سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 


 

بنده حسین عسکری هستم، خادم کوچک فرهنگ و تاریخ استان البرز...

با عرض پوزش، استوری آقای مهدی جعفری (مجری نوروزگاه در محوطه باستانی ازبکی استان البرز ) در واکنش به انتقادهای دلسوزانه فعالان فرهنگی در جلوگیری از تخریب آثار نفیس 9 هزار ساله را منتشر می کنم تا مخاطبان گرامی آگاهی یابند که چرا به مدیریت فعلی میراث فرهنگی استان البرز و همکارانش انتقاد داریم .و اما در پاسخ به پرسش های این جوان می نویسم: «سلام! ادب مرد به ز دولت اوست... بنده حسین عسکری هستم. خادم کوچک فرهنگ و تاریخ استان البرز»

مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ

کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی

6 فروردین 1401

_______________________

 

اذعان آقای فریدون محمدی (مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان البرز) بر تخریب آثار نفیس محوطه باستانی ازبکی در شهرستان نظرآباد که این روزها، دغدغه جدی فعالان فرهنگی است.

(به نقل از: کانال تلگرامی دفتر نمایندگی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در نظرآباد، 5 فروردین 1401)

 

    _______________________

بخشی از بازتاب های استوری حسین عسکری


دژ مادی البرز را دریابید + ویدِئو

این ویدئو مربوط به 5 فروردین 1401 از دژ مادی محوطه باستانی ازبکی است. با کمی دقت می توان به عمق تخریب های آن در دوره مدیریت ناکارآمد فعلی میراث فرهنگی در استان البرز پی برد.

فیلم از: بهنام حیدری

 

در هم ریختگی بیداد می کرد...

مشاهدات مناسادات حسینی (دانشجوی دکترای باستان شناسی)

 از محوطه باستانی ازبکی و تالاب صالحیه استان البرز

پنجم فروردین 1401 اولین دیدار باستان گردی من و دخترم به تپه ازبکی نظرآباد بود. متاسفانه عدم مدیریت در این محوطه باستانی، موج می زد،‌ رفت و آ‌مد بدون ترتیب و توالی و در هم ریختگی بیداد می کرد. هیچ لیدر (‌راهنما) در این محوطه برای توضیح حضور نداشت. فقط یک ماشین با پلاک اداری وجود داشت و آ‌قایانی با کت و شلوار و مشغول به گوشی بودند اجازه به افراد برای بالا رفتن از پله ها را نمی دادند. از یکی از آ‌قایان سوال کردم چرا این اجازه داده نمی شود؟‌ گفتند: می خواهند کنار پله ها نرده بکشند. با تعجب گفتم: الان روز 5 فروردین هست چرا این تدبیر را قبل تعطیلات انجام ندادند. ایشان بدون پاسخ دادن به جهت مخالف ما حرکت کردند و پاسخ ندادند. بعد از آ‌ن به سمت تالاب صالحیه حرکت کردیم،‌ آخرین بار 1397 رفته بودم. متاسفانه خشک شده بود. روستاهای اطراف از جمله نجم آ‌باد، زکی آ‌باد، احمدآباد، آ‌ران را گشتیم و سفر دیروز ساوجبلاغ گردی مان را پایان دادیم. اما چیز جز تاسف حزن انگیز و عدم مدیریت و نبود نیروی متخصص در این امر چیزی نیافتم. نگاه نقادانه اما سالم و به دور از حاشیه در مورد میراث چندین هزار ساله کشور بسیار پسندیده است. و امیدوارم سازنده باشد.

6 فروردین 1401

 

پیام مهر آمیز آقای دکتر مهراب رجبی (نویسنده و البرزپژوه)

6 فروردین 1401








پیام مهر آمیز آقای حسن شاه محمدی ( نویسنده و البرزپژوه)

جناب آقای دکتر حسین عسکری عزیز همه عشق است، شور است، شعور است و اندیشه و نگهبان و حامی دلسوز به معنی واقعی آنچه که از نیاکانمان برای ما و نسل آینده در این استان بجای مانده، آرزوی موفقیت در همه ی زمینه ها برای این سرباز وطن و میراث فرهنگی کشورمان داریم.

