویاروی حریف ایستاده اید؛ میدان را به دیگری واخواهید نهاد. و این سوگناکترین حالت و غم انگیز و فاجعه بارترین رخداد برای یک ملت و کشور می تواند باشد.
جناب آقای ضرغامی! کاوش های باستان شناختی از جراحی های پزشکی حساس تر هستند. یک بار بیش اتفاق نمی افتند. وقتی لایه ای تخریب می شود و به ناباستان شناسان نامتخصص اجازه کاوش داده می شود برای همیشه به طرز جبران ناپذیر، برگ های عظیمی از کتاب قطور تاریخ و فرهنگ بشری ما از کف رفته است. هیچ جبرانی و بدیلی برایش متصور نیست. هر محوطه باستان شناختی یک کتابخانه عظیم و غنی و مستور و ناخوانده است. هزاره هایی از تاریخ و فرهنگ و هنر و آیین و اقتصاد و حیات فکری بشری ما را در بطنش دارد که می باید هم کشف باستان شناسانه هم خوانش باستان شناسانه و انسان شناسانه شود. هیچ مرجع دیگری مجاز به حفاری محوطه های باستان شناختی نیست. مگر با مجوز رسمی پژوهشگاه باستان شناسی و متخصصان مرتبط با دانش باستان شناسی، زیر خیمه و تحت نظارت تام باستان شناسان متبحر و کارآزموده در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی. گناهیست نابخشودنی و خطایی بزرگ و خسارتی عظیم که می بینیم در سکوت و حمایت های ضمنی صدرنشینان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، محوطه های باستان شناختی کشور یله و بی مهار جولانگاه قاچاقچیان حرفه ای شده است و هرگاه که اراده کنند و هرجا را که بخواهند می روند و می کاوند! چنین رفتاری را در هیچ جای جهان متمدن با مواریث کشورشان نمی بینیم! سکوت در برابر این همه تجاوز و تخریب و جفای به مواریث کشور، به لحاظ شرع و شریعت گناهیست نابخشودنی و به لحاظ اخلاقی ناپسند و به لحاظ اجتماعی ستم به هزاران دانش آموخته باستان شناسی متخصص و استعداد درخشان دانشگاه های کشور که برای امرار معاش به شغل ها و اشتغالاتی پناه برده اند که نه در شأن و منزلت و مقام علمی و حرفه ای و تخصص آنهاست و نه به منفعت مُلک و ملت. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را جولانگاه افراد نامتخصصِ فرصت طلبِ کاسب کار نکنیم. این جماعت کاسبکار فرصت طلب، همیشه در همه نظام ها و با همه نظام ها هستند و بار بر شانه ملت و خار بر سر راه مردم!
سر چشمه شاید گرفتن به بیل
چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
حکمت اله ملاصالحی
22/ 2/ 1401 هجری خورشیدی
____________________________
نمایندگان کرج و امضای طرحی برای تخریب و غارت میراث فرهنگی ایران
روز سه شنبه 20اردیبهشت 1401از طریق خبرگزاری ها مطلع شدم که «46نماینده مجلس» از جمله آقایان «مهدی عسکری» و «علیرضا عباسی» (نمایندگان کرج)، طرح 21ماده ای «استفاده بهینه از اشیاء باستانی و گنجها» را امضا کرده اند که نتیجهاش قبح زدایی و قانونی کردن؟! غارت و تخریب میراث فرهنگی ایران عزیز است. این طرح در واقع کپی طرح مردود و مطرود «حمید بقایی» رئیس بدنام و سابقه دار سازمان میراث فرهنگی در سال 1389است که قصد داشت در جزیره های کیش و قشم بازار خرید و فروش اشیای عتیقه راه اندازی کند! و حالا نمی دانیم که چگونه این طرح و نگاه سوداگرانه به میراث، این بار از مجلس انقلابی سر بر آورده است! در ماده 3طرح مورد اشاره، برای دانشآموختگان کارشناسی ارشد و دکتری رشته های باستان شناسی و تاریخ همانند تاریخ طب و تاریخ ادیان، پروانه مسئولیت فنی (بخوانید مجوز خصوصی غارت و تخریب میراث فرهنگی) صادر خواهد شد. در ماده 4هم برای دانش آموختگان رشته های غیر مرتبط با باستان شناسی و تاریخ، دوره های کوتاه مدت کاوشگری و حفاری (بخوانید دوره های غارت و تخریب میراث فرهنگی) از سوی وزارت میراث فرهنگی برگزار خواهد شد. بر اساس این طرح ضد فرهنگی و خجالت آور، حفاران محوطههای باستانی می توانند اشیاء یافته شده را در اینترنت به مشتریان داخلی و خارجی بفروشند.
آقایان نماینده! که خود را مرد قانون و قانون گذاری می دانید آیا این طرح سوداگرانه و خطرناک در تعارض آشکار با ماده 562قانون مجازات اسلامی نیست که تصریح می کند: «هر گونه حفاری و کاوش به قصد به دست آوردن اموال تاریخی - فرهنگی ممنوع بوده و مرتکب به حبس از شش ماه تا سه سال و ضبط اشیاء مکشوفه به نفع سازمان میراث فرهنگی کشور و آلات و ادوات حفاری به نفع دولت محکوم می شود. چنانچه حفاری در اماکن و محوطههای تاریخی که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، یا در بقاع متبرکه و اماکن مذهبی صورت گیرد علاوه بر ضبط اشیاء مکشوفه و آلات و ادوات حفاری مرتکب به حداکثر مجازات مقرر محکوم می شود.
تبصره 1 - هر کس اموال تاریخی - فرهنگی موضوع این ماده را حسب تصادف به دست آورد و طبق مقررات سازمان میراث فرهنگی کشور نسبت به تحویل آن اقدام ننماید به ضبط اموال مکشوفه محکوم می گردد.
تبصره 2 - خرید و فروش اموال تاریخی - فرهنگی حاصله از حفاری غیر مجاز ممنوع است و خریدار و فروشنده علاوه بر ضبط اموال فرهنگی مذکور، به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم می شوند. هر گاه فروش اموال مذکور تحت هر عنوان از عناوین به طور مستقیم یا غیر مستقیم به اتباع خارجی صورت گیرد، مرتکب به حداکثر مجازات مقرر محکوم می شود.»
امروز بسیار ترسیدم و لرزیدم از نگاه سطحی، کودکانه، ماتریالیستی (مادی) و یوتیلیتاریسمی (اصالت نفع و سود) آن جنابان به میراث فرهنگی ایران عزیز. در سالهای اخیر، «تجاریسازی» همهچیز را دیده و شنیده بودیم الا «تجاریسازی هویت و تاریخ ملت مظلوم و بزرگ ایران» که شما داعیه دار نمایندگی بخشی از آنان هستید. پیشنهاد می کنم با پس گرفتن فوری امضای خود به فکر آبرویتان نزد ایرانیان به ویژه البرزیان فهیم و فرهیخته باشید که «میراث دار فرهنگ و مدنیتی 9هزار ساله» هستند. آقایان! بیش از این نا امیدمان نکنید...
