حسین عسکری پژوهشگر تاریخ و فرهنگ استان البرز گفت: «یافته های باستان شناسی مربوط به هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح، از محوطه باستانی ازبکی به دست آمده است. در این محوطه آثار و معماری از هزاره هفتم پیش از میلاد تا دوره ایلخانیان وجود دارد.» نظرآباد یکی از شهرستان های شش گانه استان البرز است. این شهرستان حدود 587 کیلومتر مربع وسعت دارد و طبق آخرین سرشماری سال 95، 152 هزار در این شهرستان سکونت دارند. برنامه «سلام صبح بخیر» رادیو ایران در بخش ایرانیار با حسین عسگری در خصوص این منطقه و جاذبه های گردشگری آن گفت و گو کرده است. برنامه سلام صبح بخیر رادیو ایران شنبه تا چهارشنبه هر هفته ساعت 6:35 از رادیو ایران پخش می شود.
دریافت فایل صوتی گفت و گوی فوق
امروز از طریق یکی از دوستان اهل قلم مطلع شدم که بر اثر بارندگی دیروز، بخشی از سقف مسجد تاریخی نجم آباد از توابع شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز فرو ریخته است. این مسجد متعلق به دوره قاجار است و براساس پژوهش های تاریخی، برخی علمای خاندان علمی و فرهنگی نجم آبادی همانند آیت الله شیخ هادی نجم آبادی (روحانی نواندیش و قرآن پژوه عقل گرای روزگار قاجار) و ملا ابراهیم نجم آبادی (حکیم صدرایی دوره قاجار) در آن نماز گزارده اند. این اثر در سوم خرداد 1386 به شماره 19166 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. از دست اندرکاران میراث فرهنگی استان البرز و شهرستان نظرآباد انتظار می رود که ضمن جلوگیری از تخریب بیشتر این اثر مذهبی - فرهنگی، نسبت به میزان آسیب آن در رسانه های جمعی اطلاع رسانی نمایند. چون تصویری از تخریب مسجد نداشتم، به ناچار عکسی از روند بازسازی مسجد در سال های پیش را منتشر می کنم. این عکس متعلق به آرشیو آقای علی عسکری است.
حسین عسکری - اول آبان 1398
تصاویر مسجد قدیمی نجم آباد متعلق به دوره قاجار، دوم آبان 1398
خبر ایسنا درباره تخریب مسجد نجم آباد
کو چشمی که ببیند...
یادداشت کوتاه دکتر حکمت اله ملاصالحی (استاد دانشگاه تهران و عضو هیئت امنای بنیاد ایرانشناسی) پس از رویت خبر ریزش سقف مسجد قدیمی نجم آباد در استان البرز
«سقف عالمی در حال فروریختن است و نمی بینیم. فروپاشی سقف یک مسجد نیست. سقف عالمی از سنت و میراث نبوی کهنی است که پی به پی فرو می ریزد و آوارشان بر سرمان فرو می بارد اما کو چشمی که ببیند و کو عقل و هوشی که احساس کند. ستون فقرات سنت و میراث کهنی است که بر اثر زلزله های سنگینی که از ارض تاریخ سر برمی کشد و جامعه و جهان بشری ما را در مقیاسی سیاره ای تکان می دهد و به لرزش درمی آورد و درهم می شکند و آثار و اثقالشان را بر سرمان فرو می بارد و بی آنکه احساس کنیم چه بر سرمان آمده است. خوشا به حال خفتگان!»
___________________________________
یادداشت دکتر محمدعلی نجم آبادی
(از نوادگان آیت الله شیخ هادی نجم آبادی)
چه بگویم واقعاً بعد از دیدن عکس ها.
