سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 

 

قلعه صفوی حیدرآباد ماهدشت و شکایت مدیرکل میراث فرهنگی البرز

امروز آقای فریدون محمدی (مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز) در واکنش به مصاحبه انتقادی بنده با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و گزارش‌ مستند آقای محمد باریکانی (خبرنگار حوزه میراث فرهنگی) درباره تخریب و واگذاری غیر قانونی قلعه صفوی حیدرآباد، شکایت کرده است. مستندات خود را تقدیم کردم و تسلیم اراده قانون هستم   . گفتنی است، «تپه و قلعه حیدرآباد» در محدوده شهر ماهدشت از توابع بخش مرکزی شهرستان کرج، از جمله آثار باستانی و تاریخی استان البرز است که در 10دی 1381به شماره 6565در فهرست آثار ملی ایران» به ثبت رسیده است.

حسین عسکری

22آذر 1400

___________________________

 

بخشی از واکنش های فعالان فرهنگی و اجتماعی

 

- دکتر مهراب رجبی (البرزپژوه): عجب!!؟ شکایت دیگر چیست؟ فرهنگ و ادب و هنر را چه به شکایت...  دفاع از تاریخ و فرهنگ نیاکان را چه به قاضی و بازپرس...

ای خدا جان را تو بنما آن مقام

کاندر او بی حرف می روید کلام

 23  آذر 1400

- حسین جوادان (فعال فرهنگی): دردا که افراد غیر فرهنگی، مدیریت‌های فرهنگی را اشغال کرده‌اند. این هزینه‌سازی‌ها و اقدامات نسنجیده، نه تنها صدای حق‌طلبانه اهالی بیدار فرهنگ را خاموش نمی کند، بلکه اجر تلاش‌های آنان را مضاعف می کند. همه ما در کنار دکتر عسکری عزیز، این سرباز دلیر فرهنگ و تاریخ البرز هستیم.

23 آذر 1400

- داود اسدی (روزنامه نگار و فعال فرهنگی): در روزهای پایانی خدمت مدیران باقی مانده از دولت روحانی، شاهد شکایت های مکرر از اهالی رسانه و دلسوزان و منتقدان به نابسامانی های موجود در بخش های مختلف به ویژه در بخش میراث فرهنگی و گردشگری در استان البرز هستیم. عمده حرف ما در خصوص مسئله اخیر این است که چرا با وجود ارسال نامه دوم مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری مبنی بر توقف عملیات عمرانی در محدوده اثر ملی فوق، از انتشار و رسانه‌ای شدن آن نامه خودداری می شود و به جای پذیرش خطای احتمالی یا توضیح روشنگرانه که وظیفه هر مسئول و مدیر در نظام اسلامی است، به شکایت علیه منتقدین و دلسوزان اقدام می شود؟

22 آذر 1400

- علی اکبرپور (فعال اجتماعی): سلام. واقعاً جای تاسف دارد، این ها مدعی فرهنگ در کشور هستند. به جای تشکر و قدردانی از دلسوزی دکتر حسین عسکری می روند شکایت می کنند. در اوج انتقادها از این کار غیر فرهنگی این مدیر ان شالله فرهنگی استان البرز، پیشنهادی دارم. ایشان در اسرع وقت با پس گیری شکایت بیجای خود، چند ساعتی در شهر ما نظرآباد در نماد تاریخی استان البرز (محوطه ازبکی)، با مهربانی پذیرای دلسوز فرهنگی استاد دکتر عسکری عزیز باشند. ضمن دلجویی از بابت این شکایت بی جا، ضمن تبادل اطلاعات در مورد موضوع مورد اختلاف، نگرانی اصحاب فرهنگی و مردم را رفع نمایند تا مردم تشویق به مطالبه گری و انتقاد از مدیران شوند. ان شالله.

23 آذر 1400

- سید حسن حسینی (کارگردان البرزی): دکتر عسکری، در عجبیم وقتی توان نگهداری از اماکن تاریخی و فرهنگی و هویت ایرانی را ندارند و در پس پرده با تصمیمات بچه گانه و غیر کارشناسی باعث تخریب و از دست رفتن هویت تاریخی هستند برای فرار رو به جلو، شکایت ساده ترین کار ممکن است اگر بنا به شکایت است همه ما صدای حق خواهی شما هستیم و از همینجا اعلام می کنم از ما هم شکایت کنید شاید خیالتان آسوده تر شد.

23 آذر 1400

 

استوری مریم اطیابی (خبرنگار حوزه میراث فرهنگی) درباره شکایت مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز از دو فعال فرهنگی و رسانه ای

24 دی 1400

 

 استوری علیرضا گروسی (دبیر سازمان مردم نهاد حامیان محوطه باستانی ازبکی) به شکایت مدیرکل میراث فرهنگی البرز از فعالان فرهنگی

25 آذر 1400

 

- مهندس عزت‌الله ضرغامی (وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) در حاشیه بازگشایی پانزدهمین نمایشگاه بین‌المللی گردشگری با اشاره به شکایت یکی از مدیر کل‌های استانی از یک رسانه و فعال میراث فرهنگی تاکید کرد: بلافاصله دستور داده شد شکایت پس گرفته شود. ما از هیچ کس شکایت نمی‌کنیم. همه با هم هستیم. شکایت و گله کردن هیچ مشکلی را حل نمی‌کند.هر رسانه و هر فعالی باید نقد کند هم وظیفه‌اش است هم نیاز ماست. هر چقدر لازم باشد باید اشکالات و کمبودهایی که هست در قالب گزارش و‌خبر منتشر و اطلاع‌رسانی شود.

- به نقل از: وب سایت خبری - تحلیلی صدای میراث، 9 بهمن 1400

 

___________________________

 

شکایت پس گرفته شد...

با مطالبه گری جدی و فراگیر خبرنگاران و کنشگران حوزه میراث فرهنگی و همچنین پیگیری موشکافانه مسئولان رده بالای وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، مدیر کل میراث فرهنگی استان البرز صبح روز دوشنبه 27دی 1400شکایتش را از بنده و آقای محمد باریکانی پس گرفت. گفتنی است آقای فریدون محمدی در واکنش به دو مصاحبه انتقادی بنده با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) و گزارش‌ مستند آقای محمد باریکانی (خبرنگار حوزه میراث فرهنگی) درباره تخریب و واگذاری غیر قانونی قلعه صفوی حیدرآباد، شکایت کرده بود. «تپه و قلعه حیدرآباد» در محدوده شهر ماهدشت از توابع بخش مرکزی شهرستان کرج، از جمله آثار باستانی و تاریخی استان البرز است که در 10دی 1381به شماره 6565در «فهرست آثار ملی ایران» به ثبت رسیده است.

حسین عسکری

 

 

میراث‌ فرهنگی استان البرز شکایت از صدای میراث در پرونده «قلعه‌خواری در البرز» را پس گرفت

وزارت میراث‌فرهنگی قصد شکایت از خبرنگاران و فعالان میراث‌فرهنگی را ندارد

4 بهمن 1400

صدای میراث: اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان البرز با تلاش روابط‌ع مومی وزارت میراث‌فرهنگی و درخواست معاونت میراث‌فرهنگی این وزارتخانه، شکایت خود از سردبیر سایت صدای میراث را در پرونده گزارش «قلعه‌خواری در البرز» پس گرفت. به گزارش صدای میراث، بخش حقوقی اداره میراث‌فرهنگی البرز با حضور در شعبه 17 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 فجر کرج و پر کردن فرم مخصوص اعلام رضایت دادسرا و تحویل آن به شعبه 17 بازپرسی دادگستری استان البرز، در این پرونده اعلام رضایت کرد.  پس از انتشار گزارش «قلعه‌خواری در البرز» که به تخریب باقیمانده قلعه تاریخی حیدرآباد در ماهدشت کرج پرداخته بود، یگان حفاظت میراث‌فرهنگی استان البرز و دستگاه‌های نظارتی و امنیتی با حساسیت ویژه موضوع را در دست بررسی قرار دادند. با این حال بخش حقوقی اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان البرز با عنوان اتهامی نشر اکاذیب اقدام به شکایت از سردبیر سایت صدای میراث و یکی از فعالان میراث‌فرهنگی و رسانه‌ای استان البرز بابت بازنشر این گزارش، در «پلیس فتا» استان البرز اعلام شکایت کرد. براساس همین شکایت سردبیر صدای میراث به پلیس فتا استان البرز فراخوانده شد و توضیحات مرتبط با پرونده را به کارشناس مربوطه اعلام کرد. پس از آن و در تاریخ 23 دی 1400 شعبه 17 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2فجر کرج در ابلاغیه‌ای خواستار حضور این روزنامه‌نگار تخصصی حوزه میراث‌فرهنگی و همچنین یکی از فعالان فرهنگی و رسانه‌ای استان البرز در این شعبه شد. همزمان با مراجعه خوانده‌شدگان به شعبه 17 بازپرسی دادگستری استان البرز و ارایه توضیحات مرتبط با پرونده به بازپرس پرونده، معاون حقوقی اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان البرز نیز به این شعبه مراجعه و رضایت خود در این پرونده تقدیم بازپرس ویژه پرونده کرد.  فریدون محمدی مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان البرز پس از اعلام رضایت اداره کل میراث‌فرهنگی البرز در این پرونده، در تماس با سردبیر صدای میراث شکایت صورت گرفته را ناشی از یک سوءتفاهم خواند و گفت: پس از انتشار گزارش قلعه‌خواری در البرز در سایت صدای میراث، اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان البرز بلافاصله نامه توقف تخریب را صادر و نامه نخست را که با متن بی‌ارزش بودن باقیمانده قلعه صفوی حیدرآباد ماهدشت منتشر شده بود را کان لم یکن کرد و حتی برخی جابه‌جایی‌ها در معاونت میراث‌فرهنگی استان البرز درباره متن نگارش شده در نامه نخست منتشر شده نیز صورت گرفت.