حسین عسکری
20اردیبهشت 1401
یادداشت فوق در پایگاه خبری - تحلیلی صدای معلم
____________________________
صورت و مخرج مشترک با سوداگران یهودی در مواجهه با میراث فرهنگی ایران
«توهم توطئه» ندارم اما با توجه به یافته ها و دقت هایم در «اسناد باستان شناسی ایران»، رد پای یهودیان و وابستگانشان به ویژه یهودیان وفادار به ایدئولوژی صهیونیسم در تخریب، غارت و خروج میراث فرهنگی ایران عزیز در روزگار قاجار و پهلوی، قابل شناسایی است. 46نماینده امضا کننده طرح «استفاده بهینه از اشیاء باستانی و گنجها» به ویژه آقایان مهدی عسگری و علیرضا عباسی (نمایندگان کرج) توجه داشته باشند که این طرح خام و کودکانه، خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، آشکارا یا پنهان، زمینه حضور به ظاهر قانونی!؟ سوداگران و دلال های وابسته به محافل صهیونیسم جهانی را در مکان ها و محوطه های باستانی و تاریخی ایران عزیز فراهم خواهد کرد.
از جهت نمونه یکی از اسناد غارتگری یهودیان در منطقه باستانی ساوجبلاغ استان البرز را منتشر می کنم. این سند قبلاً در صفحه 102کتاب «بیداری دشت کهن» (1397ش) چاپ شده است. بی تردید «صورت و مخرج» این طرح ضد فرهنگی، سوداگرانه و ننگین، شباهت شگفتی با طرح ها و قراردادهای دوران قاجار و پهلوی به نفع صهیونیسم و محافل ماسونی وابسته به نظام سلطه دارد... و اما می پردازم به سند مورد اشاره.
در 5تیر 1289وزارت فواید عامه طی نامه ای به شماره 3117/1849خطاب به وزارت داخله نوشته است: «از قراری که معلوم گردیده جمعی از کلیمیان در ساوجبلاغ تهران مشغول به حفر اراضی و کاوش اشیای عتیقه اند. لزوماً خواهش دارم، حکم تلگرافی خطاب به حکومت آنجا صادر فرمایند که اولاً موافق قانون کلّی و اخطاری که سابق شده است هر قدر زودتر مشارالیهم را از اقدام در حفر اراضی ممانعت نمایند و ثانیاً آنچه از عتیقاتی را که استخراج کرده توقیف و به توسط پست به وزارت معارف ارسال دارند تا بازدید شده، حقوق دیوانی آن اخذ و مابقی به صاحبانش ردّ شود...»
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
حسین عسکری
21اردیبهشت 1401
- به نقل از کانال تلگرامی البرزپژوهی https://t.me/alborzology
____________________________
استوری های علیرضا طهماسبی (باستان شناس البرزی) در واکنش به طرح «استفاده بهینه از آثار باستانی و گنجها»؟! در مجلس شورای اسلامی
23اردیبهشت 1401
تصویر 1) نمادی از سفال تپه گرجیان روستای ایقربلاغ از توابع شهرستان ساوجبلاغ، هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح، ساخته شده توسط اداره سیما، منظر و فضای سبز شهرداری هشتگرد
تصویر 2) بقایای امامزاده چهل دختران در روستای نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد
____________________________
گزارش خبرگزاری ایسنا در این باره
گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای میراث
گزارش خبرگزاری مهر در این باره
به یاد آن سرو سهی
بسمک اللهم یا رفیق
یاد ده ما را سخن های دقیق
همیشه در زندگی ات غرق در نعمت های بی شمار آسمانی و الاهی هستی اما به اهمیت برخی نعمت ها اشراف و توجه داری و برخی بلکه بسیاری را هم اصلاً نمی بینی و درنمی یابی. یکی از این نعمت های لذیذ بی مانند، حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب است. آن سال ها نمایشگاه در بزرگراه شهید چمران - خیابان سئول در انبوهی از دار و درخت، غرق بود. اردیبهشت و درخت و کتاب. حال و هوای نمایشگاه با آن چه اکنون در فضای مصلی رخ می دهد تفاوتی اساسی داشت. این نعمت را اکنون که سالیانی است از آن محرومی بهتر و بیشتر، درک می کنی. این نعمت، زمانی آسمانی تر و بی بدیل تر می شود که با دیدار دانشمندی از دانشمندان یکی یک دانه این مرز و بوم، همراه باشد. سال 1381که با دکتر حسین عسکری و آقای محمد فلاح نژاد، کوچه باغ های بهشتی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را مست از عطر شکوفه های رنگارنگ کتاب، می چمیدیم با سرو سهی استاد دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن، روبه رو شدیم. ذوق زده از این دیدار ناب، گرم صحبت با استاد شدیم. آن چه اکنون از آن دیدار در خاطر دارم یکی این پرسش است که چرا با آن سابقه دراز شاعری، شعر را کنار گذاشتید و به سراغ نثر رفتید؟ استاد فرمودند که دیدم دیگر نمی توان با زبان شعر، جهانی حرف زد. دیگری هم پرسش درباره شاعر یک بیت معروف بود. آن بیت معروف را حضرت امام در کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه» استفاده کرده بودند. حضرت امام با آن که کتاب را به عربی نبشته بودند اما این بیت فارسی را در مقدمه آن کتاب، آورده بودند. استخراج کننده منابع آن کتاب در پانوشت، شاعر آن بیت را حضرت سعدی دانسته بود و به امثال و حکم مرحوم دهخدا استناد جسته بود اما انس ناچیزم با کلیات حضرت شیخ اجلّ، نمی گذاشت این استناد را بپذیرم. جست وجویم در کلیات شیخ هم به جایی نرسید. در کتابخانه امام صادق - علیه الصلاه و السلام - مقدم شهر نظرآباد، امثال و حکم استاد دهخدا را یافتم و با کمال تعجب دیدم که آن مرحوم آن بیت را بی نام شاعر، آورده اما چون بیت بعدی از شیخ اجلّ است استخراج کننده منابع کتاب حضرت امام (ره) به سهو، پنداشته این هردو بیت از فرمانروای ملک سخن است. آن بیت را برای استاد اسلامی نُدوشن، خواندم:
«من، گنگ خواب دیده و عالم تمام، کر
من، عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش»
استاد اسلامی نُدوشن، کمی تامل کردند و گفتند: این شعر باید برای اواخر زندیه و اوایل قاجاریه باشد. در سررسیدی که بعدها پدرخانم ارجمندم آقای سید محمد سادات رسول به من هدیه کردند این بیت به موبد هندی نسبت داده شده بود اما تا کنون، نام و نشانی از این شاعر در زندگی نامه های شاعران، نیافته ام. عکس فوق و یادداشت پشت آن، گزارش ماندگار و یادگار آن روز و آن لحظه است. مدتی بعد برای نوشتن مقدمه ای بر کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» دکتر حسین عسکری، سه جلد از کتاب «روزها» (زندگی خودنوشت استاد محمدعلی اسلامی نُدوشن) را زیر و رو کردم. می خواستم از نثر ایشان و زاویه دید ایشان، الهام بگیرم. مقدمه مفصلی آماده کردم اما دکتر عسکری از چاپ آن در کتاب، پشیمان شد و گفت که به پیشنهاد استاد دکتر ناصر تکمیل همایون، چنین کرده است. استاد تکمیل همایون و دکتر یوسف مجیدزاده بر کتاب دکتر عسکری، مقدمه نوشته اند. آن مقدمه مفصلم را البته آقای عسکری در نشریه «پیام زمان» ویژه شهرستان ساوجبلاغ، چاپ کردند. سرکار خانم معصومه توحیدلو آن نشریه را اداره می کردند. روح استاد اسلامی نُدوشن، قرین رضوان حضرت راضی.