اشکى به چشم و زخمى در درون
آهى چو اژدر پر کشد از اندرون
کاملاً فى البداهه بود. شما می دانید شروع آشنایى من با نجم آباد با آماده سازى برگزارى یکصدمین سال درگذشت جدم آیت الله حاج شیخ هادىنجم ا?بادى بود که با همت افرادى چون آقاى شهرام نجم ا?بادى و سایر دوستان در سال 1378 در مسجد بزرگ شهر جدید هشتگرد و نجم آباد از طرف اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ساوجبلاغ و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بسیار موفق برگزار شد؛ با سنخرانی هاى مدقن و پر محتواى افرادى چون مرحومین استاد علامه محمدتقی جعفرى و استاد علی دوانی و حقیر و... پس از آن، رفت و آمد من به نجم آباد محل تولد اجدادم بیشتر و بیشتر شد و منجر به آشنایى با دکتر حسین عسکرى و دیگر بزرگواران شد و مرحوم عمویم آیت الله حاج شیخ ابوالحسن نجم ا?بادى و دو فرزندشان در آرامستان بهشت زینب (س) به خاک سپرده شدند. گفتنى زیاد است همین بس که یادم می آید در این مسجد حضرت ابوالفضل (ع) بارها نماز خواندم و صحبت کردم. حال سقف این مسجد چند صد ساله فرو ریخت!؟ بسیار جاى تاسف دارد. جناب آقاى دکتر عسکرى، ان شاالله با پیگیرى مجدانه جنابعالى و دیگر مسئولین هرچه زودتر این آثارباستانى و مذهبی بهتر از قبل بازسازى شود. به امید آن روز.
___________________________________
نجم آباد من
یادداشت اسماعیل آل احمد (نویسنده و البرزپژوه) درباره مسجد قدیمی نجم آباد که سقفش فرو ریخت
داستان من و نجم آباد، داستانی عجیب است. گاه فکر می کنم آن قدر که من حرص این دیار را می خورم خود نجم آبادی ها هم نخورند. روستایی که هربار به انگیزه ای و کاری و سخنی و سفری رابطه ام با او تنگاتنگ تر می شود. مواردی از این رابطه تنگاتنگ را برای شما روایت می کنم.
الف)
سال ها پیش برای برگزاری کلاس های معارف تابستان با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به این روستا رفتم. واسطه حضورم در این روستا پایگاه بسیج آن بود که دوستان عزیزم حاج اکبر روزبان و رضا ورزدار، آن را اداره می کردند. این درس ها و کلاس ها باعث شد تا با کسان بسیاری دوست شوم و به لطف خدا آن دوستی هم چنان ادامه دارد.
ب)
در مسیر نوشتن کتاب صداقت ساقی که به زندگی دانشمندان حوزوی نظرآباد می پردازد دوباره با نجم آباد هم آغوش شدم. بخش بزرگی از این کتاب به عزیزان دانشمندی اختصاص دارد که از این روستای زرخیز برخاسته اند.
پ)
مسجد قدیمی حضرت اباالفضل علیه السلام این روستا را هم هربار که می دیدم کامم تلخ می شد. مسجدی که سقف آن فرو ریخته بود. به قدری این وضعیت آزارم می داد که با دوست باستان شناسم آقای ابوطالب پیشگاه پور مشورت کردم تا معماری را که از پس چنین بناهایی برمی آید معرفی کند. ایشان هم آقای محمد ملاحسینی را معرفی کردند. او کارشناس ارشد معماری بود. با هم قرار گذاشتیم تا در بعدازظهر یک روز ماه مبارک رمضان با هم دیدار کنیم. آقای ملاحسینی با پدر ارجمندشان به نجم آباد آمدند و مسجد را دیدند. ایشان نمی توانست قدمت پانصدساله مسجد را بپذیرد اما به قدمت آن اعتراف داشت. با هم فضای بالا و پایین و اطراف مسجد را ورانداز کردیم. من، پیشنهاد کردم خاک سنگین تل انبار شده بر بام نیمه گنبدی مسجد را برداریم تا سقف آن سبک شود بعد آن را ایزوگام کنیم اما آقای ملاحسینی بر آن بود که روی این بام به ارتفاع یک متر، خاک وجود دارد و ممکن است با برداشتن آن سقف تکان بخورد پس بهتر است دوستان به همان سبک موجود در ساختمان، ابتدا آجرهای سقف را بنشانند سپس با استفاده از یک آدم وارد، سقف را مثل اولش کاهگل کنند. اصرار من برای افطار آقای ملاحسینی و پدر ارجمندشان در نظرآباد به جایی نرسید و آنان راهی تهران شدند. دوستان عزیز نجم آبادی هم دست به کار شدند تا منطق راه گشای حرکت جهادی و آتش به اختیار را در تعمیر مسجد اجرا کنند. پس از مدتی کار را به همان صورت که آقای ملاحسینی پیشنهاد کرده بود انجام دادند و آیین پرفیض دعای ندبه را در مسجد شروع کردند. چند هفته ای هم افتخار سخنرانی آن آیین با من بود. این تصور دوست داشتنی با من بود تا این که دیروز یکی از دوستانم مرا از وضعیت اسفناک مسجد آگاه کرد. من هم بر خود فرض دانستم تا در این باره چیزی بنویسم. درباره مسجد حضرت اباالفضل علیه السلام. درباره نجم آباد من.