گفتنی است، پس از اعلام شکایت اداره کل میراث‌فرهنگی استان البرز از سردبیر صدای میراث در موضوع گزارش متشر شده از تخریب باقیمانده قلعه صفوی ماهدشت با استناد به نامه نخست اداره میراث‌فرهنگی این استان که در آن اعلام شده بود باقیمانده این اثر تاریخی بدون ارزش تشخیص داده شده است، حسن میثمی مدیرکل روابط‌عمومی وزارت میراث‌فرهنگی و سیدامین صانعی، معاون او با اطلاع از این اقدام از اداره میراث‌فرهنگی استان البرز خواستند از شکایت مطرح شده صرفنظر و رضایت خود را برای مختومه شدن پیگیری رسانه‌ای قلعه‌خواری در البرز به دادگستری استان البرز ارایه کند. پیگیری صدای میراث همچنین مشخص کرد، علی دارابی، قائم مقام وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و معاون میراث‌فرهنگی کشور با اعلام نارضایتی از شکایت صورت گرفته از سردبیر سایت صدای میراث و همچنین یکی از فعالان میراث فرهنگی و رسانه‌ای استان البرز از فریدون محمدی، رییس اداره میراث فرهنگی این استان خواست بلافاصله شکایت خود از رسانه‌ها و فعالان میراث فرهنگی را پس بگیرد.

پیگیری‌های صدای میراث از وزارت میراث‌فرهگی مشخص کرد که نه تنها عزت‌الله ضرغامی وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و علی‌ دارابی معاون میراث‌‌فرهنگی و قائم مقام وزیر میراث‌فرهنگی از پیگیری رسانه‌ای موضوعات مرتبط با فعالیت‌های زیر مجموعه این وزارتخانه استقبال می‌کنند که مسئولان این وزارتخانه تاکید دارند که نباید هیچ شکایتی از رسانه‌های حوزه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و فعالان این حوزه و دوستداران میراث فرهنگی صورت بگیرد. در دیدگاه مقامات ارشد وزارت میراث فرهنگی، رسانه‌های این حوزه چشمان تیزبین مسایل و مشکلات سه حوزه مرتبط با این وزارتخانه و بیانگر موضوعاتی هستند که نیازمند تصمیم گیری دقیق و کارشناسانه از سوی وزیر و معاونان این وزارتخانه است. صدای میراث با تحسین نگاه حاکم بر وزارت میراث‌فرهنگی در مضموم بودن شکایت از رسانه‌های تخصصی حوزه میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و فعالان این حوزه، بر خود لازم می‌داند با قدردانی از پیگیری مسئولان این وزارتخانه درخصوص پس گرفتن شکایت اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان البرز از سردبیر این سایت و همچنین یکی دیگر از فعالان رسانه‌ای و فرهنگی آن استان که به دلیل بازنشر گزارش صدای میراث با شکایت مواجه شد، همچنان وظیفه آگاهی‌رسانی در حوزه‌های مرتبط با میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی را به نحو مطلوب انجام داده و با تداوم اطلاع‌رسانی و حتی نقد منصفانه، به عنوان یک پل ارتباطی با افکارعمومی، مسئولان این وزارتخانه را در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی سه حوزه مرتبط با وظایف حساس و خطیر وزارت میراث‌فرهنگی یاری کند.

گزارش فوق در وب سایت صدای میراث

___________________________

 

دیگر مطالب مرتبط:

مجموعه مطالب مربوط به قلعه خواری در ماهدشت البرز - 1

 

مجموعه مطالب مربوط به قلعه خواری در ماهدشت البرز - 2

 


نوشته شده در  جمعه 101/1/5ساعت  12:18 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

پاسدار مسجد قاجاری البرز 

 

متاسفانه چند ساعت مانده به تحویل سال 1401 خورشیدی، «کربلایی محمدنبی روزبان» عضو هیئت امنای مسجد حضرت ابوالفضل (ع) روستای نجم آباد شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز - که در سال 1386ش به شماره 19166 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده - در راه انتقال به بیمارستان درگذشت. این سوگ را صمیمانه به خانواده گرامی آن مرحوم تسلیت عرض می کنم. از سال های نگارش کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» یعنی از حدود سال 1380، کربلایی را می شناسم. برای آخرین بار هم ایشان را روز جمعه 26 آبان 1400 در آیین «لبخند صبح» در کتابخانه عمومی نجم آباد دیدم. همچنان با شوق و حرارت از مسجد قدیمی نجم‌آباد - که نمازگاه آخوند ملا ابراهیم نجم آبادی (درگذشت 1245ق) مدرس حکمت متعالیه در اوایل حکومت قاجاریه و آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی (درگذشت 1320ق) قرآن پژوه و فقیه آزادی‌خواه صدر مشروطیت به شمار می رود - سخن گفت. در آن شب خاطره انگیز، نامه‌نگاری‌های خود با تعدادی از مراجع معظم تقلید شیعه همانند آیات عظام آقا سید علی خامنه ای، آقا شیخ محمدعلی اراکی، آقا شیخ محمد فاضل لنکرانی و شیخ جواد آقا تبریزی را نشانم داد. در آن نامه ها که متعلق به سال های 1370 تا 1374 است، هیئت امنای مسجد به اصرار برخی از اهالی، از مراجع استفتاء کرده اند «آیا امکان دارد بخشی از مسجد قدیمی نجم آباد را تخریب کرده و آن را به کوچه اضافه کنند تا به اصطلاح عبور و مرور خودروها و عابرین به آسانی انجام شود!» پاسخ های مراجع تقلید، قابل توجه و متنوع است. در نخستین استفتاء، شیخ الفقها آیت الله شیخ محمدعلی اراکی (درگذشت 1373) در تیر ماه 1370 مرقوم کرده اند: «الحاق زمین مسجد به کوچه کم باشد یا زیاد، جایز نیست و آنچه را که ذکر نمودید مجوز برای الحاق مسجد به کوچه نیست.» مرحوم کربلایی و دیگر اعضای هیئت امنا با استناد به همین «ابراز نظر شرعی»، مانع تخریب مسجد قدیمی می شوند. فتوایی که «حفظ میراث فرهنگی» هم در آن لحاظ شده است.

به گمان بنده، در «رویکردهای نوین اجتماعی و نظام ساز به فقه و فقاهت»، همچنان جای «فقه میراث فرهنگی» در پروهش ها و دروس عالی حوزوی و رساله های عملیه خالی است. هنوز هم برخی متشرعین بر این باورند که با پرداخت خمس، می توان مالک اشیای تاریخی و باستانی (بخوانید گنج) شد. بر مبنای این نگرش فقهی، تخریب و تصاحب میراث فرهنگی، «گناه» نیست! البته به تصریح قانون مجازات اسلامی، «جرم» است. اگر بر مبنای «فقه پویا» (روش اجتهادی امام خمینی)، عبور خودرو از چراغ قرمز، حرام است چرا ویرانی عناصر تاریخی، هویتی و معنوی یک ملت بزرگ، گناه شرعی نباشد...