 6 فروردین 1401

 

پیام استاد علی مهری (رئیس انجمن خوشنویسان استان البرز)

8 فروردین 1401

 

پیام مهرآمیز استاد حمید رضا نادری مدیر انجمن خوشنویسان ساوجبلاغ

درود دکتر حسین عسکری عزیز. خطه فرهنگ خیز البرز به داشتن فرهیخته ای چون شما می بالد و دغدغه های فرهنگیتان را ارج می نهد. در روزگاری که دیگر خواهی منسوخ و خودخواهی رایج است امید این استان به بزرگ مردانی چون شماست. سرفراز باشید و استوار بر اهداف فرهنگیتان.

8فروردین 1401

 

دیدگاه دکتر مهراب حیدری (فعال فرهنگی و اجتماعی) درباره اهمیت محوطه باستانی ازبکی

11 فروردین 1401

 

نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی به روایت آقای دکتر حسین تفویضی

(رئیس کانون وکلای دادگستری استان البرز)

با سلام و احترام

ضمن عرض تبریک و تهنیت نوروز باستانی 1401 خدمت تمامی اعضای فهیم کانال تلگرامی البرزپژوهی، امیدوارم با لطف خدا سال نو سالی سرشار از اتفاقات خوب برای مردم شریف ایران و تمامی ملت های دنیا باشد. جا دارد به سهم خویش از زحمات دلسوزانه محضر دکتر حسین عسکری عزیز البرزپژوه فرهیخته و دغدغه مند استان البرز تشکر و قدردانی کنم. همچنین شایان ذکر است میراث فرهنگی یک کشور علاوه بر ایجاد حس اتحاد و همبستگی یک ملت حتی به عنوان هویت ملی یک ملت نیز شناخته می شود بنابراین می بایست تمامی مردم موظف هستند از میراث فرهنگی خویش صیانت و محافظت نمایند. بنده بعدازظهر روز ششم فروردین 1401 به نوروزگاه محوطه باستانی ازبکی در استان البرز رفتم که خوشبختانه تذکرات دلسوزانه استاد عسکری کارساز بود و اجازه ورود مراجعین به داخل دژ مادی محوطه ازبکی داده نشده بود که جای تقدیر و تشکر از دکتر عسکری و مسؤولین ذیربط برگزاری نوروزگاه دارد. در پایان عرایضم امیدوارم با همت بیشتر مسئوولین محترم ذی صلاح و همیاری مردم فهیم محل علاوه بر جمع آوری زباله های (غالباً نایلون های پلاستیکی ریخته شده در مزارع اطراف محل) و‌ همچنین زیباسازی ورودی مسیر این مهم نیز جهت جذب بیشتر گردشگر صورت پذیرد.

با سپاس و تجدید احترام

7 فروردین 1401

عکس از: دکنر حسین تفویضی

 

با نام ازبکی، نان و نام کسب کرده اند...

 

درود بر شما رفیق قدیم و مهربان دکتر حسین عسکری

به مدیر کل محترم میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان البرز نقد وارد است ولی فکر نمی کنم انسان بدی باشد و باید عرض کنم ریشه این همه بی مبالاتی این همه بدبختی این همه آشفتگی این همه ناآگاهی این همه برخوردهای سخیف که با خود بنده هم بارها و بارها صورت پذیرفت و دم نزدم در ادوار پیشین نهفته است... سخن فراوان است اما دو نکته مهم باید عرض کنم: یکی اینکه نهادهای مدنی و فعالان فرهنگی با هم همگرا نیستند و باید پذیریم که همدیگر را با روش های نادرست رد می کنیم و در برابر متولیان فرهنگی استان جزیره ای عمل می کنیم.  نکته بعدی این که برای حل مشکلات یا حداقل تقلیل آنها باید افراد فاسد را پای میز محاکمه کشاند که تازگی ها هم دوباره سر از تخم درآورده و در انظار عمومی حضور پیدا می کنند. افرادی که سر میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی بلاهای متعددی آورده اند و متاسفانه همانطور به حال خود رها شده اند اعم از مدیران یا هر کس دیگر. همین افراد باعث کاهش ارزش محوطه فاخر ازبکی در طی سال ها شده اند با نام ازیکی نان و نام کسب کرده اند و این محوطه بی نظیر را روز به روز تنزل منزلت داده اند. دست تک تک افرادی را که در مسیر مبارزه با فساد در میراث فرهنگی استان همراه و همگام باشند می فشارم. بی شک قانون و کشاندن افراد فاسد به پای میز محاکمه می تواند بخشی از معضلات فعلی را کاهش دهد. خدا را شکر چهارچوب های موجود اجازه ورود نهادهای مدنی را در کنار دادستانی های شهرستانی و استان و همچنین ضابطین شرافتمند انتظامی و امنیتی و همچنین قضات اخلاقمند به موضوع مواریث ملموس و ناملموس، گردشگری و صنایع دستی را می دهد. به نظر بنده نشستی اضطراری با مدیر کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی استان البرز داشته باشیم تا اهمیت موضوع و برخورد سخیف برخی مدیران زیرمجموعه ایشان مورد بررسی قرار گیرد.