___________________________________
مسجد قاجاری نجم آباد: یک سپاس و یک گله!
پس از اطلاع رسانی و اعتراض گروهی از فعالان فرهنگی نسبت به تخریب مسجد قدیمی نجم آباد (از آثار ملی ایران) بر اثر غفلت ها و بارش های اخیر، مهندس صادقلو فرماندار جدید نظرآباد با فراخواندن مسئولین مربوطه، در روز پنج شنبه دوم آبان 1398 در محل مسجد قاجاری نجم آباد حضور یافته و موضوع را از نزدیک بررسی و تصمیماتی را در این راستا اتخاذ کردند. از ایشان و تدابیرش سپاسگزاریم. اما گله فعالان فرهنگی از برخی مسئولین مربوطه، همچنان باقی است چون به جای پاسخ گویی بهنگام به هشدارها، ضمن سلب مسئولیت از خود، بسان کارآگاهان به دنبال منبع خبر رسانه ها بودند و خود را پشت مفاهیم نخ نمایی چون ایجاد تشنج و تضعیف دولت، مخفی کردند. این مدیران؟! آگاهی داشته باشند که مقوله فرهنگ و میراث فرهنگی متعلق به وزارت میراث فرهنگی نیست بلکه سرمایه ملی است. از دیگر سو، نهادهای مدنی (تشکل های غیر دولتی) و فعالان فرهنگی برای دولت و دولتیان تهدید نیستند بلکه فرصت های بی جیره و مواجب عرصه فرهنگ هستند...
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافری است رنجیدن
حسین عسکری - 3 آبان 1398
___________________________________
توضیحات اداره میراث فرهنگی و گردشگری درباره تخریب مسجد نجم آباد
پرونده ثبتِ اثر در فهرستِ آثارِ ملی ایران
نام ثبتی: مسجد قدیمی حضرت ابوالفضل || قدمت: قرن 13ه.ق || شماره ثبت: 19166 || تاریخ ثبت: 1386/03/03 || نشانی: استان البرز، شهرستان نظرآباد، دهستان نجم آباد، روستای نجم آباد، بعد از میدان شهید آزاد رنجیر.
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
چند سالی است به همت و سلیقه آقای علی بابایی (مدیر فروشگاه بزرگ ایلوند) در شهرک زیاران کنار راه طالقان، قفسه هایی از کتاب ها و نشریات مربوط به استان البرز به ویژه طالقان در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است. آقای بابایی که ادبیات خوانده، این ایده ارزشمند فرهنگی را در کنار پیشه تجاری خود عملی کرده تا به همگان یادآوری کند که فعالیت های اقتصادی و تجاری برای گذران زندگی لازم و ضروری است اما کافی نیست؛ بلکه مسئولیت فرهنگی و اجتماعی، شرط کافی این تکاپوهای تجاری و ثروت افزا است. اطلاع دارم که اهل فرهنگ و البرزپژوهان هر چند مدت به فروشگاه ایلوند سر می زنند تا آخرین کتاب های حوزه البرزشناسی و طالقان را ببینند و تهیه کنند. مدیر فروشگاه هم با اشتیاق، تازه ترین آثار این حوزه را رصد می کند تا قفسه هایش همیشه پربار باشد. صمیمانه از ایشان و همکاران گرامی اش بابت این حسن سلیقه سپاسگزارم و از نویسندگان البرزی درخواست می کنم که تولیدات قلمی خود را به این قفسه های طلایی بسپارند. فهرست آخرین کتاب های موجود در فروشگاه ایلوند به این شرح است:
- نگاهی به آداب و سنت ها و فرهنگ مردم روستای حسنجون و سیدآباد طالقان، نوشته فاطمه پوررستگار؛
- زندگینامه عزیز و نگار، سروده حسن پورزاهد؛
- عزیز و نگار: بازخوانی یک عشق نامه، نوشته یوسف علیخانی؛
- باغ دل: دیوان اشعار به زبان تات طالقانی، سروده محب الله گلبابایی؛
- زیدشت، نوشته علی خان بیگی،
- اینجه طالقان: خاطرات سربودوت، نوشته تیمور توکلی سوهانی؛
- قصه های پدربزرگ: افسانه های طالقان، نوشته مهناز حدادی؛
- یمن در شعر پارسی، نوشته محمدعلی صالحی طالقانی؛
- دیوان فائز طالقانی؛
- طالقان در آینه اسناد، گردآوری محمد داودی درزیکلایی و محمدعلی منوچهری؛
- چالشهای وقف زمین در ایران: مطالعه موردی اراضی زیاران، نوشته رستم فلاح؛
- علمای مجاهد استان البرز؛ نوشته حسین عسکری؛
- فرهنگ ستارگان درخشان البرز، جعفر کوهزاده.