حسین عسکری

اول فرودین 1401

 

بازنشر یادداشت فوق در خبرگزاری شبستان

 

آیت الله شیخ محمدعلی اراکی

 

کربلایی محمدنبی روزبان

 

استفتاء کربلایی محمدنبی روزبان از آیت الله شیخ محمدعلی اراکی درباره تخریب مسجد قاجاری نجم آباد استان البرز، 22 تیر 1370

 

تخریب سقف  مسجد تاریخی نجم آباد به روایت روزنامه جام جام، چهار‌شنبه 3 اردیبهشت 1399، شماره 5641، صفحه 16

 


نوشته شده در  جمعه 101/1/5ساعت  10:1 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

سریال «هزار دستان» به نویسندگی و کارگردانی شادروان علی حاتمی (درگذشت 1375)، به سفارش شبکه اول سیما بین سال‌های 1358تا 1366ساخته شد. مرحوم حاتمی دو فیلم سینمایی «کمیته مجازات» و «طهران روزگار نو» هم از آن بیرون کشید. این اثر تلویزیونی فاخر در سال 1397 به مناسبت «روز جهانی میراث دیداری و شنیداری»، در «فهرست حافظه جهانی یا میراث مستند جهانی یونسکو» به ثبت رسیده است. محور داستان‌ این سریال، برداشتی آزاد از کارنامه «کمیته مجازات» و چهره های سیاسی و مذهبی مرتبط با آن است. این تشکّل مخفی در شهریور 1295مقارن با حکومت آخرین پادشاه سلسله قاجاریه یعنی احمد شاه اقدام به ترور افرادی کردند که به نظرشان ایادی بیگانه و عامل فقر و بدبختی ایران و ایرانیان بودند. به خاطر دارم بیشتر مردم در دهه های شصت و هفتاد خورشیدی، جمعه ها غروب پای تلویزیون می نشستند تا هزاردستان را با شوق تماشا کنند. تیتراژ و موسیقی آغازین و پایانی سریال هم هنوز در گوشم طنین انداز است. چندی پیش در پیوند با «البرزپژوهی» به ذهنم خطور کرد که ربط البرزی این سریال تاریخی و به یادماندنی را شناسایی کنم؛ تا کنون موارد زیر را دریافتم:

 الف) سه بازیگر این سریال، البرزی هستند: 1. استاد عزت الله انتظامی (درگذشت 1397) در نقش «خان مظفر»، ریشه در شهر اشتهارد دارد؛ 2. استاد جعفر والی (درگذشت 1395) در نقش «رئیس نظمیه»، فرزند روستای ولیان ساوجبلاغ است؛ 3. اسماعیل محرابی (متولد 1323) در نقش «مامور سرشماری»، خاستگاهش روستای امیرنان طالقان است.

ب) موسیقی زیبای هزاردستان، حاصل هنرنمایی ماندگار شادروان «استاد مرتضی حنانه» موسیقیدان و آهنگساز نامدار ایرانی است که در 24مهر 1368بر اثر بیماری سرطان درگذشت و پیکرش در آرامستان امامزاده طاهر شهر کرج به خاک سپرده شد.

ج) استاد علی نصیریان (متولد 1313) نقش «ابوالفتح صحاف» را در این سریال بازی کرده که ترکیبی از شخصیت سه تن از اعضای اصلی کمیته مجازات یعنی «سرتیپ اسدالله خان ابوالفتح زاده»، «میرزا ابراهیم خان منشی زاده» و «محمد نظر خان مشکات الممالک» است. ابوالفتح زاده که از مهاجران قفقازی مشروطه خواه بود پس از فتح تهران، با حکم رئیس بلژیکی خزانه داری کل ایران، مامور مالیات ساوجبلاغ و شهریار شد اما به جهت بدرفتاری با رعایا برکنار شد. برخی منابع تبلیغ و گرایش او به بهائیت را در این عزل بی‌تاثیر نمی‌دانند. پس از شناسایی کمیته مجازات، ابوالفتح زاده به همراه منشی زاده محکوم به تبعید به شهر مرزی کلات نادری در خراسان شدند اما در میانه راه در امرداد 1297در 12کیلومتری سمنان هدف گلوله قرار گرفته و کشته شدند. مأموران حکومت قاجار در گزارش خود آورده اند که آنها قصد فرار داشتند.

د) استاد جمشید مشایخی (درگذشت 1398) در سریال هزار دستان به خوبی از پس نقش «رضا تفنگچی / خوشنویس» برآمده است. به گفته مرحوم علی حاتمی این نقش، ترکیبی از شخصیت خود کارگردان، میرزا محمدحسین سیفی قزوینی (درگذشت 1315) ملقب به عمادالکتاب، استاد میرزا محمدرضا کلهر کرمانشاهی (درگذشت 1271) و کریم دواتگر (درگذشت 1296) است. عمادالکتاب دایی مادر مرحوم حاج احمد صالحی (درگذشت 1381) بازرگان خوشنام و پرهیزگار تهران و بیروت در دهه پنجاه شمسی است که ریشه در «خاندان علمی و فرهنگی برغانی» دارد. احداث حسینیه کربلایی‌ها در تهران، تأمین هزینه چاپ کتاب «موسوعه البرغانی فی فقه‌ الشیعه» نوشته جدش آیت الله شیخ محمد صالح برغانی، کمک به بازسازی بخشی از بقعه امامزاده حسین و مسجد محمدخان بک قزوین از جمله اقدامات مرحوم حاج احمد (پدر دانشمند هسته ای استاد دکتر علی اکبر صالحی) به شمار می رود. مرحوم کلهر هم حق استادی بر تعدادی از خوشنویسان البرزی همانند سید مرتضی حسینی برغانی (درگذشت 1318) پدر استادان سید حسین و سید حسن میرخانی، استاد میرزا مرتضی نجم آبادی (درگذشت 1326) و استاد ابراهیم بوذری طالقانی (درگذشت 1365) دارد. استاد کلهر منش آزادی‌خواهانه ای داشت و از منتقدان حکومت قاجار به شمار می رفت. او از پیروان فکری آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی روحانی نواندیش و آزادی خواه صدر مشروطیت بود. وقتی استاد کلهر در  65 سالگی بر اثر بیماری وبا درگذشت، شیخ هادی بر او نماز گزارد و پیکرش را در آرامستان محله حسن آباد تهران به خاک سپرد.

-  منابع و پانوشت های این مقاله در دفتر روزنامه محفوظ است.

- حسین عسکری، «نسبت های البرزی هزاردستان»، روزنامه پیام آشنا، سال هشتم، شماره 2027، چهارشنبه 25 اسفند 1400، صفحه 3

 

 تصاویر مقاله در وب سایت روزنامه پیام آشنا

 

تصحیح و پوزش

جناب استاد دکتر علی اکبر صالحی پس از مطالعه مقاله فوق در 25 اسفند 1400، مرقوم کردند: «شادروان استاد عمادالکتاب، دایی مادر مرحوم حاج احمد صالحی پدر آقای دکتر هستند.» ضمن پوزش، این کاستی که پیش از این در برخی منابع مکتوب هم آمده است، اصلاح می گردد.

 


نوشته شده در  چهارشنبه 100/12/25ساعت  3:47 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

آیت الله شیخ محمد صالح برغانی (درگذشت 1271ق) از فقیهان و مفسران نامدار روزگار قاجار است که ریشه در روستای برغان شهرستان ساوجبلاغ دارد. ایشان که در جنگ دوم ایران و روس (1241 - 1243ق) به لزوم جهاد علیه روس ها فتوا داده بود، به همراه گروهی از فقیهان از جمله استادش سید محمّد طباطبایی اصفهانی مشهور به سید مجاهد (درگذشت 1242ق) در جبهه جنگ حاضر شد. در آن جنگ ها، روس ها سپاه ایران را درهم شکسته و بسیاری از شهرهای شمالی ایران به اشغال روسیه تزاری درآمده بود. انگلستان نیز می رفت تا نفوذ خود را در سراسر جنوب ایران بگستراند. شیخ محمدصالح برغانی، به ناکارآمدی حکومت قاجاریه یورش آورد و فتوا داد که هرگونه جنگ و صلح و گفت و گو با دولت های خارجی، نیاز به اذن فقها دارد. این دیدگاه فقهی و تحمیل عهدنامه ننگین ترکمانچای، فتحعلی شاه قاجار (درگذشت 1250ق) را ناگزیر کرد که روحانیون طراز اول را به کاخ گلستان فراخواند... شیخ محمدصالح برغانی، بنیانگذار مدرسه صالحیه در سال های پیش از 1228ق در محله قُملاق شهر قزوین است. ایشان بیش از سیصد کتاب، رساله و حاشیه در شاخه های مختلف علوم اسلامی به ویژه در علوم قرآنی نوشته است. شیخ آقابزرگ تهرانی (درگذشت 1348ش) در کتاب الذریعه الی تصانیف الشیعه، گروهی از عالمان شیعه که به علوم قرآنی اهتمام ورزیده اند و بیش از سه تفسیر بر قرآن کریم دارند را نام برده که یکی از آنان شیخ محمّدصالح برغانی با هفت اثر تفسیری است

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار روحانیون قزوین در 25آذر 1382 فرموده اند: «علمای بزرگ فراوانی از این شهر برخاسته اند؛ شهید ثالث مرحوم محمّدتقی برغانی و برادر او ملا محمّدصالح برغانی؛ فقهای مبارز، نه فقهای گوشه گیر، نه آدم های منزوی؛ مردانِ دین که به سرنوشت مردم می اندیشیدند؛ برای آنها مبارزه می کردند و جان خود را هم در این راه فدا می کردند... همین دو برادر بزرگواری که من امروز از آنها اسم آوردم جزء برجستگانند. آنها فقیه بودند. عده ای از روی خباثت و عناد نگذاشتند نام علمایی که در کار علمی خود انگیزه سیاسی هم داشتند، مطرح شود؛ این دو برادر از این قبیل بودند. اینها به پادشاه وقت گفته بودند حکومت تو باید تابع نظر ولی فقیه باشد... چند سال پیش چند جلد کتاب فقهی از مرحوم ملا [محمّد]صالح درآمد به نام موسوعه البرغانی؛ نمی دانم ادامه آن را چاپ نکردند؛ یا چاپ کردند اما برای ما نفرستادند. کتاب خیلی خوبی است.»