موسسه رخسار قرآن
17اردیبهشت 1401
اسماعیل آل احمد
شادروان استاد دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
_________________________________
نام شریف حمیدرضا نادری
یکی از خوشی های زندگی ام، آشنایی با استاد حمید رضا نادری (فرهنگی پیش کسوت و خوشنویس شناخته شده البرزی) است. شکر خدا، این آشنایی و رفاقت با برکت دارد به «دهه سوم» خود نزدیک می شود. انسی دیرپا که با خاطرات شیرین از «امورتربیتی آموزش و پرورش منطقه ساوجبلاغ» در نوجوانی آغاز شده و در «فرهنگسرای امام علی علیه السلام شهر هشتگرد» و «موسسه فرهنگی هنری شمیم جوان البرز»، در جوانی و میان سالی ادامه پیدا کرده است. نام استاد نادری با فرهنگ و هنر شهرستان های ساوجبلاغ، نظرآباد، چهارباغ و طالقان گره خورده است. معلمی دلسوز که بیش از سی سال از زندگیاش را وقف فرهنگ و هنر و تعلیم و تربیت چند نسل از دانشآموزان و هنرآموزان استان البرز کرده است. بی تردید نام شریف استاد نادری دلالت می کند بر نجابت، بردباری، خیرخواهی، سخت کوشی، آزادگی و آزاداندیشی در عین پایبندی به ارزش های معنوی و اخلاقی. با افتخار و اشتیاق در «آیین اردیبهشت سپاس» شرکت خواهم کرد جهت عرض ادب به این فرزند اردیبهشتی البرز عزیز.
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
حسین عسکری
19 اردیبهشت 1401
_________________________________
آیین اردیبهشت سپاس به روایت اسماعیل آل احمد
بسمک اللهم یا رفیق
یاد ده ما را سخن های دقیق
برای کنده شدن از زمین، هیچ نیازی به زمینه سازی های دور و دراز نیست. کافی است با لب قلمی دزفولی که از نوشت افزار سرکوچه به هزار ذوق و شوق و امید و آرزو خریده ای از گونه خیس مرکبی که در پرنیان مهربان لیقه، غنوده است بوسه بگیری. یا با رقص همان قلم دزفولی، آواز پر جبرئیل را در حرای ملکوتی گوش جانت به سردادن آواز، واداری. یا حتی اگر به هر دلیلی نتوانستی پای در این کهکشان بگذاری می توانی غزال عطشان چشمانت را به تفرج در باغستان آثار رسولان خوشنویس سرزمین هنر و فرهنگ و قلم و کتاب - ایرانِ جان - ببری و به پرواز درآیی. پنج شنبه (22اردیبهشت 1401) در فرهنگسرای امام علی - علیه السلام - هشتگرد، غرقه در سکر آیین "اردیبهشت سپاس" از عمق جان به برگزارکنندگان آیین، دست مریزاد گفتم. مدتی دراز بود که فضاهایی مثل فرهنگسرا را لبریز از شرکت کنندگان مشتاق ندیده بودم. زن و مرد و کوچک و بزرگ و نزدیک و دور آمده بودند تا سپاسگزار باشند . "حمیدرضا نادری" استاد نام آشنای خوشنویسی ساوجبلاغ فرهنگی، همان نازنین فرهیخته ای است که همه آمده بودند تا بیش از چهاردهه تکاپوهای جهادی و علمی و آموزشی و فرهنگی و ورزشی و هنری اش را ارج و اجر بنهند . هنرمندان کرج و ساوجبلاغ فرهنگی و قزوین و دوستان و شاگردان و همکاران استاد حمیدرضا نادری، نگین درخشان و درافشان اردیبهشت سپاس را در رکاب و حلقه تشویق ها و توجهات بی پایان و ممتد خویش در طواف گرفته بودند. قرار است این آیین، هرسال از کوشش های درازدامن فرزندان فرهیخته دیارمان، خالصانه و صمیمانه و بی هیچ امید و چشم داشتی به این مدیر و آن مسوول، سپاس بگذارد.
- به نقل از کانال تلگرامی البرزپژوهی https://t.me/alborzology
اطلاعیه نکوداشت استاد حمید رضا نادری در شهر هشتگرد، 22 اردیبهشت 1401
حمید رضا نادری در کنار استاد غلامحسین امیرخانی
سه نمونه از آثار خوشنویسی استاد حمید رضا نادری
از راست: حسین عسکری، استاد حمید رضا نادری، فرهنگسرای امام علی علیه السلام هشنگرد، سال 1386
اشاره به روستای ایستای طالقان در نقد جریان روشنفکری دینی
دکتر سید جواد میری (متولد 1350ش) جامعه شناس و دانشیار جامعهشناسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. آثار او عمدتاً در حوزه نظریه اجتماعی و متفکران اسلامی است . دکتر میری در گفت و گویی با روزنامه فرهیختگان، نوکپیکان حملهاش را به سمت روشنفکران دینی مانند محسن کدیور و عبدالکریم سروش گرفته و معتقد است بدفهمی یا سوءفهمها از سکولاریسم، بیشتر به گردن جریان روشنفکری دینی است.
او در اثنای نقد جریان روشنفکری دینی، به مناسبتی به سبک زندگی آمیش ها (تجددگریزان مسیحی) و اهل توقف طالقان (تجددگریزان شیعه و مسلمان) اشاره کرده است: «...اینجا شما توانایی برگرداندن یا سوئیچ به عقب را ندارید. میتوانید مثل آمیشها و کسانی که در نزدیک طالقان زندگی میکنند و از هیچیک از مظاهر تمدن و تکنولوژی استفاده نمیکنند بهصورت یک اقلیت در یک دشت زندگی کنید، ولی وقتی میخواهید در چهارراه تمدن قرار بگیرید و ادعای تمدنی نیز داشته باشید، دیگر نمیتوانید نسبتبه عرف جهان بشری بیتفاوت باشید و هیچ کاری نکنید...»