نشانی و تلفن فروشگاه ایلوند جهت تهیه حضوری و پستی کتاب های فوق: اتوبان تهران - قزوین، خروجی زیاران - طالقان، شهرک زیاران، فروشگاه ایلوند، 02832833141
- به نقل از کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
مناسبت یکصد و دو ساله
دکتر مهراب رجبی
رییس بنیاد البرزشناسی
یکصد و دو سال پیش - بیستم مهر ماه سال 1296 - «دبستان برزگران» اولین مرکز آموزش عالی کشاورزی در ایران و غرب آسیا، در کرج تاسیس شد. این دبستان که از کارآموزان واجد شرایط سنین 18 تا 25 سال ثبت نام به عمل می آورد حدود هشت سال بعد به منطقه چهاردانگه تهران منتقل و با نام مدرسه فلاحت، به فعالیتهای علمی و آموزشی خود که اینک علاوه بر کشاورزی، رشته های دامداری و دامپزشکی نیز به آن افزوده شده بود ادامه داد. مدرسه فلاحت در در سال 1307 (شش سال قبل از تاسیس دانشگاه تهران) مجدداً به کرج منتقل و تبدیل به دانشکده کشاورزی کرج گردید. توضیح لازم آنکه برخی از محققان و البرزپژوهان سال 1285 (مقارن با دوران حکومت مظفرالدین شاه قاجار) را تاریخ اولیه تاسیس مدرسه فلاحت (مظفری) می دانند که این نظریه به منظور تحقیق بیشتر، در دست بررسی می باشد. از حدود پنج سال قبل، روز بیستم مهر ماه از سوی بنیاد البرز شناسی (و با نظارت استانداری البرز) به عنوان روز ملی البرز معرفی و در دو سال گذشته (سالهای 97 و 96) طی مراسمی (همایش گونه) سالروز تاسیس دبستان برزگران و روز ملی البرز گرامی داشته می شد. شورای فرهنگ عمومی استان البرز در ماه های گذشته اقدام به بازنگری در برخی از تصمیم گیری ها و رویدادهای مهم شهر و استان کرد. در این جلسات که گزارش های آن تقدیم همگان گردید، اعضای محترم و فرهیخته شورا پس از بحث و تبادل نظر، مساله المان استان (دژ مادها، محوطه ازبکی)، نماد گیاهی استان (درخت ارس، هورس) و نماد جانوری استان (عقاب پر طلایی) را به اتفاق آراء مورد تایید و تصویب قرار دادند. بحث و تبادل نظر در خصوص تصویب بیستم مهر ماه به عنوان روز ملی البرز نیمه تمام ماند و به نتیجه کامل نرسید و با وجود نظرخواهی از دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی استان - که جملگی بر آن (بیستم مهرماه) صحه گذاشته و به صورت مکتوب نظر خود را اعلام کرده بودند، مقرر گردید به منظور ارایه نقطه نظرات کارشناسانه تکمیلی، این تصمیم گیری به جلسه یاجلسات آینده موکول گردد.