 -  منبع: علمای مجاهد استان البرز، نوشته حسین عسکری، کرج: نشر شاهدان البرز، 1397، صفحه 54.


نوشته شده در  جمعه 100/12/20ساعت  1:22 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

جنایت فرهنگی و مذهبی مغولان وطنی در خچیره طالقان 

متاسفانه شامگاه پنج شنبه 6آبان 1400افرادی آیین نشناس و فرهنگ نشناس، مغول وار با هدف واهی «گنج یابی»، بخش هایی از «بقعه امامزاده سید ضیاءالدین» روستای خچیره از توابع شهرستان طالقان در استان البرز را ویران کردند. این بقعه - که قدمت بنای اولیه آن به قرون هفتم و هشتم هجری قمری می رسد - در 12 بهمن 1381با شماره 7054 در «فهرست آثار ملی ایران» به ثبت رسیده است. 

محمدحسن خان اعتمادالسلطنه (وزیر انطباعات ناصرالدین شاه قاجار) در «رساله جغرافیای قدیم و جدید طالقان» درباره این امامزاده نوشته است: «چندى قبل در این دهکده (خچیره)، شخصى به حفر مکانى مشغول بوده، تیشه یا تبر او به جسد مرده ای مى‏خورد و از قرار مذکوره خون از آن جسد جارى مى‏شود. چون تفتیش مى‏نمایند جسدى مى‏یابند غیر منحل که تمام اعضا و جوارح آن تر و تازه به حال خود مانده، مردم را خبر مى‏کنند. همه تعجب کرده جسد را نعش امامزاده‏اى مى‏پندارند و در همان محل آن‏ را دفن مى‏کنند. اینک آن امامزاده معروف و کرامات به مقبره او نسبت مى‏دهند و خاص و عام را بدان اعتقادى است.»

گروهی از اهالی او را از نوادگان امام هفتم شیعیان حضرت موسی کاظم علیه السلام و برخی پژوهشگران او را از نوادگان امام چهارم شیعیان حضرت سجاد علیه السلام می دانند‌ و بر این نظرند که سید ضیاءالدین از سادات سجادی و نواده «حسین اصغر» است که نسبش با سیزده واسطه ذیل به امام سجاد علیه السلام می‌رسد. او در نیمه دوم قرن ششم هجری قمری درگذشته است: «سید ضیاءالدین بن ابراهیم بن محمد بن ابی‌محمد حسن کیاکی بن مهدی زین الدین بن ابراهیم الازرق بن حسین بن محمد بن حسین بن ابراهیم بن محمد جردن بن حمزه بن عبیدالله بن حسین اصغر بن امام علی بن الحسین السجاد علیهم السلام.»

- منابع: محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، هزار مزار ایران - البرز، ص 60؛ میرهاشم محدث، رسائل اعتمادالسلطنه، ص 111؛ ناصر پازوکی طرودی، آثار تاریخی طالقان، ص 409.

حسین عسکری، 7 آبان 1400

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology

 

 

________________________

بازتاب ها

 مصاحبه مدیرکل اوقاف استان البرز

مصاحبه رییس اوقاف طالقان

مصاحبه مدیرکل میراث فرهنگی البرز

درباره بقعه

 


نوشته شده در  یکشنبه 100/8/9ساعت  10:32 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

یک البرزپژوه: تخریب و واگذاری اثر ملی در البرز، حقیقت است نه کذب و شایعه 

خبرگزاری ایسنا البرز: مدتی است که در استان البرز بحث تخریب یک اثر تاریخی در میان فعالین فرهنگی به یکی از مباحث اصلی تبدیل شده است. این موضوع از سوی یک البرزپژوه مطرح و سپس از سوی اداره کل میراث فرهنگی البرز «تکذیب» شد. در همین خصوص حسین عسکری مجدداً در واکنش به جوابیه اداره کل میراث فرهنگی در یادداشتی برای ایسنا نوشت:

«هشدار دلسوزانه گروهی از فعالان فرهنگی و رسانه ای استان البرز در راستای تخریب «قلعه تاریخی حیدرآباد» شهر ماهدشت از توابع بخش مرکزی شهرستان کرج، واکنش آقای فریدون محمدی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز را در پی داشت. تناقضاتی در مصاحبه های چندگانه مدیرکل میراث فرهنگی با رسانه ها قابل مشاهده است که تشریح آنها می تواند زوایای تازه ای از حقایق پشت پرده «مدیریت فعلی میراث فرهنگی در استان البرز» را روشن سازد.

1. آقای مدیرکل با صدور نامه 18 شهریور 1400 خطاب به شهرداری ماهدشت، اجازه داده که مدعی مالکیت محوطه قلعه و تپه حیدرآباد، در مساحت حدود هشت هزار متر مربع این دو اثر ملی، دیوارکشی کند. ایشان، در نامه اش قلعه حیدرآباد که در 10 دی 1381 با شماره 6565 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است را «بقایای چهار دیوار گِلی قدیمی و منضم به پرونده ثبت ملی تپه حیدرآباد» توصیف کرده و آن را «به سبب آسیب های فراوان و تخریب های صورت گرفته» قابل نگهداری و تملک ندانسته است.

2. آقای مدیرکل که اعتراض فعالان فرهنگی به تخریب و تصرف بقایای قلعه حیدرآباد را «کذب محض»، «شایعه» و «سبب ایجاد هجمه و تشویش اذهان عمومی» می خواند، در 12 مهر 1400 با ارسال نامه ای دیگر به شهرداری ماهدشت، نامه 18 شهریور 1400 را نقض کرده و نوشته است: «پیرو نامه 2236/14002 مورخ 1400/6/18 در پاسخ به نامه شماره 1535 مورخ 31 /3 /1400 در خصوص استعلام آقای ر.ع.ن واقع در ماهدشت خیابان بیات جنب تپه حیدرآباد به آگاهی می رساند از آنجا که موضوع این استعلام در جلسه 1400/6/14 در شورای حریم استان طرح شده است و به واسطه اینکه اثر در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است، نیازمند تصویب شورای ثبت کشور دارد. لذا تا اخذ نظر شورای ثبت کشور ضروری است از صدور هرگونه مجوز اعم از دیوارکشی و غیره در خصوص ملک مورد اشاره جلوگیری به عمل آید. بدیهی است پس از اخذ شورای ثبت کشور اطلاع رسانی از سوی این اداره کل به شهرداری محترم انجام خواهد شد.» این دو نامه اداره کل میراث فرهنگی البرز، ثابت کننده مبنای اعتراض مشفقانه فعالان فرهنگی و رسانه ای نسبت به تخریب و واگذاری غیر قانونی قلعه تاریخی حیدرآباد است.

3. هر «اثر ملی» طبق قانون حفظ آثار ملی مصوب 1309، «تحت حفاظت و نظارت دولت» است و در صلاحیت «شورای ملی ثبت آثار تاریخی و فرهنگی غیرمنقول» است که آن را از فهرست ثبت ملی خارج کند یا تغییراتی در وضعیت آن دهد. این در حالی است که مدیرکل در گفت و گو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفته است: «آنچه به عنوان تخریب دیوار تاریخی در فضای مجازی منتشر شده، مربوط به تخریب بخشی از دیوارهای گِلی خارج از تپه و محوطه تاریخی حیدرآباد بود که حدود سه ماه پیش اتفاق افتاده.» آیا این ادعا با نامه 12 مهر 1400 در تناقض آشکار نیست؟ اگر اجازه دیوارکشی، خارج از حریم تپه و قلعه حیدرآباد بوده چرا عملیات دیوارکشی را متوقف کرده و انجام آن را منوط به موافقت شورای ملی ثبت آثار دانسته اید؟ 

4. آقای مدیرکل در 27 مهر 1400 در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا گفته است: «تخریب بخشی از دیوارهای گِلی خارج از تپه و محوطه تاریخی حدود سه ماه پیش اتفاق افتاده است». پس چرا روابط عمومی آن اداره کل تلاش می کند با استناد به «مغالطه تکرار» و سرایت تصویر «تپه باستانی حیدرآباد» به جای «قلعه تاریخی حیدرآباد» به خبرگزاری های ایرنا، صدا و سیما و وب سایت تیتر یک و استخراج تیترهایی همانند «تخریب قلعه تاریخی حیدرآباد البرز شایعه است / کذب است» به افکار عمومی چنین القاء کند که هیچ اتفاقی در قلعه حیدرآباد رخ نداده و منتقدان، دروغ گویانی بیش نیستند! این در حالی است که مدیر کل در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا گفته است: «البته این مالک قبلاً در دو جبهه دیگر، دور زمین خود دیوارکشی انجام داده بود و قصد این را داشت که در جبهه جدیدی برای حفاظت از زمین خود دیوارکشی کند

لطفاً توضیح دهید چه برخورد قانونی و درخور با تخریب کنندگان سه ماه پیش قلعه حیدرآباد انجام داده اید؟ چرا انکار می کنید که در دوره مدیریت شما، قلعه صفوی حیدرآباد، تخریب شده و قرار بوده با مجوز 18 شهریور 1400، به قول مدیرکل «بقایای چهار دیوار گِلی قدیمی» آن هم از بین برود. البته الان هیچ اثری از این قلعه موجود نیست. اگر قلعه ای وجود دارد، لطفاً فیلم و تصویر آن را منتشر کنید تا با تصاویر برجای مانده از بهمن 1381 مقایسه شود تا میزان بی توجهی آن اداره کل نسبت به سرنوشت آثار ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران در البرز به طور مستند، استخراج و بررسی گردد.