سیامک صحافی

رئیس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان

7 فروردین 1401

 _______________________

گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی -1  

 

گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 3 

 

گفت و گوی انتقادی درباره برگزاری نوروزگاه در محوطه ازبکی - 4 

 


نوشته شده در  سه شنبه 101/1/16ساعت  3:24 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

پاسدار مسجد قاجاری البرز 

 

متاسفانه چند ساعت مانده به تحویل سال 1401 خورشیدی، «کربلایی محمدنبی روزبان» عضو هیئت امنای مسجد حضرت ابوالفضل (ع) روستای نجم آباد شهرستان نظرآباد از توابع استان البرز - که در سال 1386ش به شماره 19166 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده - در راه انتقال به بیمارستان درگذشت. این سوگ را صمیمانه به خانواده گرامی آن مرحوم تسلیت عرض می کنم. از سال های نگارش کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» یعنی از حدود سال 1380، کربلایی را می شناسم. برای آخرین بار هم ایشان را روز جمعه 26 آبان 1400 در آیین «لبخند صبح» در کتابخانه عمومی نجم آباد دیدم. همچنان با شوق و حرارت از مسجد قدیمی نجم‌آباد - که نمازگاه آخوند ملا ابراهیم نجم آبادی (درگذشت 1245ق) مدرس حکمت متعالیه در اوایل حکومت قاجاریه و آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی (درگذشت 1320ق) قرآن پژوه و فقیه آزادی‌خواه صدر مشروطیت به شمار می رود - سخن گفت. در آن شب خاطره انگیز، نامه‌نگاری‌های خود با تعدادی از مراجع معظم تقلید شیعه همانند آیات عظام آقا سید علی خامنه ای، آقا شیخ محمدعلی اراکی، آقا شیخ محمد فاضل لنکرانی و شیخ جواد آقا تبریزی را نشانم داد. در آن نامه ها که متعلق به سال های 1370 تا 1374 است، هیئت امنای مسجد به اصرار برخی از اهالی، از مراجع استفتاء کرده اند «آیا امکان دارد بخشی از مسجد قدیمی نجم آباد را تخریب کرده و آن را به کوچه اضافه کنند تا به اصطلاح عبور و مرور خودروها و عابرین به آسانی انجام شود!» پاسخ های مراجع تقلید، قابل توجه و متنوع است. در نخستین استفتاء، شیخ الفقها آیت الله شیخ محمدعلی اراکی (درگذشت 1373) در تیر ماه 1370 مرقوم کرده اند: «الحاق زمین مسجد به کوچه کم باشد یا زیاد، جایز نیست و آنچه را که ذکر نمودید مجوز برای الحاق مسجد به کوچه نیست.» مرحوم کربلایی و دیگر اعضای هیئت امنا با استناد به همین «ابراز نظر شرعی»، مانع تخریب مسجد قدیمی می شوند. فتوایی که «حفظ میراث فرهنگی» هم در آن لحاظ شده است.

به گمان بنده، در «رویکردهای نوین اجتماعی و نظام ساز به فقه و فقاهت»، همچنان جای «فقه میراث فرهنگی» در پروهش ها و دروس عالی حوزوی و رساله های عملیه خالی است. هنوز هم برخی متشرعین بر این باورند که با پرداخت خمس، می توان مالک اشیای تاریخی و باستانی (بخوانید گنج) شد. بر مبنای این نگرش فقهی، تخریب و تصاحب میراث فرهنگی، «گناه» نیست! البته به تصریح قانون مجازات اسلامی، «جرم» است. اگر بر مبنای «فقه پویا» (روش اجتهادی امام خمینی)، عبور خودرو از چراغ قرمز، حرام است چرا ویرانی عناصر تاریخی، هویتی و معنوی یک ملت بزرگ، گناه شرعی نباشد...