آیین یک سالگی کوچ یار وفادار ابوذر
نخستین سالگرد درگذشت شادروان استاد سید محمدحسین میرابوالقاسمی طالقانپژوه و یار صمیمی و وفادار ابوذر انقلاب مرحوم آیتالله سید محمود علایی طالقانی با مشارکت خانواده آن مرحوم، بنیاد البرزشناسی، مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی، موسسه رخسار قرآن و صندوق قرض الحسنه آیت الله طالقانی در روز شنبه 17اردیبهشت 1401 از ساعت 16تا 18در مهدیه بزرگ شهر کرج برگزار می شود. در این آیین بزرگداشت، دقایقی درباره تکاپوهای علمی و فرهنگی خاندان میرابوالقاسمی در معرفی فرهنگ، تاریخ و مشاهیر استان البرز به ویژه طالقان سخن خواهم گفت. البته تاکیدم بر فعالیت های مشترک مرحوم سید محمدتقی و سید محمدحسین میرابوالقاسمی خواهد بود.
زنده یاد سید محمدحسین میرابوالقاسمی در 15اردیبهشت 1400مقارن با شب قدر در سن 87سالگی در شهر کرج درگذشت. او عضو هیئت مدیره مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی و بنیانگذار و رئیس هیئت مدیره صندوق قرض الحسنه آیت الله طالقانی شهر کرج بود. از آثار مکتوب برجای مانده از آن مرحوم میتوان به کتاب دو جلدی «طالقانی فریادی در سکوت» (چاپ 1382)، «طالقانی و دگرگونی تاریخ» (چاپ 1389)، «طالقانی عمری در جهاد و روشنگری» (آماده چاپ) و تعدادی مقاله در نشریات فرهنگی اشاره کرد. برگزاری سلسله همایش های «طالقان شناسی» در دهه هفتاد و هشتاد شمسی با حضور بزرگان فرهنگ و دانش، از دیگر اقدامات علمی و فرهنگی مرحوم میرابوالقاسمی به شمار می رود که متن آن سخنرانیها در سال 1386در قالب کتابی با عنوان «آشنایی با فرهنگ و تاریخ و مفاخر طالقان» منتشر شده است. پیکر این نویسنده البرزی در آرامستان زادگاهش روستای گلیرد طالقان به خاک سپرده شده است.
حسین عسکری
10 اردیبهشت 1401
شادروان سید محمدحسین میرابوالقاسمی
_______________________________
آثار چاپ شده مرحوم سید محمد حسین میرابوالقاسمی
صفحه اول کتاب «آشنایی با فرهنگ، تاریخ و مفاخر طالقان»
____________________
البرزیان و فطریه برای فلسطین
در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مسجد هدایت در شهر تهران، به قول شادروان دکتر علی شریعتی (درگذشت 1356)، «مناره ای در کویر» بود. نام این مسجد با نام شریف آیت الله سید محمود علایی طالقانی (درگذشت 1358) فقیه مبارز و نواندیش البرزی گره خورده است. محل تجمع جوانان، روشنفکران و نیروهای مذهبی و سیاسی مخالف حکومت پهلوی بود. سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک) هم به شدت به این مسجد و اهلش حساس بود. در یکی از گزارش های خیلی محرمانه ساواک به تاریخ 14 آذر 1349 آمده است: «در روز عید فطر مبلغ هفده هزار تومان وجه جهت کمک به چریکهای فلسطین و مبلغ سه هزار تومان برای سیلزدگان پاکستان جمعآوری شده. وجه فلسطینیها را چند روز بعد آقای شیخ مصطفی رهنما که عازم فلسطین بوده با خود برده است که به آنها بپردازد و سه هزار تومان وجه سیلزدگان به سفارت پاکستان دادهاند.»
شیخ مصطفی رهنمایی مشهور به رهنما (درگذشت 1392) از پیشگامان حمایت از فلسطین به شمار می رود. او با دو روحانی مبارزه البرزی یعنی آیت الله طالقانی و خواهر زاده اش آیت الله سید نورالدین علوی طالقانی (درگذشت 1368) آشنا بود و با آنها فعالیت های مشترک علیه حکومت پهلوی و حمایت از مبارزان فلسطینی داشت. شیخ مصطفی رهنما که داماد واریانی ها است، پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت های مذهبی و سیاسی در شهرستان کرج داشت. او درباره فعالیت هایش برای فلسطین در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کرج می گوید: «یک بار که در روستای واریان در نزدیکی کرج منبر میرفتم، در روز عید فطر از روزهداران خواستم فطریه خودشان را برای تهیه نمک به طرز نمادین برای کمک به مردم فلسطین بپردازند و همانجا مختصر پولی جمعآوری شد و من از طریق یک واسطه، این اقدام را به اطلاع نخست وزیر وقت سوریه رساندم...»
روان هر چهار عزیز سفر کرده قرین رحمت الهی.
حسین عسکری
8 اردیبهشت 1401
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا
از اشغال فلسطین تا مبارزه در البرز
گزارش خیلی محرامانه ساواک درباره فعالیت های مسجد هدایت، 14 آذر 1349
مسجد هدایت در شهر تهران
شیخ مصطفی رهنما
از آن جلسه تا این جلسه با فریدون محمدی مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز درباره نجات محوطه باستانی ازبکی
____________________________________
گزارشی از جلسه 7 اردیبهشت 1401
به گزارش روابط عمومی فرمانداری نظرآباد، کارگروه میراث فرهنگی شهرستان به ریاست دکتر بغدادی سرپرست فرمانداری و با حضور مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری البرز روسای ادارات و جمعی از دبیران سمن ها برگزار گردید . در ابتدای این جلسه دبیران سمن ها و دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری به ارائه نقطه نظرات خود پرداختند. همچنین سرپرست فرمانداری نظرآباد در تشریح محورهای توسعه شهرستان اظهار داشت: محور توسعه نظرآباد شامل سه بخش صنعت، کشاورزی و گردشگری است. وی افزود: اگرچه شهرستان نظرآباد در حوزه گردشگری دارای ظرفیتهای بسیار است اما متاسفانه از نظر زیرساختی بسیار ضعیف بوده که در همین راستا نیازهای اساسی شهرستان در بخش گردشگری در سفر رئیس محترم جمهور به البرز به سمع و نظر ایشان و نماینده ویژه شان در نظرآباد رسیده و این مهم پیگیری و مطالبه گردید. دکتر بغدادی همچنین همت جمعی و عملگرایی را راه اصلی پیشبرد هر هدفی عنوان داشته و بر اهمیت ثبت جهانی ازبکی، در اولویت بودن بوم گردی و اقدام برای ایجاد و ساماندهی بازارچه دائمی صنایع دستی اشاره نمود.