5. همه بحث فعالان فرهنگی و رسانه ای با مدیریت فعلی اداره کل میراث فرهنگی البرز بر سر آن است که چرا پیش از تنظیم نامه 18 شهریور 1400، مجوز قانونی شورای ملی ثبت آثار اخذ نشده است؟ چرا اداره کل واکنش محکم و فوری نسبت به تخریب سه ماه پیش قلعه صفوی در استان البرز نشان نداده است؟ چرا مدیرکل میراث فرهنگی با قوانین مربوط به آثار ملی و حرایم آنها نا آشنا و غریبه است و مبادرت به صدور نامه های ناسخ و منسوخ در حوزه میراث فرهنگی می کند؟ چرا یک قلعه تاریخی متعلق به دوره صفوی، در قالب عبارات غیر علمی و غیر فرهنگی همانند «چهار دیوار گِلی» این گونه نادیده گرفته می شوند؟ مگر نه اینکه دوره صفویه از جهت پیوندش با مقوله های مهمی همچون «استقلال ایران» و «مذهب تشیع»، برای فرهنگ و تاریخ ایران اسلامی، بسیار مهم و راهبردی است.

 مطلب فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا

تکذیبیه مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز

 

 لوح ثبت تپه و قلعه حیدرآباد ماهدشت در فهرست آثار ملی ایران


نامه 18 شهریور 1400 مدیرکل میراث فرهنگی البرز به شهرداری ماهدشت

 

نامه 12 مهر 1400 مدیرکل میراث فرهنگی البرز به شهرداری ماهدشت

 

 


نوشته شده در  یکشنبه 100/8/2ساعت  9:43 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 


 

تصرف و تخریب اثر ملی در البرز با مجوز اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری

«تپه و قلعه حیدرآباد» در محدوده شهر ماهدشت از توابع بخش مرکزی شهرستان کرج، از جمله آثار باستانی و تاریخی استان البرز است که در 10 دی 1381به شماره 6565 در فهرست آثار ملی ایران» به ثبت رسیده است بر اساس بررسی های میدانی هیئت شناسایی آثار باستانی، تاریخی و فرهنگی شهرستان کرج به سرپرستی ابوالقاسم حاتمی (باستان شناس)، قدمت قلعه حیدرآباد توجه به سفال های شناسایی شده از محوطه قلعه، به «دوره صفویه» می‌رسد. در فاصله حدود هزار متری شمال غربی آن، تپه ای قرار دارد که آن هم به حیدرآباد معروف است. سفال های سطح تپه، متعلق به «دوره های پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی» است. البته بقایای سفال های دوره اسلامی این تپه و قلعه، شبیه به هم هستند و این تاکیدی بر کاربری مشترک آنها در دوره صفویه است. متاسفانه در سال‌های پیش و پس از ثبت این دو اثر در فهرست آثار ملی ایران، به جهت عدم نظارت و تدبیر اداره کل میراث فرهنگی، بر اثر حفاری‌های غیرمجاز، آسیب‌های جدی به تپه و قلعه حیدرآباد وارد شده است. یک «اثر ملی» با استناد به ماده اول «قانون حفظ آثار ملی مصوب 1309» باید تحت «حفاظت و نظارت دولت» قرار گیرد. بر همین مبنا، قانونگذار در «قانون مجازات اسلامی» برای تخریب کنندگان تمام یا قسمتی از آثار مندرج در فهرست آثار ملی ایران و واگذاری غیرقانونی آن، «مجازات حبس» پیش بینی کرده است. این در حالی است که با درخواست سرپرست وقت شهرداری ماهدشت در 30 خرداد 1400، اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز در 18 شهریور 1400 با تصرف و دیوارکشی در زمین محل استقرار قلعه حیدرآباد موافقت کرده است. مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز در آن نامه، قلعه حیدرآباد که در فهرست آثار آثار ملی ایران ثبت شده است را «بقایای چهار دیواری گلی قدیمی و منضم به پرونده ثبت ملی تپه حیدرآباد» توصیف کرده و آن را «به سبب آسیب های فراوان و تخریب های صورت گرفته، قابل نگهداری و تملک ندانسته است.»

حسین عسکری - 26 مهر 1400

 

بازتاب یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا

_______________________


قلعه‌خواری در البرز با مشارکت اداره کل میراث‌فرهنگی و گردشگری استان/ اداره کل میراث‌فرهنگی حکم تصرف و تخریب قلعه ثبت ملی شده را صادر کرد / تصرف قلعه تاریخی با مالکیت دولتی نیازمند ورود دستگاه‌های نظارت و امنیتی است / یگان حفاظت میراث‌فرهنگی البرز از پرونده قلعه‌خواری در کرج مطلع است.

صدای میراث: مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع ‌دستی استان البرز در اقدامی عجیب مجوز تصرف و تخریب قلعه تاریخی و ثبت ملی شده در هزار متری تپه باستانی متعلق به پیش از تاریخ «حیدرآباد» که هر دو آن‌ها مالکیت دولتی داشتند، صادر کرد و با درخواست تصرف قلعه و تخریب قلعه تاریخی «حیدرآباد» موافقت کرد. براساس اسناد ارسال شده از سوی دوستداران میراث‌فرهنگی استان البرز به صدای میراث، «خلیل تاریقلی» سرپرست وقت شهرداری ماهدشت کرج در نامه‌ای به تاریخ 1400/03/30 به «فریدون محمدی» مدیرکل اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان البرز از او خواسته است مجوز دیوارکشی بر عرصه زمینی به مساحت 26 هزار و 644 متر و 47 سانتیمتر مربع به آدرس مادهشت، خیابان داود بیات-جنب تپه حیدرآباد را به مالکیت متصرفی آقای «ر.ع.ن» و بنا به درخواست متصرف صادر کند. فریدون محمدی مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز نیز که وظیفه اصلی او حفاظت از آثار تاریخی این استان است در نامه‌ای با سربرگ وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی به تاریخ 1400/06/18 در پاسخ به این درخواست اعلام کرده است که «…بخشی از ملک مورد اشاره به مساحت حدود 8 هزار مترمربع شامل بقایای چهار دیواری گلی قدیمی و منضم به پرونده ثبت ملی تپه حیدرآباد است و مطابق نقشه پیوست خارج از حریم تپه مذکور است. بنا به اعلام نظر کارشناسان این اداره کل، این بقایای ساختمانی به سبب آسیب‌های فراوان و تخریب‌ صورت گرفته، قابلیت مرمتف نگهداری و تملک ندارد. بنابراین نظر به درخواست متقاضی محترم جهت اجرای دیوارکشی در پیرامون محدوده اجرای طرح با نظارت کارشناس این اداره کل مجاز اعلام می شود. بدیهی است متقاضی موظف است در حین اجرای عملیات و در صورت برخورد با هر گونه شواهد آثار تاریخی-فرهنگی عملیات اجرایی را متوقف و مراتب را در کوتاه‌ترین زمان به این اداره کل گزارش نماید.» جالب آن که رونوشت نامه موافقت مدیرکل اداره میراث‌فرهنگی استان البرز با تصرف و تخریب عرصه و حریم یک اثر ثبت ملی شده کشور که مالکیت آن در پرونده ثبت ملی این اثر دولتی اعلام شده است، به سرپرست معاونت میراث‌فرهنگی استان البرز، فرمانده یگان حفاظت میراث‌فرهنگی استان البرز، رییس حراست اداره کل استان البرز، رییس گروه حفظ و احیاء بناها و محوطه‌های تاریخی استان البرز و مسئول دبیرخانه استان البرز نیز ارسال شده است.