حسین عسکری

اول فرودین 1401

 

بازنشر یادداشت فوق در خبرگزاری شبستان

 

آیت الله شیخ محمدعلی اراکی

 

کربلایی محمدنبی روزبان

 

استفتاء کربلایی محمدنبی روزبان از آیت الله شیخ محمدعلی اراکی درباره تخریب مسجد قاجاری نجم آباد استان البرز، 22 تیر 1370

 

تخریب سقف  مسجد تاریخی نجم آباد به روایت روزنامه جام جام، چهار‌شنبه 3 اردیبهشت 1399، شماره 5641، صفحه 16

 


نوشته شده در  جمعه 101/1/5ساعت  10:1 صبح  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

 

از دبستان برزگران کرج تا تحصن کبیر

به دعوت معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، با شماره چهارم فصلنامه جان جهان (پاییز 1400) به گفت و گوی البرزپژوهانه نشستم. این فصلنامه خواندنی و البته دیدنی به مدیرمسئولی آقای دکتر مصطفی اویسی و سردبیری آقای مهندس اکبر فضل الهی منتشر می شود. پیش از این استاد نوراله نریمانی (نیرن) و آقای دکتر مهراب رجبی درباره فرهنگ و تاریخ استان البرز با محوریت دانشکده کشاورزی کرج، با این فصلنامه سخن گفته اند.

حسین عسکری

_________________________________

 

- لطفاً با معرفی خودتان شروع بفرمایید.

- بنده فرزند پنجم کشاورزی زحمت­کش هستم که همزمان با کار زراعت به کار مکتب ­داری (آموزش و پرورش سنتّی) می­پرداخت. در اول فروردین 1353 در محله قدیمی شهر نظرآباد متولد شدم اما در شناسنامه ­ام محل تولد، کرج قید شده است. برخلاف مرحوم پدرم که اهل کتاب و دانش بود، مرحوم مادرم سواد اندکی داشت. در سال­ های کودکی همیشه فکر می ­کردم، زادگاهم آخر دنیاست چون در شمال آن کوه­ های البرز را می­ دیدم و در جنوب، ارتفاعات حلقه­ دره را. در نوجوانی، پس از آشنایی با نشریه «میقات کرج» به نوشتن و روزنامه­ نگاری علاقه­ مند شدم. تعدادی مطلب کوتاه هم از قلم نوجوانی بنده در آن نشریه چاپ شده است. پس از آن، فعالیتم را در «ماهنامه تصویر ساوجبلاغ» ادامه دادم. در آن نشریه که بیش از 70 شماره چاپ شد، به سردبیری هم رسیدم. از همان نوجوانی به شناخت فرهنگ و پیشینه زادگاهم سپس شهرستان ساوجبلاغ و در ادامه استان البرز پرداختم و چندسالی است که به صورت روشمند و متمرکز، فعالیت­ های مکتوب و پژوهشی ­ام بیشتر معطوف به «البرزپژوهی» است. هفت عنوان کتاب و تعدادی مقاله در این زمینه از بنده چاپ شده است. رشته دانشگاهی ­ام در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد، «فقه و مبانی حقوق اسلامی» و در مقطع دکتری، «مدیریت راهبردی دانش» است اما البرزپژوهی برایم بیشتر جذابیت دارد. نام کتاب­ های چاپ شده ­ام به این شرح است: بیداری دشت کهن، دشتی به وسعت تاریخ، روستای ایستا، علمای مجاهد استان البرز، کهن­ دشت، کتابشناسی ساوجبلاغ، نقد دل. حدود 120 مدخل در جلدهای 11 تا 16 دایره ­المعارف تشیع نوشتم و چندتایی هم مقاله علمی - پژوهشی که در پیوند با مدیریت دانش است. هم اکنون کتابی با عنوان «روستازادگان دانشمند» در دست چاپ دارم و این روزها، بیشتر مشغول نگارش کتاب «تاریخ هشتگرد: از آغاز تا انقلاب اسلامی» هستم. مدیر مسئول نشر شاهدان البرز، عضو انجمن میراث فرهنگی استان البرز، عضو انجمن کتابخانه ­های عمومی شهرستان ساوجبلاغ، عضو هیئت موسس موسسه فرهنگی و هنری شمیم جوان البرز و موسسه رخسار قرآن و همکاری با رادیو و تلویزیون البرز از دیگر فعالیت فرهنگی و اجتماعی­ ام در سال­ های اخیر است.