در ادامه محمدی مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری البرز نیز در خصوص لزوم توجه به گردشگری گفت: گردشگری میتواند محور توسعه البرز و به ویژه شهرستان نظرآباد باشد اگر عزم همگانی و برنامه ریزی منظمی صورت پذیرد. وی در ادامه از دکتر بغدادی برای توجه ویژه شان به میراث فرهنگی و گردشگری قدردانی نموده و برگزاری این نشست را برای اولین بار در البرز عنوان داشت که نشان از اهمیت این حوزه برای سرپرست فرمانداری نظرآباد دارد. این مسئول همچنین در پایان از داوطلب نمودن محوطه ازبکی برای ثبت جهانی شدن در وزارت میراث فرهنگی خبر داده و گفت: در تلاشیم در آینده نه چندان دور میزبان وزیر محترم میراث فرهنگی در شهرستان نظرآباد جهت بازدید از محوطه ازبکی و ظرفیت های موجود باشیم.
- به نقل از کانال تلگرامی فرمانداری نظرآباد https://t.me/farmandari_nazarabad
گزارشی از جلسه 3 اردیبهشت 1399
امروز سوم اردیبهشت 1399 اتفاق مهمی در میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی شهرستان نظرآباد بود. مدیرکل جدید این اداره کل آقای محمدی و معاون میراث فرهنگی ایشان آقای دهقان مهرجردی با فعالان فرهنگی و اجتماعی شهرستان دیدار کردند. در این دیدار، گروهی از فعالان فرهنگی و اجتماعی به ارایه پیشنهادها و انتقادات خود پرداختند. در این جلسه در نهایت صداقت و شفافیت، آن چه که از گذشته تا حال بر سر میراث فرهنگی این دیار آمده با آقای محمدی در میان نهاده شد. در پایان نشست، آقای مدیرکل، نکات و وعده های ذیل را مطرح کردند:
1. برای ثبت جهانی محوطه باستانی ازبکی ضرورت دارد درباره تملک اراضی هشتاد هکتاری آن اقدام شود. باید ابتدا خواسته مالک آن ملک را برآورده کرد سپس برای ثبت جهانی آن اقدام کرد. معاون اداره کل میراث فرهنگی به سرعت، هیاتی از مرتبطان اداری و فعالان فرهنگی در این باره تشکیل دهند و کار را با دقت و سرعت به انجام برسانند.
2. برنامه بعدی، راه اندازی موزه باستان شناسی در محوطه باستانی ازبکی است. اشیای کشف شده در این محوطه که اکنون در موزه ملی ایران نگه داری می شود به این موزه آورده شود.
3. با توجه به اهمیت مردم شناسانه این شهرستان، ضرورت موزه مردم شناسی، ما را واداشت تا همین روزهای پیش، قرارداد لازم را جهت آماده سازی آسیاب مهدی آباد برای افتتاح چنین موزه ای منعقد کنیم. آقای مهندس صادقلو فرماندار محترم پذیرفتند تا با استفاده از ظرفیت ارزش افزوده، در این امر مهم به کمک ما بیایند.
4. در دیدار با شهردار محترم و عزیزان شورای شهر در جریان راه اندازی موزه صنعت در محل کارخانجات نساجی مقدم قرار گرفتیم. از همین شنبه پرونده راه اندازی این موزه را تشکیل می دهیم. دوستان دو نقطه از کارخانه را برای موزه صنعت آماده کرده اند.
5. با توجه به اهمیت تداوم روحیه ضد استعماری در مردم، توجه به کودتای آمریکایی - انگلیسی 28مرداد 1332بسیار مهم است. معاون اداره کل میراث فرهنگی پس از مذاکره با هیات امنای قلعه احمدآباد مصدق، موافقت اولیه آنان را کسب کرده است. همین امسال راه اندازی آن موزه را انجام می دهیم.
6. درباره مرمت مسجد تاریخی نجم آباد هم اداره کل میراث فرهنگی در آبان سال 1398طرح خدمات بنا را تهیه کرده و از معاونت میراث فرهنگی وزارت، درخواست بودجه اضطراری کردند و کارشناسان مستقیم را تعیین کرده اند. تا این مرحله هم طی شود فعلا مهندس صادقلو با اختصاص بودجه از ارزش افزوده، برای مرمت مسجد موافقت کردند.
7. من از شما می خواهم همان حساسیتی را که درباره میراث فرهنگی دارید درباره صنایع دستی هم داشته باشید. ما با شهرداری محترم به توافق رسیدیم که محلی برای ارایه تولیدات صنایع دستی پیش بینی کنیم.
8. من دارم برنامه میان و بلندمدت می نویسم. تا زمانی که در این سمت هستم خودم پیگیر آن باشم و بعد هم برنامه را به مسوول بعدی بدهم.
- به نقل از کانال تلگرامی البرزپژوهی https://t.me/alborzology
استوری حسین عسکری درباره دو جلسه فوق
8 اردیبهشت 1401
____________________
مجموعه مطالبی در این باره
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 1
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 2
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 3
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 4
بنده حسین عسکری هستم، خادم کوچک فرهنگ و تاریخ استان البرز...
با عرض پوزش، استوری آقای مهدی جعفری (مجری نوروزگاه در محوطه باستانی ازبکی استان البرز ) در واکنش به انتقادهای دلسوزانه فعالان فرهنگی در جلوگیری از تخریب آثار نفیس 9 هزار ساله را منتشر می کنم تا مخاطبان گرامی آگاهی یابند که چرا به مدیریت فعلی میراث فرهنگی استان البرز و همکارانش انتقاد داریم .و اما در پاسخ به پرسش های این جوان می نویسم: «سلام! ادب مرد به ز دولت اوست... بنده حسین عسکری هستم. خادم کوچک فرهنگ و تاریخ استان البرز»
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
6 فروردین 1401
_______________________
اذعان آقای فریدون محمدی (مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز) بر تخریب آثار نفیس محوطه باستانی ازبکی در شهرستان نظرآباد که این روزها، دغدغه جدی فعالان فرهنگی است.
(به نقل از: کانال تلگرامی دفتر نمایندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در نظرآباد، 5 فروردین 1401)
_______________________
بخشی از بازتاب های استوری حسین عسکری
دژ مادی البرز را دریابید + ویدِئو
این ویدئو مربوط به 5 فروردین 1401 از دژ مادی محوطه باستانی ازبکی است. با کمی دقت می توان به عمق تخریب های آن در دوره مدیریت ناکارآمد فعلی میراث فرهنگی در استان البرز پی برد.
فیلم از: بهنام حیدری
در هم ریختگی بیداد می کرد...