فردای نوشتن نامه موافقت مدیرکل میراث‌فرهنگی استان البرز مالک متصرفی عرصه و حریم یک اثر ثبت ملی شده کشور که مالکیت آن در پرونده ثبت ملی دولتی اعلام شده است با لودر بقایای قلعه تاریخی ثبت ملی شده روستای حیدرآباد ماهشهر کرج را با خاک یکسان می‌کند و زمین عرصه را نیز صاف و هموار می‌کند. یگان حفاظت میراث‌فرهنگی وزارت میراث‌فرهنگی هم‌اکنون از این پرونده و تخلف آشکار مدیرکل میراث‌فرهنگی استان البرز آگاه است. اما مشخص نیست به چه دلیلی در پیگیری این پرونده تعلل کرده است. پرونده ثبتی قلعه و تپه باستانی حیدرآباد کرج مالکیت این اثر را دولتی خوانده و مشخص نیست چگونه یک اثر دولتی و ثبت ملی شده به تصرف یک شخص درآمده و شهرداری و اداره کل میراث‌فرهنگی استان البرز نیز در این پرونده دخیل شده‌اند. تپه باستانی و بقایای قلعه تاریخی حیدرآباد ماهدشت در استان البرز به تاریخ 1381/10/10 به شماره 6565 در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده و در گزارش پرونده ثبتی اثر در توضیح ارش تاریخی تپه و قلعه تاریخی و باستانی حیدآباد کرج اینگونه آمده است: «مصالح به کار رفته در ساخت و ساز قلعه خشت و گل است و اخل اتاق‌ها با گچ پوشش داده شده است. بعضی از قسمت‌های دیوار گچبری شده و سقف اتاق‌های باقیمانده به شیوه ضربی پوشش داده شده است. سبک معماری بنا شباهت زیادی به قلعه‌های روستایی قاجاری دارد. ولی سفال‌های جمع آوری شده از حیاط این قلعه قدمت آن را به دوره صفویه می‌رساند. در فاصله حدود هزار متری شمال غرب این قلعه تپه‌ای باستانی وجود دارد که به تپه حیدرآباد معروف است. سفال‌های پیش از تاریخ،‌تاریخی و اسلامی در این تپه قابل مشاهده است.»

حالا مدیرکل اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان البرز به مرصف قلعه تاریخی در همسایگی تپه باستانی حیدرآباد که هر دو در فهرست آثار ملی کشور و در قالب یک پرونده ثبت شده‌اند، اجازه داده است که به بهانه وجود بقایای غیرقابل مرمت یک قلعه تاریخی و ثبت ملی شده، این اثر تاریخی با مالکیت دولتی را با خاک یکسان کند. عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کشور که با شعار مقابله با فساد در کمیسیون‌های مجلس حاضر شد تا نمایندگان مجلس را قانع به رای اعتماد به خود کند، حالا در برابر پرونده‌ای قرار دارد که به گفته فعالان میراث‌فرهنگی استان البرز به پرونده «قلعه‌خواری» در تصرف 26هزار و 644 متر و 47 سانتیمتر از زمینی ایستاده است که مالکیت آن در پرونده ثبتی اثر دولتی اعلام شده است. یگان حفاظت میراث‌فرهنگی کشور از این پرونده مطلع است اما به گفته برخی فعالان میراث فرهنگی تاکنون نسبت به برخورد با این پرونده تعلل کرده و بدین ترتیب فعالان میراث‌فرهنگی در انتظار ورود نهادهای نظارتی از جمله سازمان بازرسی به پرونده «قلعه‌خواری» کرج هستند. فعالان میراث‌فرهنگی البته به صدای میراث خبر داده‌اند که احتمال وجود رشوه و ارتشاء در این پرونده وجود دارد و تنها دستگاه‌های نظارتی و امنیتی و همچنین قوه قضاییه قادر به تشخیص این موضوع هستند که آیا در پرونده قلعه‌خواری کرج در زمینی دولتی که به تصرف شخصی درآمده است و شهرداری و اداره میراث ‌فرهنگی استان البرز نیز با آن موافق بوده‌اند، موضوع رشوه و ارتشاء درمیان بوده یا این تصمیم براساس سلیقه شخصی مدیران استانی صورت گرفته است؟

گزارش فوق در وب سایت صدای میراث

_______________________


گزارش مسیحا اقتداریان از قلعه خواری در البرز

منتشر شده در شبکه خبری البرز

26 مهر 1400

_______________________


بعد از فروریختن پل دختر و سقف کاخ مروارید کرج، فروش قلعه تاریخی حیدرآباد تاسف بار است

گزارش وب سایت تابناک البرز

_______________________


 

واکنش مدیرکل میراث فرهنگی استان البرز به قلعه خواری ماهدشت

مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز در 27 مهر 1400طی گفت و گویی با خبرگزاری ایسنا به اعتراض فعالان میراث فرهنگی نسبت به تخریب و صدور مجوز تغییر کاربری قلعه حیدرآباد اثر ملی ثبت شده در ماهدشت از توابع شهرستان کرج واکنش نشان داد. در چند روز گذشته، دو طرف این گفت و گوی انتقادی، دلایل و مستندات خود را منتشر کرده اند. راستی آزمایی آنها را به مراکز تخصصی وزارت میراث فرهنگی و نهادهای نظارتی مرتبط واگذار می کنیم و منتظر واکنش آنها می مانیم.

 

توضیح میراث فرهنگی البرز درباره قلعه تاریخی حیدرآباد

خبرگزاری ایسنا / البرز مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان البرز گفت: آنچه به عنوان تخریب دیوار تاریخی در فضای مجازی منتشر شده مربوط به تخریب بخشی از دیوارهای گلی خارج از تپه و محوطه تاریخی حیدرآباد بود که حدود سه ماه پیش اتفاق افتاده و در آن زمان فرمانده یگان حفاظت میراث موضوع را طی نامه رسمی اعلام کرد که بلافاصله پس از آن دستور رسیدگی به موضوع صادر شد. فریدون محمدی در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به اینکه به همان اندازه که آثار تاریخی برای میراث فرهنگی اهمیت دارد، باید جوانب امر را در نظر بگیریم تا مشکلات مردم هم مرتفع شود گفت: البته رفع مشکلات مردم هم باید به گونه‌ای باشد تا به آثار تاریخی و میراث فرهنگی کشور خدشه‌ای وارد نشود به همین دلیل در استعلامات شهرداری روند به گونه کاملا قانونی پیش می‌رود و این طور نیست که در پاسخ استعلامات تصمیمات شخصی یک مدیر تعیین کننده باشد. وی در ادامه با اشاره به حواشی پیش آمده در خصوص تپه و قلعه حیدرآباد توضیح داد: اخیرا نامه‌ای از شهرداری ماهدشت مبنی بر اینکه مالکی قصد دارد در محدوده 130متری تپه حیدرآباد که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، اطراف زمین خود دیوار کشی کند، به دست ما رسید.

وی اضافه کرد: البته این مالک قبلا در دو جبهه دیگر، دور زمین خود دیوار کشی انجام داده بود و قصد این را داشت که در جبهه جدیدی برای حفاظت از زمین خود دیوار کشی کند. محمدی تصریح کرد: چون این زمین نزدیک تپه تاریخی حیدرآباد است، نامه درخواست به معاون میراث ارجاع داده شد و معاون هم کارشناسان فنی را برای بررسی وضعیت به مکان مورد نظر اعزام کرد. این مسئول تاکید کرد: بعد از آن، کمیته فنی و حرایم برای این موضوع تشکیل شد و بعد از اینکه کارشناسان فنی نظر خود را اعلام کردند، رای کمیته در پاسخ استعلام شهرداری اعلام و در نهایت مقرر شد که مالک تحت نظارت مستقیم میراث فرهنگی، دیوار کشی انجام دهد. وی با بیان اینکه در برخی رسانه‌ها مطالبی درخصوص اینکه میراث فرهنگی دستور تخریب دیوار قلعه تاریخی حیدرآباد را صادر کرده منتشر شده، گفت: این موضوع کذب محض است و به هیچ وجه صحت ندارد.

مدیرکل میراث فرهنگی البرز ادامه داد: از زمان پاسخ استعلام شهرداری مبنی بر صدور مجوز دیوار کشی، چون میراث فرهنگی آمادگی خود را برای نظارت بر نحوه دیوار کشی اعلام نکرده، هیچ اقدامی در این خصوص صورت نگرفته است. محمدی گفت: در پرونده ثبتی میراث فرهنگی، قلعه حیدرآباد در فاصله هزار متری این تپه واقع شده و این دیوار کشی هیچ آسیبی نه به قلعه بلکه به این محوطه تاریخی هم وارد نمی‌کند. وی ابراز کرد: میراث فرهنگی هیچ مجوزی برای تخریب دیواری تاریخی صادر نکرده و اجازه صادر شده تنها برای دیوار کشی جدید دور زمین شخصی بوده است. وی ادامه داد: آنچه به عنوان تخریب دیوار تاریخی در فضای مجازی منتشر شده مربوط به تخریب بخشی از دیوارهای گلی خارج از تپه و محوطه تاریخی حیدرآباد بود که حدود سه ماه پیش اتفاق افتاده و در آن زمان فرمانده یگان حفاظت میراث موضوع را طی نامه رسمی اعلام کرد که بلافاصله پس از آن دستور رسیدگی به موضوع صادر شد. وی ابراز کرد: هیچ کدام از دیوارهای تخریب شده تاریخی نبوده و این موضوع که میراث را به قلعه خواری محکوم می‌کنند کذب محض است.