- شما چگونه با دانشکده آشنا شدید و اولین باری که تشریف آوردید دانشکده چه زمانی بود؟

- در اوایل دهه هفتاد خورشیدی برای دسترسی به منابع بومی کتابخانه دانشکده کشاورزی به ویژه کتاب «کرج ­نامه» نوشته مرحوم دکتر پرویز نیلوفری و دیگر آثار مربوط به شهرستان کرج و حومه، وارد دانشکده شدم. پس از آن چندبار به همراه گروهی از البرزپژوهان، میهمان دانشکده بودیم. چندسال پیش هم به همراه خانواده، دیدار نوروزی از کاخ سلیمانیه و نقاشی ­های منحصر به فردش و موزه جانورشناسی داشتیم. محیط دانشکده بسیار زیبا، چشم­ نواز، خاطره­ انگیز و آرام­بخش و به قول امروزی­ ها، انرژی­ اش مثبت است.


- چه خاطره ­ای از دانشکده دارید؟

- این دانشکده، سندی زنده و پویا از دیرپایی دانش و فرهنگ در شهر کرج و استان البرز است. از سال 1396 به همت آقای دکتر مهراب رجبی (البرزپژوه)، 20 مهر به عنوان «روز البرز» جهت تصویب نهایی به شورای فرهنگ عمومی استان البرز پیشنهاد شده است. در مهر ماه 1296، «دبستان برزگران» با پیگیری وزارت فلاحت و تجارت و مدیریت فنی یک مهندس آلمانی به نام «هانس شریکر» در قریه کرج تأسیس شد. سیر تاریخی «پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران» که دبستان برزگران بخشی از آن است عبارتند از:

1. تاسیس مدرسه فلاحت مظفری در سال 1279؛

2. انحلال مدرسه فلاحت مظفری در سال 1285؛

3. تاسیس دبستان برزگران کرج در سال 1296؛

4. انحلال دبستان برزگران در سال 1300؛

5. گشایش مدرسه ابتدایی و متوسطه فلاحتی در پارک امین ­الملک تهران در سال 1301؛

6. تاسیس مدرسه عالی فلاحت کرج در سال 1306؛

7. تاسیس بنگاه‌های علمی فلاحتی کرج در سال 1314؛

8. تغییر نام مدرسه عالی فلاحت کرج به دانشکده کشاورزی در سال 1319؛

9. پیوستن دانشکده کشاورزی کرج به دانشگاه تهران در سال 1325؛

10. تغییر نام دانشکده کشاورزی کرج به دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1345؛

11. تاسیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1383؛

12. نکوداشت یکصد و بیستمین سال تاسیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1399.


- درباره دبستان برزگران کرج بیشتر توضیح دهید.

- این دبستان در واقع همان «مکتب عملی فلاحتی» بود که با حضور 35 شاگرد بالای 15 سال، از طریق آزمون ورودی آغاز به کار کرد. این مدرسه، شبانه ­روزی و دوره تحصیل در آن یک ساله بود.بر اساس پروگرام دبستان برزگران که در سال 1297 چاپ شده، این درس‌ها تعلیم داده می‌شد: فارسی، شرعیات، حساب، سیاق، هندسه، فیزیک، علم زراعت، حیوان داری، پرورش و تربیت درختان میوه، کائنات جو (هواشناسی کشاورزی)، شناسایی اراضی، دایر کردن اراضی، کوت و رشوه (کودشناسی)، دفترداری مختصر، مساحی (اندازه گیری مساحت اراضی)، گیاه شناسی، پرورش زنبور عسل، ساختن ابنیه دهاتی، تربیت جنگل به طور عموم، ثروت روستایی، قوانین جاریه روستایی، ماشین‌های زراعتی به طور عموم. از دیگر سو، اقامه نمازهای واجب، ورزش، عملیات زراعتی در مزارع، در فهرست برنامه‌های شبانه روزی این مدرسه دیده می‌شود. حتی در صفحه 9 پروگرام دبستان برزگران آمده است: «در مواقع نماز، اذان هم گفته می‌شود.» همچنین در صفحه 11 آن ذیل «درس شرعیات» درج شده است: «اصول دین؛ فروع دین (مخصوصاً ذکر اهمیت امر به معروف و نهی از منکر)؛ تقسیمات اولیه ارث؛ مکاسب حلال و حرام.»