با وجود چنین شرایطی ، حقیر - مهراب رجبی مسئول بنیاد البرزشناسی - اعلام کردم بنا بر اصول علمی و پژوهشی و همچنین براساس احترام به نقطه نظرات و تصمیمات شورای محترم فرهنگ عمومی، شایسته است از برپایی مراسم بزرگداشت روز ملی البرز در سال جاری - تا اعلام نظر قطعی و تصویب نهایی آن در شورای فوق الاشعار - خودداری شود اما برخی از اندیشمندان و از جمله تعدادی از اعضای شورای محترم مذکور، بر برپایی مراسم تاکید و اعتقاد داشتند - براساس رویه سالهای گذشته - انجام چنین مراسمی مغایر با تصمیمات شورا نخواهد بود. در این ارتباط بر اساس نظر جناب آقای استاندار طی دو هفته گذشته جلسات بحث و تبادل نظر در این خصوص تشکیل و تصمیماتی نیز اخذ شد. علی ایحال با تاکید بر لزوم و اهمیت تصمیم گیری ها براساس خرد جمعی و براساس ضرورت احترام گذاشتن به تصمیمات شورای محترم فرهنگ عمومی، همانگونه که طی نامه ای از آقای استاندار نیز تقاضا شد، اعلام می دارم مراسم بزرگداشت روز ملی البرز در سال جاری برگزار نخواهد شد، اما از آنجا که در برخی خبرها مساله نشست های مقدماتی و قاعده رویه سالهای گذشته موجب درج اخباری در فضای مجازی، مبنی بر برپایی مراسمی در محل کاروانسرای شاه عباسی شده بود، این حقیر ان شاءالله و به شرط بقاء از ساعت 10 تا 12 روز شنبه بیستم مهرماه به منظور عذرخواهی از اندسته از ارجمندانی که احتمالاً از این نوشته آگاهی نیافته و به کاروانسرا مراجعه خواهند فرمود، در این محل حاضر و عذرخواه خواهم بود.
مصلحت دید من آن است که یاران همه کار
بگذارند و خم طره یاری گیرند
فسبح باسم ربک العظیم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
با احترام - مهراب رجبی
15مهر 1398
قابل توجه استاندار و امام جمعه محترم کرج
رضا قاسمپور
روزنامه نگار و فعال فرهنگی
امروز 14 مهرماه روز ملی تهران بود. در این روز علاوه بر همایشها، مراسمات مختلفی در بازشناسی و معرفی تهران بزرگ برای جهانیان صورت گرفت. با این که تهران پایتخت و ویترین مملکت است، لیکن انتخاب و نکوداشت روز ملی حتی برای پایتخت نیز شایسته و بایسته میباشد. استانهایی چون اصفهان (یکم آذر سالروز تاسیس باروی بزرگ اصفهان)، قزوین (نهم اردیبهشت اعلام پایتخت شدن قزوین توسط شاه طهماسب)، اردبیل (چهارم مرداد سالروز استقرار سلسله صفویه)، هجدهم اسفند روز ملی بوشهر (تأسیس مدرسه سعادت)، پانزدهم اردیبشت روز ملی شیراز و بالاخره چهاردهم مهرماه روز ملی تهران (تاجگذاری آغا محمدخان قاجار) روزی را در تقویم شمسی به نام خود ثبت کردهاند. روز 20 مهرماه نیز به طور غیر رسمی (علیرغم مصوب نشدن در شورای فرهنگ عمومی استان) به نام روز ملی البرز نامگذاری شده و هر سال در چنین روزی برنامههای فرهنگی مختلف فرهنگی برپا میگردد. دکتر مهراب رجبی رییس بنیاد البرزشناسی نماد جانوری البرز را عقاب پرطلایی، نماد گیاهی را درخت هشتهزار ساله ارس و نشانه تمدنی را منطقه باستانی یوزبیگی (تپه باستانی ازبکی نظرآباد) بیان میکند. سال گذشته نیز به یمن یکصد سالگی دبستان برزگران کرج (دبستان هدایت سابق و دانشکده کشاورزی فعلی) روز ملی البرز به همت بنیاد البرز شناسی برگزار گردید. به دلیل ظرفیت بالای مهاجرپذیری کرج (ایران کوچک) بافت قدیمی و بومی این شهر دستخوش تغییر و تحولات بنیادین شده و میتوان گفت که کرج فعلی صاحب هویت خاصی نبوده و متأثر از برایند فرهنگ ساکنین استان می باشد. به اذعان استاندار سابق البرز به خاطر درهم تنیدگی چند لایه عملا مسائل البرز و تهران قابل تمیز و تفکیک نیست.