مشاهدات مناسادات حسینی (دانشجوی دکترای باستان شناسی)
از محوطه باستانی ازبکی و تالاب صالحیه استان البرز
پنجم فروردین 1401 اولین دیدار باستان گردی من و دخترم به تپه ازبکی نظرآباد بود. متاسفانه عدم مدیریت در این محوطه باستانی، موج می زد، رفت و آمد بدون ترتیب و توالی و در هم ریختگی بیداد می کرد. هیچ لیدر (راهنما) در این محوطه برای توضیح حضور نداشت. فقط یک ماشین با پلاک اداری وجود داشت و آقایانی با کت و شلوار و مشغول به گوشی بودند اجازه به افراد برای بالا رفتن از پله ها را نمی دادند. از یکی از آقایان سوال کردم چرا این اجازه داده نمی شود؟ گفتند: می خواهند کنار پله ها نرده بکشند. با تعجب گفتم: الان روز 5 فروردین هست چرا این تدبیر را قبل تعطیلات انجام ندادند. ایشان بدون پاسخ دادن به جهت مخالف ما حرکت کردند و پاسخ ندادند. بعد از آن به سمت تالاب صالحیه حرکت کردیم، آخرین بار 1397 رفته بودم. متاسفانه خشک شده بود. روستاهای اطراف از جمله نجم آباد، زکی آباد، احمدآباد، آران را گشتیم و سفر دیروز ساوجبلاغ گردی مان را پایان دادیم. اما چیز جز تاسف حزن انگیز و عدم مدیریت و نبود نیروی متخصص در این امر چیزی نیافتم. نگاه نقادانه اما سالم و به دور از حاشیه در مورد میراث چندین هزار ساله کشور بسیار پسندیده است. و امیدوارم سازنده باشد.
6 فروردین 1401
پیام مهر آمیز آقای دکتر مهراب رجبی (نویسنده و البرزپژوه)
6 فروردین 1401
پیام مهر آمیز آقای حسن شاه محمدی ( نویسنده و البرزپژوه)
جناب آقای دکتر حسین عسکری عزیز همه عشق است، شور است، شعور است و اندیشه و نگهبان و حامی دلسوز به معنی واقعی آنچه که از نیاکانمان برای ما و نسل آینده در این استان بجای مانده، آرزوی موفقیت در همه ی زمینه ها برای این سرباز وطن و میراث فرهنگی کشورمان داریم.
6 فروردین 1401
پیام استاد علی مهری (رئیس انجمن خوشنویسان استان البرز)
8 فروردین 1401
پیام مهرآمیز استاد حمید رضا نادری مدیر انجمن خوشنویسان ساوجبلاغ
درود دکتر حسین عسکری عزیز. خطه فرهنگ خیز البرز به داشتن فرهیخته ای چون شما می بالد و دغدغه های فرهنگیتان را ارج می نهد. در روزگاری که دیگر خواهی منسوخ و خودخواهی رایج است امید این استان به بزرگ مردانی چون شماست. سرفراز باشید و استوار بر اهداف فرهنگیتان.
8فروردین 1401
دیدگاه دکتر مهراب حیدری (فعال فرهنگی و اجتماعی) درباره اهمیت محوطه باستانی ازبکی
11 فروردین 1401
نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی به روایت آقای دکتر حسین تفویضی
(رئیس کانون وکلای دادگستری استان البرز)
با سلام و احترام
ضمن عرض تبریک و تهنیت نوروز باستانی 1401 خدمت تمامی اعضای فهیم کانال تلگرامی البرزپژوهی، امیدوارم با لطف خدا سال نو سالی سرشار از اتفاقات خوب برای مردم شریف ایران و تمامی ملت های دنیا باشد. جا دارد به سهم خویش از زحمات دلسوزانه محضر دکتر حسین عسکری عزیز البرزپژوه فرهیخته و دغدغه مند استان البرز تشکر و قدردانی کنم. همچنین شایان ذکر است میراث فرهنگی یک کشور علاوه بر ایجاد حس اتحاد و همبستگی یک ملت حتی به عنوان هویت ملی یک ملت نیز شناخته می شود بنابراین می بایست تمامی مردم موظف هستند از میراث فرهنگی خویش صیانت و محافظت نمایند. بنده بعدازظهر روز ششم فروردین 1401 به نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی در استان البرز رفتم که خوشبختانه تذکرات دلسوزانه استاد عسکری کارساز بود و اجازه ورود مراجعین به داخل دژ مادی محوطه ازبکی داده نشده بود که جای تقدیر و تشکر از دکتر عسکری و مسؤولین ذیربط برگزاری نوروزگاه دارد. در پایان عرایضم امیدوارم با همت بیشتر مسئوولین محترم ذی صلاح و همیاری مردم فهیم محل علاوه بر جمع آوری زباله های (غالباً نایلون های پلاستیکی ریخته شده در مزارع اطراف محل) و همچنین زیباسازی ورودی مسیر این مهم نیز جهت جذب بیشتر گردشگر صورت پذیرد.
با سپاس و تجدید احترام
7 فروردین 1401
عکس از: دکنر حسین تفویضی
با نام ازبکی، نان و نام کسب کرده اند...
درود بر شما رفیق قدیم و مهربان دکتر حسین عسکری
به مدیر کل محترم میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان البرز نقد وارد است ولی فکر نمی کنم انسان بدی باشد و باید عرض کنم ریشه این همه بی مبالاتی این همه بدبختی این همه آشفتگی این همه ناآگاهی این همه برخوردهای سخیف که با خود بنده هم بارها و بارها صورت پذیرفت و دم نزدم در ادوار پیشین نهفته است... سخن فراوان است اما دو نکته مهم باید عرض کنم: یکی اینکه نهادهای مدنی و فعالان فرهنگی با هم همگرا نیستند و باید پذیریم که همدیگر را با روش های نادرست رد می کنیم و در برابر متولیان فرهنگی استان جزیره ای عمل می کنیم. نکته بعدی این که برای حل مشکلات یا حداقل تقلیل آنها باید افراد فاسد را پای میز محاکمه کشاند که تازگی ها هم دوباره سر از تخم درآورده و در انظار عمومی حضور پیدا می کنند. افرادی که سر میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی بلاهای متعددی آورده اند و متاسفانه همانطور به حال خود رها شده اند اعم از مدیران یا هر کس دیگر. همین افراد باعث کاهش ارزش محوطه فاخر ازبکی در طی سال ها شده اند با نام ازیکی نان و نام کسب کرده اند و این محوطه بی نظیر را روز به روز تنزل منزلت داده اند. دست تک تک افرادی را که در مسیر مبارزه با فساد در میراث فرهنگی استان همراه و همگام باشند می فشارم. بی شک قانون و کشاندن افراد فاسد به پای میز محاکمه می تواند بخشی از معضلات فعلی را کاهش دهد. خدا را شکر چهارچوب های موجود اجازه ورود نهادهای مدنی را در کنار دادستانی های شهرستانی و استان و همچنین ضابطین شرافتمند انتظامی و امنیتی و همچنین قضات اخلاقمند به موضوع مواریث ملموس و ناملموس، گردشگری و صنایع دستی را می دهد. به نظر بنده نشستی اضطراری با مدیر کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان البرز داشته باشیم تا اهمیت موضوع و برخورد سخیف برخی مدیران زیرمجموعه ایشان مورد بررسی قرار گیرد.
سیامک صحافی
رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان
7 فروردین 1401
_______________________
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی -1
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 3
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 4
هشدار ...
مراقب باشید آثار نه هزار ساله محوطه باستانی ازبکی تخریب نشود!