- دوست دارید صد یا دویست سال دیگر اینجا (دانشکده) چه شکلی باشد؟ یا خوب است به همین شکل حفظ شود؟

- زیبنده است که این مجموعه فرهنگی و تاریخی، با رعایت استانداردهای معماری و حفاظت آثار تاریخی به همین شکل امروزین حفظ شود. تا آنجا که اطلاع دارم این مجموعه به شماره 14665 در 16 اسفند 1384 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است. هدف از این ثبت، حفظ هویت و اصالت آن است تا آیندگان هم این شکوه و تاریخ علم کشاورزی در ایران و علوم وابسته به آن را به تماشا بنشینند.


- نقش و جایگاه دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی در شهر کرج و استان البرز را چگونه توصیف می­ کنید؟

- به نظرم دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، یکی از عناصر اصلی و محوری توسعه شهر کرج و در پی آن استان البرز بوده است. علاوه بر آموزش، پژوهش و تربیت دانشجویان در رشته کشاورزی و دیگر رشته­ های هم­پیوند با آن، در رویدادهای مهم فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و... حضوری جدی و اثرگذار داشته است. همان­گونه که در 20 بهمن 1399 در میزگرد تحلیلی «نقش دانشکده کشاورزی در انقلاب اسلامی» عرض کردم، بر اساس مجموعه اسناد برجای مانده از سازمان اطلاعات و امنیت حکومت پهلوی (ساواک)، این دانشکده در رویدادهای مربوط به انقلاب اسلامی حضور موثری داشته است.


- با توجه به مجال کوتاه این گفت­ و ­گو، می ­توانید به فرازهایی از مبارزات استادان، دانشجویان و کارکنان دانشکده در دوران انقلاب اسلامی اشاره کنید؟

- دانشکده کشاورزی با توجه به موقعیت مهم و قابل توجه­ اش در شهر کرج و نزدیکی­ اش به مدارس فارابی و دهخدا، مساجد جامع و اعظم و امامزاده حسن، یکی از کانون­ های اصلی مبارزاتی علیه حکومت پهلوی بود. در بین دانش ­آموختگان دانشکده کشاورزی، می­ توان به استادان و دانشجویان مبارز (مثل دکتر منصور عطایی از نیروهای ملی مخالف حکومت پهلوی و محمد حنیف ­نژاد از دانشجویان مبارز نزدیک به جبهه ملی و نهضت آزادی) و برخی کارگزاران حکومت پهلوی (مثل امیر اسدالله علم نخست­ وزیر حکومت پهلوی در سال ­های 1341 و 1342) اشاره کرد که اهمیت تقابل­ های سیاسی و مذهبی در آن را دو چندان می­ کرد. ردّ پای سه نوع جریان مبارزاتی اسلامی، ملی و اشتراکی در دانشکده قابل شناسایی است. سندی وجود دارد که نشان­ دهنده دیدار دانشجویان مبارز دانشکده با امام خمینی در سال 1342 پیش از وقوع قیام 15خرداد است. در 16 خرداد 1342 هم گروهی از دانشجویان علیه حکومت پهلوی تظاهرات کردند و خواستار آزادی امام خمینی شدند. براساس گزارش­ های ساواک، در 10 و 24 تیر 1342 هم فضای دانشکده ملتهب بوده و مخفیانه اعلامیه­ های اعتراضی در آن پخش می­شد. همچنین دانشجویان سیاسی دانشکده کشاورزی کرج با روحانیون مبارز و آگاه آن سال­ ها همانند آیت­ الله سید محمود طالقانی، شهید سید عبدالکریم هاشمی ­نژاد و علامه محمدتقی جعفری ارتباط گرمی داشتند و از آنها برای سخنرانی در دانشکده دعوت می­ کردند. آنها با مهندس مهدی بازرگان هم ارتباط داشتند.


- در آن سال­ های مبارزه، چه تشکّل­ها و گروه­ های سیاسی در دانشکده فعال بودند؟

- برخی استادان و دانشجویان یا کارمندان دانشکده با گروه­ها و تشکّل ­هایی همچون انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، سازمان مجاهدین خلق ایران (اولیه)، جبهه ملی ایران، نهضت آزادی ایران، سازمان چریک­ های فدایی خلق، حزب توده ایران و سازمان ملی دانشگاهیان مرتبط بودند و به تبع آن در مبارزه با حکومت پهلوی، بینش و کنش آن گروه ­های سیاسی را به فضای دانشکده می ­کشاندند.