تراکم 11 برابری نسبت به نرم کشوری و همچنین ظرفیت مهاجرپذیری، کرج با مشکلاتی اساسی چون: حاشیه نشینی، اختلاف شدید طبقاتی، آسیبهای اجتماعی، جرمخیزی، ترافیک، آلودگی هوا، بحران آب و... روبه روست. از طرفی ارتباط با 15 استان کشور، وجود دامنههای سر به فلک کشیده البرز، جاده توریستی چالوس، تنوع قومی و فراوانی و ارزانی دستمزدها و... در صورت برنامهریزی مدون فرصتی مغتنم برای رشد و توسعه میباشد. در صورتی که به هر دلیل روز ملی البرز لوث شده و از حیظ انتفاع افتد و از این ظرفیتها به صورت صحیح استفاده نشود، قطعا تبدیل به تهدیدی برای امنیت و رفاه و سبب نقض هنجارهای اجتماعی خواهد شد. لذا انتظار میرود با همراهی امام جمعه محترم به عنوان پدر معنوی استان و رییس فرهنگ عمومی و همچنین استاندار فرهنگدوست، برنامه روز ملی با قدرت و صلابت بیشتری برگزار گردیده و خروجی برنامههای روز ملی البرز تدارک تمهیدات لازم جهت بهرهمندی حداکثری از فرصتها و کاهش تهدیدات احتمالی برای ساکنین البرز بوده و در هویت بخشی به اقوام متکثر ساکن در کرج موثر افتد.
اندر مضرات عدم برگزاری آیین روز ملی البرز
حسین عسکری
نویسنده و البرزپژوه
روز ملّی و هفته فرهنگی شهرها، شهرستان ها و استان ها، پدیدهای مبارک و اثرگذار در راستای هویتبخشی و تقویت فرهنگ بومی در این روزگار پرآشوب و الیناسیون فرهنگی است. پنج سال است به همت گروهی از البرز دوستان و البرزشناسان به ویژه جناب آقای دکتر مهراب رجبی و دوستانش، آیین روز ملی البرز در بیستم مهر ماه برگزار میشود. متاسفانه اخیراً با مخالفت های ابراز شده از سوی برخی اعضای شورای فرهنگ عمومی استان البرز با این مناسبت یکصد و دو ساله یعنی سالگشت تأسیس دبستان برزگران کرج، آیین روز ملی البرز هم لغو شده است. در این مجال نمی خواهم درباره صائب بودن این مناسبت در سپهر فرهنگ و تاریخ استان البرز سخن بگویم. بیشترین دغدغه ام آن است که چرا این گسست و توقف فرهنگی در حال وقوع است. در کشوری که به دلیل تهاجم فرهنگی بدخواهانش و بیتدبیری مسئولان و مدیرانش، پر از گسست های فرهنگی و اجتماعی است، ایجاد گسستی کوچک هم میتواند زیانبار و فاجعه انگیز باشد.
پرسش آن است وقتی که شورای فرهنگ عمومی استان، بدیلی برای بیستم مهر ندارد چرا این مناسبت با سابقه را کنار گذاشته است؟ البته هنوز هم دیر نشده است. امیدواریم بزرگان دین و فرهنگ در شورای فرهنگ عمومی استان با هوشمندی تمام اجازه دهند و خود نیز پیشگام برگزاری آیین روز ملی البرز در سال 1398 شوند. پس از برگزاری آن با مشورتهای عالمانه و بررسی دیگر پیشنهادها، از طریق خرد جمعی و کارشناسی به تایید این مناسبت یا انتخاب بدیل آن مبادرت کنند. به هوش باشیم که بدخواهان این آب و خاک، نقشه های شومی را برای زیست ایرانی - اسلامی ما در سر دارند...
16 مهر 1398
- منبع یادداشت های فوق: کانال البرزپژوهی https://t.me/alborzology
اطلاعیه اداره کل فلاحت زیر مجموعه وزارت «فلاحت، تجارت و فواید عامه» در سال 1310 شمسی در خصوص جذب دانشجو برای تحصیل در «مدرسه عالی فلاحت کرج». این مدرسه در سال 1296ش و با نام «دبستان برزگران» در کرج و در محل کنونی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی تاسیس شده بود.