مطلب فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا



نامه مدیرکل میراث فرهنگی البرز به شهرداری ماهدشت، 18 شهریور 1400


تپه باستانی حیدرآباد ماهدشت

 

نمونه سفال های تپه باستانی ماهدشت

 

نمونه سفال های قلعه تاریخی حیدرآباد ماهدشت

 

نقشه حریم های درجه 1 و 2 تپه و قلعه حیدرآباد ماهدشت

 

تخریب قلعه تاریخی حیدرآباد ماهدشت

 

ای کاش، دست کم  مدیرکل میراث فرهنگی البرز پیش از صدور مجوز تخریب و تصرف قلعه تاریخی حیدرآباد ماهدشت، سری به ویکی پدیا می زد...

 

 


نوشته شده در  سه شنبه 100/7/27ساعت  2:55 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

نسبت های البرزی آوینی 

 دیروز یکی از دوستانم تماس گرفت و یادآوری کرد 20 فروردین، بیست و هشتمین سالگرد شهادت شادروان سید مرتضی آوینی نویسنده و فیلمساز شناخته شده سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. ایشان با اشاره به اشتیاقم به البرزپژوهی و پرسش‌ها و جست و جوهایم از ربط البرزی رویدادهای فرهنگی و تاریخی ایران عزیز، درخواست کرد که درباره نسبت آوینی و البرز یادداشتی بنویسم. سال هایی از نوجوانی و جوانی ام در دهه هفتاد و هشتاد خورشیدی وقتی در پایتخت، دانش آموز و در پی آن دانشجو بودم به عشق آوینی و آثارش گذشته است. به خاطر دارم، کلاس درس دبیرستان را پیچاندم و خود را به آیین تشییع پیکر سید به حوزه هنری در تقاطع سمیه و حافظ رساندم. الان هم تقریباً همه آثارش را دارم و برخی از آنها را با وسواس خوانده اماین روزها شبکه سوم سیما با پخش مستند «آقا مرتضی» بار دیگر نام آوینی را به فضای عمومی کشانده است. 

آوینی دو چهره متفاوت دارد: یکی وجه اندیشه‌ای او که تحت تأثیر مرحوم دکتر سید احمد فردید (استاد فقید فلسفه دانشگاه تهران)، تعلق دارد به جریان «حکمت انسی» یا «فردیدی ها». جریانی که با مبانی «پست مدرنیستی» برگرفته از آرای مارتین هایدگر (فیلسوف آلمانی)، منتقد مدرنیته و دستاوردهایش همانند علم و تکنولوژی هستند. دیگر چهره آوینی را می توان در محافل مذهبی و هیئتی دید. آنان خواسته و ناخواسته آوینی را تقلیل داده‌اند به «روایت فتح»، «چفیه» و «فکه». از مبانی اندیشه ای و سیر تحول شخصیت او کم اطلاع یا بی اطلاع هستند. شاید هم می‌خواهند تعمداً این وجوه به بوته فراموشی سپرده شود، چون نمی خواهند به تصویر مطلق و معصومانه ای که از آوینی در ذهن خود و دیگران ساخته اند، لطمه ای وارد شود! در واقع، آوینی نه این است نه آن. بلکه انسانی است در حال شدن، با تنگناها و ویژگی های شخصیتی مخصوص به خودش که با ما از «راه طی شده» سخن می‌گوید؛ از دلبستگی اش به روشنفکری عرفی ضد سنت در سال‌های پیش از انقلاب تا رزمندگی و عرفان انقلابی اش در سال های دفاع مقدس.

آوینی شهید از دو جهت با البرز در پیوند است:

1. رابطه عاشقانه اش با فاطمه (غزاله) علیزاده (نویسنده معاصر) در سال های پیش از پیروزی انقلاب که معشوق این عشقنامه تلخ، سه سال پس از شهادت آوینی در فکه، خود را از درختی در جواهرده رامسر حلق‌آویز کرد چون تاب تحمل بیماری سرطان و رنج های زندگی تلخش را نداشت. پیکر او و مادرش در آرامستان امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شده است. او برای دریافت دکتری فلسفه به سوربن فرانسه رفته بود اما با مرگ پدرش آن را نیمه کاره رها کرد و به ایران بازگشت. در یادداشتی پیش از خودکشی نوشته: «... از هیچ‌کس متنفر نیستم... تنها و خسته‌ام برای همین می‌روم. دیگر حوصله ندارم. چقدر کلید در قفل بچرخانم و قدم بگذارم به خانه‌ای تاریک. من غلام خانه‌های روشنم...»جالب آن که مستند «آقا مرتضی»، بخش‌هایی از مستند ممنوعه «محاکات غزاله علیزاده»، به کارگردانی پگاه آهنگرانی را هم در خود جای داده است. وقتی سید مرتضی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نسبت عاشقانه با غزاله داشت نامش «کامران» بود‌. دوستداران آوینی، غزاله را یک «خوان» از «هفت‌خوان» می دانند که سید مرتضی از آن با سربلندی گذر کرد!

2. بهروز فلاحت پور فیلمبردار مجموعه روایت فتح به نویسندگی و کارگردانی شهید آوینی، اهل روستای چندار (= کوهسار) ساوجبلاغ است. او پس از انقلاب و آغاز دفاع مقدس، نامش را به مهدی تغییر داد و در 31 اردیبهشت 1371 در حمله هواپیماهای اسرائیلی، در جنوب لبنان به شهادت رسید. آقا مهدی رفته بود تا مجموعه مستند «سه نسل آواره» را در منطقه بقاع غربی در نزدیکی خط تماس رزمندگان حزب الله و سربازان اسرائیلی روایت کند. آوینی در سوم فروردین 1372 (هفده روز پیش از شهادت) از کوهسار دیدار کرد و در کنار مزار رفیقش نوشت: «عجب از ما واماندگان زمین گیر که در جست و جوی شهدا به قبرستان ها می آییم. این خود دلیلی است بر آنکه از حقیقت عالم هیچ نمی دانیم. مرده آن است که نصیبی از حیات طیبه شهدا ندارد و اگر چنین است از ما مرده تر کیست؟ شهدا، شاهد بر باطن و حقیقت عالمند و هم آنانند که به دیگران حیات می بخشند. پس به راستی این عجیب نیست که [ما] واماندگان در جست و جوی شهدا به قبرستان ها می آییم؟..» سید پیش از این یادداشت، مقاله ای هم با عنوان «مرگ مردانه» در مجله سوره درباره شهید فلاحت پور منتشر کرده بود.

شاید بتوان با دقت و جست و جوی بیشتر، نسبت سید شهیدان اهل قلم با البرز را ارتقاء داد. البته ارادت بنده به شهید آوینی، علیرغم آگاهی از این کش و قوس ها، کمتر دچار قبض و بسط شده چون آوینی را مردی آزاده و به دور از ادا بازی های متعارف این روزگار سخت می دانم. روحش شاد و قرین رحمت الهی باد.

  20 فروردین 1400

__________________________


 

کتاب طالقان پنجاه و دو ساله شد 

 20 فروردین 1348 سالروز انتشار کتاب «تاریخ و جغرافیای طالقان» نوشته شادروان استاد سید محمدتقی میرابوالقاسمی (نویسنده و پژوهشگر طالقانی - گیلانی) است. با گذشت بیش از نیم قرن از چاپ نخست این‌ اثر خواندنی، همچنان یکی از کتاب های مستند و پر استناد در عرصه البرزپژوهی و طالقان شناسی به شمار می رود. فایل زیر، حاصل گفت و گویم با آقای سیف الله باقریها مجری برنامه زنده «پاتوق هنر» رادیو البرز در 14 فروردین 1400 است. سپاسگزارم از دوست عزیزم آقای علیرضا شاه حسینی ادمین ارجمند صفحه اینستاگرامی «گیلان، طالقان، دیلمان» که با حسن سلیقه این گفت و گو را برای انتشار تنظیم کردند.

گفت و گوی فوق در آپارات

__________________________

 

 

توبه دادن عرق خور در روزگار قاجار

حکایت فوق را آیت الله آقا سید موسی شبیری زنجانی (مرجع محترم تقلید شیعه) به نقل از شادروان استاد سید جلال الدین آشتیانی (فیلسوف و عارف نامدار) در صفحه 331 جلد سوم کتاب «جرعه ای از دریا» ( قم: موسسه کتابشناسی شیعه، 1393) به چاپ رسانده است. از این دست حکایت های خواندنی از زندگی و زمانه آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی (فقیه البرزی صدر مشروطیت)، 27حکایت در کتاب «روستازادگان دانشمند» آورده ام. این کتاب آخرین مراحل آماده سازی برای چاپ را می‌گذراند و گمان کنم در اواسط بهار 1400روانه بازار نشر شود.