- «سازمان ملی دانشگاهیان» چگونه تشکلّی بود، سیاسی بود یا صنفی؟

- از شیوه ­های مبارزاتی استادان، دانشجویان و کارکنان دانشکده کشاورزی می­ توان به برپایی تظاهرات، تکبیرهای شبانه، فعالیت­ های هنری مثل اجرای تئاتر و نمایش فیلم، اعتصاب غذا، پخش اعلامیه و برگزاری نمایشگاه و تحصن اشاره کرد. دانشجویان این دانشکده بودند که برای نخستین بار، تکبیرهای شبانه را در کرج رواج دادند. تحصن استادان دانشکده­ های کشاورزی و منابع طبیعی را هم می­ توان به تحصن صغیر (یک روزه) و تحصن کبیر (25 روزه) تقسیم کرد. تحصن یک روزه در 7 آبان 1357 برگزار شد و تحصن 25 روزه از 29 آذر شروع شد و تا   23 دی 1357 ادامه پیدا کرد. در واقع، «سازمان ملی دانشگاهیان» در آن دو تحصن، فعال بود.


- درباره تحصن کبیر، اسنادی برجای مانده است؟

- در این باره علاوه بر تعدادی اسناد، کتابی 338 صفحه­ ای به قلم آقای مهندس سید محمدکاظم نایینی از استادان حاضر در تحصن برجای مانده که در سال 1391 به همت آقای سید جواد میرسلیمی (آل طاهر) با عنوان «از تحصن تا بازگشایی» به چاپ رسیده است. در این تحصن 25 روزه از 2200 مدرس دانشگاه تهران، 71 نفر شرکت کردند که 25 نفر از کرج بودند، 15 نفر از دانشکده کشاورزی و 10 نفر از دانشکده منابع طبیعی. از استادان حاضر در آن اعتراض سیاسی به حکومت پهلوی می­ توان به دکتر عباسعلی زالی، دکتر جمشید خیرابی، دکتر عزیز خرازی پاکدل، دکتر حسین حبیبی کاسب و خانم دکتر پوران سلیمانی اشاره کرد. روحانیون مبارز تهران، جمعیت حقوق­دانان ایران، کمیته همبستگی اعضای وزارت امور خارجه، سازمان تحقیقات زمین­ شناسی و معدنی، جامعه اصناف گمرک، سندیکای مشترک کارکنان صنعت نفت و جبهه ملی ایران از حامیان این تحصن بودند. آیت ­الله طالقانی هم در نوزدهمین روز تحصن، با استادان انقلابی دیدار و گفت­ و­ گو کردند.


- آیا دانشجویان مبارز دانشکده با مساجد شهر کرج هم در ارتباط بودند؟

- بله، پیوند عمیقی داشتند. به طور نمونه، بر اساس اسناد ساواک گروهی از دانشجویان در 23 اردیبهشت 1357 در مسجد اعظم کرج تجمع کردند. در آن مراسم سیاسی و مذهبی، سخنران مراسم دستگیر شد. در پایان این گفت ­و­ گو، پیشنهاد می­ کنم که کتاب و فیلم مستندی درباره مبارزات سیاسی و اجتماعی دانشکده­ های کشاورزی و منابع طبیعی کرج در سال ­های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، تدوین و منتشر شود تا نسل جوان و دانشجویان با آن فعالیت­ ها و کارکردهای سیاسی و اجتماعی دانشکده هم آشنا شوند.


- منبع: جان جهان (فصلنامه فرهنگی - اجتماعی دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران)، سال اول، شماره 4، پاییز 1400، صفحه 6.

 

 

 


نوشته شده در  جمعه 100/12/27ساعت  6:3 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10      

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز -1
رسانه ملی و تنوع فرهنگی و زبانی استان البرز - 2
پاسخ البرزپژوهانه به بی ادبی علیرضا پناهیان به ساحت پیامبر (ص)
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج -1
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 2
مطالبه ای درباره فرهنگسرای خط و تذهیب شهر کرج - 3
خاطره اسماعیل آل احمد از استاد دکتر یوسف مجیدزاده
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]