محوطه باستانی ازبکی نماد فرهنگ و تاریخ البرز شد
بخش اول
مدتی است به همت بلند آقای دکتر حسین محمدی (مدیر گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی)، دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری آن دانشگاه تشویق و راهنمایی می شوند که پایان نامه خود را درباره تاریخ و فرهنگ استان البرز بنویسند. در این راستا، موضوعاتی به شرح زیر خدمت دکتر محمدی عزیز تقدیم می کنم. امیدوارم که مقبول افتد.
حسین عسکری
______________________________
1. حضور و تحرکات فدائیان اسماعیلی در محدوده جغرافیایی استان البرز به ویژه قلاع منطقه طالقان
2. تاریخ تشیع در استان البرز
3. زندگی، زمانه و آرمان های علمی حاسب کرجی
4. اندیشه اصلاح و نواندیشی دینی از دیدگاه شیخ هادی نجم آبادی
5. نقش دانشکده کشاورزی کرج در انقلاب اسلامی براساس اسناد ساواک
6. زندگی، زمانه و آرمان های شیخ محمدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث
7. حضور و فعالیت جمعیت فداییان اسلام در استان البرز
8. سیر تاریخی توسعه صنعت در استان البرز با تاکید بر نقش فاتح، مقدم و نمازی
9. نقش دکتر ابراهیم حشمت طالقانی در نهضت جنگل
10. مواجهه علمای خاندان برغانی با شیخیه و بابیت
11. مقاطع تاریخی حضور سادات علوی در استان البرز
12. بررسی درگیری دهکده کرج به هنگام فتح تهران به وسیله مشروطه خواهان
13. بازتاب اجرای اصلاحات ارضی حکومت پهلوی در استان البرز
14. سیر تاریخی انتخابات مجلس شورای ملی در استان البرز
15. علمای البرزی در انقلاب مشروطیت
16. زندگی، زمانه و آرمان های میرزا صادق مجتهد تبریزی مرجع اهل توقف طالقان
17. نقش اتحادیه طالقانیان در رویدادهای اجتماعی و سیاسی معاصر
18. حضور امام خمینی در کرج و آثار آن
19. مشروعه خواهی از دیدگاه میرزا ابوتراب شهیدی براساس کتاب تذکره الغافل و ارشاد الجاهل
20. مبارزات ملی علیه حکومت پهلوی با محوریت روستای احمدآباد
21. بازخوانی تاریخ دوره مادی براساس یافته های باستان شناختی در استان البرز
22. نقش ایل افشار ساوجبلاغ در رویدادهای تاریخ معاصر ایران
23. نقش خاندان های علمی و فرهنگی استان البرز در رویدادهای تاریخ معاصر ایران
- یادداشت حسین عسکری درباره دکتر محمدی https://t.me/alborzology/329
استقبالی تاریخی در البرز و یک پیشنهاد
روز سه شنبه بیستم شهریور 1380 در آستانه آغاز چهارمین فصل کاوش، برای نخستین بار در تاریخ باستان شناسی ایران، گروه کاوش محوطه باستانی ازبکی واقع در استان البرزمورد استقبال اهالی فرهنگ دوست شهر نظرآباد قرار گرفت. این آیین را انجمن مطالعاتی حکمت (نخستین سمن جوانان شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد) با همکاری شورای شهر و شهرداری در ورودی شهر نظرآباد برگزار کرد. اهمیت برگزاری این آیین فرهنگی بی نظیر تا اندازه ای بود که در بیشتر نشریات سراسری، صدا و سیما، وب سایت های خبری اینترنتی و نشریات بین المللی ایرانیان بازتاب گسترده ای یافت. در این مراسم، استاد دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران و سرپرست گروه کاوش باستان شناختی محوطه ازبکی) گفت: «این استقبال و جشن مردمی در دنیای باستان شناسی جهان بی سابقه است و این مراسم بیان کننده علاقه مردم این شهر به فرهنگ، ملیّت و ایرانی بودن است.» زیور موسوی خویی (خبرنگار روزنامه ایران) نیز در همان ایام ضمن چاپ مقاله ای با عنوان «تپه ازبکی، یادمانی از تمدن کهن» در این باره نوشت: «دیدار از یادمان های 9 هزارساله، کشف نخستین شهر مادی و نیز مردمی که برای نخستین بار در تاریخ ایران در استقبالی پرشور به پیشواز هیأت باستان شناسی رفته بودند تنها هدفی بود که ما را در یک صبح سرد پاییزی به سوی مقصدی به نام محوطه ازبکی کشاند.»