8 فروردین 1400


__________________________


تپه های البرز در آذربایجان باستان

در فعالیت های ایران پژوهانه، این مرزهای فرهنگی و تاریخی هستند که اصالت دارند. توجه به مرزهای جغرافیایی یا همان مرزهای دولت ساخته، حقایق را به خوبی بازتاب نمی‌دهد. به طور مثال، شناخت ویژگی های فرهنگی و تاریخی استان البرز بدون لحاظ «دشت های قزوین و ری» ناتمام و ابتر است. در زمستان 1399 کتابی 164صفحه ای با عنوان «تپه ها در آذربایجان باستان» منتشر شد. آقای رحیم بقال اصغری نویسنده این کتاب به ترتیب الفبا به محوطه و تپه‌هایی اشاره کرده که در محدوده «آذربایجان باستان» قرار می گیرند؛ از جمله محوطه ها و تپه های استان البرز همانند ازبکی، سرخاب، گنج تپه (خوروین)، موشه لان تپه اسماعیل آباد و یان تپه برشماری تپه‌های البرز در ردیف آذربایجان باستان، محل اشکال بنده نیست که شاید با تبیین دقیق و روشمند گستره فرهنگی و تاریخی آذربایجان باستان معنادار باشد. نقد بنده به این کتاب، روشی است. بهتر بود نویسنده، در صفحات آغازین کتاب، منظور خود از «تپه های باستانی» و «آذربایجان باستان» را به طور واضح مشخص می‌کرد. تعریف هایی از این دو مفهوم ارایه می‌کرد که به اصطلاح منطقیون، جامع افراد و مانع اغیار باشد. کل مطلب کتاب پیش از برشماری الفبایی تپه ها، 13سطر است. می توانست این مطلب فشرده مثلا به 13 صفحه افزایش یابد تا خواننده در قدم اول با گستره و روند تاریخی آذربایجان باستان آشنا شود. در هر صورت تولد این کتاب را تبریک عرض می کنم. قابل تحسین آنکه نویسنده همزمان فایل pdf کتابش را منتشر کرده که در «کانال تلگرامی البرزپزوهی»  هم در دسترس است.

حسین عسکری -  12 فروردین 1400

- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology



نوشته شده در  پنج شنبه 100/1/19ساعت  12:51 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 


 

در نوروز 1398 به پیشنهاد آقای محمد رضا جعفری (مستندساز جوان) گشتی در محوطه باستانی ازبکی استان البرز زدیم تا آثار معماری آریایی های اولیه و شهر و دژ مادی را از نزدیک ببینیم. توضیحات بنده در این فیلم چهار دقیقه ای، برگرفته از نتایج کاوش های باستان شناختی جناب استاد دکتر یوسف مجیدزاده است. 

حسین عسکری - نوروز 1400

تماشای ویدئوی فوق در آپارات



نوشته شده در  چهارشنبه 100/1/4ساعت  2:40 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

پنج شنبه 14 اسفند 1399 / 14:42

دسته‌بندی: البرز

کد خبر: 99121410747

خبرنگار: 50022

خبرگزاری ایسنا / البرز: دکتر محمد مصدق (متولد 1261 - درگذشت 1345) نخست وزیر مخالف حکومت پهلوی است که سال‌های پرحادثه‌ای از عمرش را در روستای احمدآباد از توابع شهرستان نظرآباد استان البرز گذراند و در 14اسفند 1345در خانه و تبعیدگاهش به خاک سپرده شد. تصویری از آن روز تاریخی باقی نمانده یا تا کنون منتشر نشده است. آزاده اخلاقی (عکاس معاصر) در عکس منتشر شده‌ای، تلاش کرده براساس گزارش‌های تاریخی، صحنه خاک سپاری دکتر مصدق در روستای احمدآباد را بازسازی کند. در این عکس، روحانی سیدی حضور دارد که کمتر درباره او سخن گفته شده است. دکتر حسین عسکری نویسنده و البرزپژوه در یادداشتی برای ایسنا، نوشت:

آیت الله سید رضا موسوی فرید مشهور به آیت الله سید رضا زنجانی (متولد 1282 - درگذشت 1362) از روحانیون مخالف حکومت پهلوی و طرفدار نهضت ملی ایران بود. او پس از کودتای 28مرداد 1332چهار بار بازداشت و زندانی شد و مدتی هم در تبعید بود. آیت‌الله زنجانی با مصدق - که در احمدآباد تبعید بود - در ارتباط بود و گهگاه برای او خوراکی و تنقلات می فرستاد. پس از درگذشت مصدق، آیت الله زنجانی بر پیکر او نماز خواند و به کمک دکتر یدالله سحابی و جمعی از اهالی احمدآباد او را به خاک سپرد. آیت الله زنجانی در این باره می گوید: «به من اطلاع دادند که حال دکتر مصدق وخیم است، قصد کردم که از آن مرحوم عیادت کنم. البته گمان نمی کردم که این آخرین دیدار باشد. گفتند اجازه نمی دهند. گفتم اشکالی ندارد می رویم اگر اجازه ندادند برمی‌گردیم. با عجله به بیمارستان رفتیم. آن مرحوم در حالتی نبود که با من حرف بزند یا کسی را بشناسد. پزشکان امیدی نداشتند و به ناچار صحبت از کفن و دفن و مدفن او به میان آمد. من پیشنهاد کردم، اگر اتفاقی افتاد، جنازه را در بیمارستان غسل بدهیم و بی سر و صدا، شبانه در سر قبر آقا که مقبره امام جمعه اسبق تهران است، به خاک بسپاریم. این پیشنهاد دو علت داشت: یکی آنکه مرحوم مصدق با خاندان امامی خویشاوند بود و از جهت دفن، اشکالی پیش نمی‌آمد. دیگر اینکه سر قبر آقا وسط شهر بود و من می‌خواستم قبر دکتر مصدق در میان مردم باشد. بعد دکتر غلامحسین مصدق وصیت نامه را آورد و خواندیم، معلوم شد طبق وصیت، باید جنازه آن مرحوم در ابن بابویه در مزار شهدای سی تیر به خاک سپرده شود. البته اطلاع دارید که اجازه ندادند و رژیم شاه، حتی از مرده هم وحشت داشتند! بدین ترتیب در همان احمدآباد که تبعیدگاه او بود جنازه به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع جنازه و مراسم خاکسپاری حدود چهل پنجاه نفر بودند که بیشتر آنها خویشان و منسوبان آن مرحوم بودند از جمله دکتر [هدایت الله] متین دفتری. عده ای هم از دوستان و یاران و همرزمان دکتر مصدق حضور داشتند. مثلاً تا آنجا که به خاطر دارم مرحوم [سید باقر] کاظمی، مهندس [کاظم] حسیبی و دکتر [یدالله] سحابی بودند و همین دکتر سحابی دست ها را بالا زده بود و خاک می ریخت. مهندس [مهدی] بازرگان در آن تاریخ زندانی و گرفتار بودند

مجموعه نامه نگاری‌هایی بین آیت الله زنجانی و مصدق وجود دارد که تعدادی از آنها را حسین شاه حسینی به دست مصدق رسانده است. او در این باره می گوید: «نامه های [آیت الله] زنجانی به وسیله خود من به دست مصدق می رسید. در پیام تسلیتی که مرحوم آیت الله حاج سید رضا زنجانی پس از شهید شدن دکتر [سید حسین] فاطمی برای دکتر مصدق فرستادند... این نامه را به من دادند تا خدمت آقای دکتر مصدق ببرم. من به عنوان شخصی که جزو زارعین... دهات اطراف احمدآباد وانمود می‌شد، به آنجا رفتم و این نامه را به شادروان دکتر مصدق رساندم. طبق قرار قبلی که مرحوم حاج سید رضا زنجانی با شادروان مهندس احمد مصدق [فرزند دکتر مصدق] می گذاشت، من نامه را در باغ انگوری که در جنوب قلعه احمدآباد بود و دکتر مصدق برای قدم زدن به آنجا تشریف می آورند به ایشان می دادم. تا فردا صبح در دِه بعدی ساکن بودم و مجدداً می آمدم و پاسخ را می گرفتم.»

یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا


 

آیت الله سید رضا موسوی فرید مشهور به آیت الله سید رضا زنجانی



نوشته شده در  پنج شنبه 99/12/14ساعت  5:22 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
یادداشت های حسین عسکری درباره محمدصادق فاتح یزدی
سندی تازه از سردار شهید شعبان علی نژادفلاح
اهل توقف طالقان به روایت استاد دکتر حکمت اله ملاصالحی
به مناسبت درگذشت دکتر محمود مصدق
در کنار مزار شیخ محمدصالح و شیخ محمدعلی (علی) برغانی در کربلا
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]