بر اساس پوسترهای منتشر شده در رسانه ها و فضای مجازی، قرار است با عنوان «نوروزگاه»، برنامه های مختلفی همانند مسابقات گروهی، اجرای موسیقی و پخت غذا و... در «محوطه باستانی ازبکی» استان البرز برگزار شود. کنشگران میراث فرهنگی ضمن استقبال از نشاط افزایی اجتماعی و بازگشایی درب بسته اماکن تاریخی به روی مردم و گردشگران، از دیگر سو به شدت نگران تخریب میراث فرهنگی در این محوطه 9هزارساله با برنامه های نامتناسب با شیوه نامه های نگهداری آثار باستانی و تاریخی هستند. امیدواریم حامیان و مجریان این نوروزگاه، «پیوست فرهنگی و حفاظت از آثار محوطه باستانی ازبکی» را با مشورت روشمند با باستان شناسان، کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و برگزارکنندگان سال های پیش، تدوین کرده و در نوروزگاه اجرا کنند. البته به فقدان زیرساخت های خدماتی موجود در محوطه همانند سرویس بهداشتی و... هم باید توجه جدی داشته باشند. حواسمان باشد که «حفظ میراث فرهنگی»، مقدم بر هر چیزی است...
حسین عسکری
اول فروردین 1401
پوستر برگزاری نوروزگاه در محوطه باستانی ازبکی، اول تا 12 فروردین 1401
_________________________________
بازتاب یادداشتم درباره «نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی»
ادمین «صفحه اینستاگرام دنگیزکی ها» با آیدی @dangizakiha پس از مطالعه یادداشتم درباره نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی در سال 1401خورشیدی، دو پرسش مطرح کرده که در ادامه متن آنها و پاسخ بنده را ملاحظه کنید.
حسین عسکری - 2 فروردین 1401
- پرسش اول) سلام جناب عسکری، شما عضو «سمن حامیان تپه ازبکی» هستید؟
- پاسخ) سلام دوست عزیزم. این سمن (= سازمان مردم نهاد)، ویژه جوانان است. بنده به جهت عبور از سن جوانی، عضو افتخاری آن هستم نه عضو اصلی. مسئولیت این انجمن علمی - فرهنگی بر عهده آقای مهندس علیرضا گروسی است که توسط شورایی از جوانان دوستدار میراث فرهنگی اداره می شود.
- پرسش دوم) جناب آقای عسکری شما خودتان مگر جزو سمن حامیان تپه ازبکی نبودید که سال های گذشته همین گونه مراسمات را در کنار تپه ازبکی برگزار می کرد؟
- پاسخ) بنده هیچ نقش و مسئولیت اجرایی در هیچ نوروزگاهی در استان البرز نداشته و ندارم؛ بلکه عضو کوچکی از «جامعه دیده بانان میراث فرهنگی» در البرز هستم. بر همین مبنا، به همراه دوستان فعال در این عرصه، با لحاظ دغدغه های فرهنگی و البته بیشتر مباحث البرزپژوهانه، نسبت به «تخریب میراث فرهنگی» در همه جای استان البرز، حساس هستیم. هیچ فرقی هم بین آثار فرهنگی و تاریخی پیش و پس از اسلام، قائل نیستیم. بنده در همه دوره های مدیریتی و دولت های پیشین درباره تخریب میراث فرهنگی هشدار دادم. مستندات مکتوب و غیر مکتوب آن را می توانید در نشریات، رسانه ها و فضای مجازی ملاحظه کنید. حفظ میراث فرهنگی فراتر از دولت ها یا جناح های سیاسی یا منافع مخفی و آشکار محافل قدرت و ثروت است. به خاطر دارم در آخرین دیدار و گفت و گوی آقای اسماعیل آل احمد و بنده با جناب استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران و سرپرست گروه کاوش در محوطه ازبکی)، ایشان با اندوه فراوان گفتند که ای کاش بقایای معماری های باستانی به ویژه دژ و شهر مادی را بیرون نمی کشیدند تا با بی تدبیری مدیران میراث فرهنگی، این گونه نابود شود. کل حرف بنده با مجریان و حامیان نوروزگاه 1401در محوطه باستانی ازبکی آن است که باید «تدابیر و پیوست های فرهنگی و شیوه نامه های حفاظت از آثار تاریخی» را با مشورت روشمند با باستان شناسان و کارشناسان میراث فرهنگی تدوین و اجرا کنند. به طوری که برنامه مدون و روشنی برای جلوگیری از تخریب آثار 9هزار ساله ازبکی در دستور کار خود داشته باشند. از دیگر سو، در سال های تعطیلی نوروزگاه بر اثر فراگیری بیماری کرونا، شورای شهر و شهرداری و دفتر نمایندگی میراث فرهنگی نظرآباد، فرصت کافی داشتند که زیرساخت های لازم خدماتی همانند سرویس های بهداشتی و... را تدارک ببینند و همچنین برنامه های سرگرم کننده و مسیرهای بازدید را طوری طراحی کنند تا از تخریب های خواسته و ناخواسته بازدیدکنندگان، جلوگیری شود. چرا در استان البرز عادت کردیم همیشه چرخ را از نو اختراع کنیم و از تجربیات و آزمون و خطاهای دوره های پیشین، درس نمی گیریم. به هرحال یادداشت بنده با دغدغه فرهنگی نوشته شده است. صریحاً عرض کنم که فعالان فرهنگی و البرزپژوهان بابت تخریب میراث فرهنگی با هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی عهد اخوت نبسته اند و حفظ مواریث معنوی، فرهنگی و تاریخی البرز، «خط قرمز» آنان به شمار می رود. سپاس از پرسش های روشنگرانه شما.
_________________________________
نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی در صافی دغدغه بیست ساله استاد مجیدزاده
گمان نمی بردم «یاددداشت کوتاه هشدار دهنده ام» درباره برگزاری شتابزده و بدون برنامه نوروزگاه در محوطه باستانی ازبکی و پیامدهای احتمالی اش بر تخریب میراث 9هزار ساله، بازتاب رسانه ای داشته باشد و بعضاً واکنش غیر حرفهای و بغض آلود برخی افراد غیر مرتبط با نوروزگاه را هم برانگیزاند! اما این یادداشت مستند را در پیوند با آن یادداشتم، جهت استحضار جناب آقای دکتر حسین بغدادی فرماندار جدید شهرستان نظرآباد می نویسم که از فرهنگیان و مدیران خوش نام و هوشمند استان البرز است. آقای فرماندار، بر اساس مستنداتی که ملاحظه می کنید سابقه دغدغه بهرهمندی بهینه و درست از سرمایه عظیم و بی نظیر محوطه باستانی ازبکی برمیگردد به تابستان سال 1380که جناب استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستانشناسی ایران و سرپرست گروه کاوش در محوطه ازبکی) در گفت و گو با رسانه ها از اجرای «طرح جامع محوطه ازبکی» در 1200متر مربع شامل بخش های نمایشگاه سفال (موزه)، کارگاه های مرمت، بایگانی (کتابخانه و مرکز اسناد باستان شناسی)، فروشگاه محصولات فرهنگی، انتشارات و سالن سخنرانی و مکان هایی برای اسکان پژوهشگران و محققان خبر دادند. استاد مجیدزاده همچنین در گفت و گویی با ماهنامه تصویر ساوجبلاغ، تشکیل چنین مرکزی با عنوان «نخستین مرکز مطالعات باستانشناسی ایران» را برای آبادی و پیشرفت شهرها و شهرستانهای اقماری محوطه (کرج، ساوجبلاغ و نظرآباد)، بسیار موثر و با برکت دانستند. سه سال بعد استاد مجیدزاده در 4اسفند 1383در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفتند: «اگر قلعه مادی محوطه ازبکی، حفاظت و سازماندهی شود می توان یک پارک باستان شناسی در آنجا ایجاد کرد تا مردم استان تهران بتوانند از این فرهنگ و تمدن استفاده کنند.»
از ارائه طرح جامع دکتر مجیدزاده، بیش از بیست سال میگذرد و هنوز متولیان میراث فرهنگی و فرمانداران و استانداران پیشین در البرز، قدمی در این راستا برنداشته اند. به گمان بنده یکی از عوامل اصلی و راهبردی توسعه استان البرز، اجرای «طرح جامع فرهنگی - گردشگری با محوریت محوطه باستانی ازبکی» است که متاسفانه هیچ وقت در دستور کار دولتهای پیشین قرار نگرفته است. باز تاکید می کنم برگزاری مناسبتی نوروزگاه، فقط میتواند مسکنی برای وجدان ناآرام متولیان بی برنامه میراث فرهنگی باشد که با گذشت 20سال از وعده هوشمندانه و دوراندیشانه استاد مجیدزاده هنوز هیچ قدمی برنداشته اند. باید توجه داشته باشیم که ایران عزیز، امروز برای عقب نماندن از کاروان توسعه و پیشرفت، نیازمند طرح و برنامه های جامع، راهبردی، درازمدت و دانشبنیان است نه مراسم و برنامه های نمایشی، همایشی، رسانهای و مقطعی.
آقای فرماندار، از باب حدیث نفس، تصویر یک مورد از هشدارهایم درباره «نابودی آثار یان تپه محوطه باستانی ازبکی» به عنوان میزبان کهن ترین خشت های دست ساز بشر را که در 22اسفند 1383در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده، تقدیم می کنم و امیدوارم در دوره مدیریت جنابعالی، دست کم «مطالعه طرح جامع فرهنگی - گردشگری محوطه باستانی ازبکی» آغاز شود.
مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
خادم فرهنگ و تاریخ استان البرز
حسین عسکری
3 فروردین 1401
روزنامه دنیای اقتصاد، شماره 633، شنبه 22 اسفند 1383
_________________________________
ماجرای «جمله طلایی» استاد دکتر یوسف مجیدزاده درباره محوطه باستانی ازبکی
چند تن از مخاطبان گرامی صفحه البرزپژوهی پس از مشاهده «عنوان یادداشت پیشین»، پرسیده اند: جمله «طلا همین خاک است» از کیست؟ یعنی چه؟ و در چه فضایی بیان شده است؟ این جمله طلایی - که پیشنهاد می کنم با سلیقه و زیبایی تمام، در ورودی استان البرز به ویژه شهرستان نظرآباد و محوطه باستانی ازبکی نصب شود - از جناب استاد دکتر یوسف مجید زاده است. آقای دکتر مجیدزاده متولد سال 1315شهر تبریز، استاد بازنشسته و مدیر اسبق گروه باستان شناسی و تاریخ هنر دانشگاه تهران و دانش آموخته دکتری باستان شناسی از موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو است. ایشان که از چهره های ماندگار باستان شناسی ایران به شمار می رود، چندین فصل کاوش در محوطه باستانی ازبکی استان البرز انجام داده است. محوطه ازبکی دربرگیرنده شش هزار سال بقایای فرهنگی پیش از تاریخ و اوایل دوران تاریخی ایران از نیمه اول هزاره هفتم تا نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد مسیح یعنی دوره ماد است.
جناب استاد در 31اردیبهشت 1383در گفت و گو با احمد جلالی فراهانی (خبرنگار روزنامه ایران) درباره چرایی و چگونگی جمله طلایی مورد اشاره گفته است: «...وقتی تصمیم گرفتم به تپه ازبکی بروم، به آقای مهندس [سید محمد] بهشتی [رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور] گفتم که ما میخواهیم مردم را در جریان کارمان بگذاریم و آقای مهندس بهشتی گفتند یکی از هدفهای سازمان نیز همین مسئله است. رفتم پیش امام جمعه [نظرآباد] گفتم حاج آقا ما اینجا را حفاری می کنیم. حفاری درباره گذشته مملکتمان است. لطفاً خودتان بیایید و در نماز جمعه به مردم بگویید بیایند از کار ما بازدید کنند. رفتم پیش فرماندار [شهرستان ساوجبلاغ] و گفتم خواهش می کنم در جلسات خود به روسای ادارات بگویید خودشان و کارمندانشان برای بازدید به تپه ازبکی بیایند. بعد به شهردار [نظرآباد] گفتم، به شورای شهر گفتم. از رئیس آموزش و پرورش [نظرآباد] خواستم با برنامه دانشآموزان را بیاورند. دو سالی ما را جدی نگرفتند. البته برای بازدید می آمدند و ما همه درها را باز گذاشته بودیم. یک روز برنامه عجیبی را طراحی کردم. به مردمی که آمده بودند گفتم باید آنقدر بمانید تا این نقطه را حفاری کنیم چون در اینجا طلا وجود دارد! هر کسی که بماند از این طلا سهم خواهد داشت. لحظه به لحظه مردم دور تپه جمع شدند و یک لحظه دیدم دور ترانشه پر از مردم است. به همکارانم گفتم تا می توانید کار را کش بدهید. من هم در این لحظات از این مراسم عکس برداری کردم. بالاخره کوزهای را از دل خاک بیرون آوردیم. کوزه را دستم گرفتم و گفتم چه کسی زودتر از همه سر تپه آمده است. دهها نفر دستشان را بلند کردند، گفتم این طوری نمی شود و نهایتاً یک نفر را انتخاب کردم و گفتم از سر تپه بیا پایین و سهمت را بگیر. نمی دانید چه حالی داشت طفلک. کف دو دستانش را به سمت کوزه گرفت و من خاک کوزه را توی دستش خالی کردم. همه مات و مبهوت مانده بودند که این دیگر چه ماجرایی است. من به آنها گفتم طلا همین خاک است. این خاک برای ما طلاست. قدر این خاک را بدانید...»
حسین عسکری
4 فروردین 1401
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
محوطه باستانی ازبکی شهرستان نظرآباد استان البرز
تصاویر از: علی عسکری
_____________________
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 2
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی- 3
گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 4