شکوه و اهمیت این اقدام فرهنگی به قدری بود که دکتر مجیدزاده بار دیگر در آذر 1380 در برنامه تلویزیونی زنده پرتو (شبکه چهارم سیما) از جوانان شهر نظرآباد به جهت همکاری با گروه باستان شناسی و برگزاری آیین استقبال از این گروه تشکر کرده و مراسم برگزار شده را اقدامی بی نظیر در طول تاریخ فعالیت های باستان شناسی ایران ارزیابی کرد. ایشان همچنین در پیش گفتار کتاب دو جلدی «کاوش های محوطه باستانی ازبکی» (چاپ سال 1389)، درباره استقبال از گروه کاوش محوطه ازبکی نوشته است: «تشکر ویژه برای آذین بندی شهر نظرآباد، استقبال و خوش آمدگویی رسمی به هیأت کاوش های باستان شناختی در محوطه ازبکی... در برابر ساختمان شهرداری و شورای شهر نظرآباد در آغاز چهارمین فصل کاوش و پس از انتشار خبر انتقال نمونهای از کهنترین خشتهای به دست آمده و از کاوشهای محوطه ازبکی به سازمان ملل و قرار گرفتن آن در موزه آن سازمان، در روزنامههای کشور و سپاسگزاری برای استقبال پرشور هزاران تن از اهالی دوست داشتنی شهرهای نظرآباد و سیدجمال الدین که با در دست داشتن پرچمهای سه رنگ ایران از اتوبوس حامل هیأت همانند سردارانی که پیروزمندانه از جنگی میهنی به خانه بازمی گردند را از یاد نمی برم. نظیر چنین استقبالی تاکنون در هیچ نقطهای از جهان در تاریخ باستان شناسی نه دیده و نه شنیده شده است.»
به جهت ارزش فرهنگی این استقبال تاریخی، در روز سوم شهریور 1398 با همکاری آقای اسماعیل آل احمد نویسنده و البرزپژوه، «طرح پیشنهادی انتخاب 20 شهریور به عنوان روز فرهنگی شهرستان نظرآباد» را به دکتر محمدرضا فلاح نژاد فرماندار شهرستان نظرآباد فرستادیم تا در شورای فرهنگ عمومی شهرستان، بررسی و تصویب شود. این طرح هشت صفحه ای، شامل این عناوین است: مقدمه؛ تعریف هویت ملّی و اهمیت آن؛ شاخصه های هویت ملّی؛ چرایی روز فرهنگی؛ عناصر انتخاب روز فرهنگی؛ پیشنهاد روز فرهنگی نظرآباد؛ تناسب استانی؛ بازتاب های وسیع؛ منابع؛ مستندات.
در طرح پیشنهادی روز فرهنگی نظرآباد، عناصری همانند فراگیری، وحدت بخشی، قدمت، عدم تلاقی با مناسبت های ملّی و مذهبی مهم، توجه به فصول سال و زمان برگزاری و تقویت ارزش ها و سنن اسلامی - ایرانی رعایت شده است. در صورت تصویب این مناسبت، شهرستان نظرآباد پس از استان البرز (20 مهر) و شهر کرج (21 فروردین) دارای روز فرهنگی خواهد شد. بی تردید تصویب این روز و به تبع آن تعیین هفته فرهنگی، باعث تقویت هویت بومی و رونق فعالیت های فرهنگی و هنری خواهد شد. گفتنی است محوطه باستانی ازبکی به ویژه دژ مادی، در چهل و هشتمین جلسه شورای فرهنگ عمومی استان (برگزار شده در اول تیر 1398) به عنوان نماد تاریخی و فرهنگی البرز برگزیده شد. این محوطه باستانی شامل ده تپه و دارای آثاری نفیس متعلق به هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح تا دوره ایلخانیان است.
منابع: یوسف مجیدزاده، کاوش های محوطه باستانی ازبکی، جلد اول: هنر و معماری، تهران: اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران، 1389؛ حسین عسکری، دشتی به وسعت تاریخ، تهران: نشر شهید سعید محبی، 1386؛ روزنامه اطلاعات بین المللی، ش 1772، 27 شهریور 1380؛ روزنامه ایران، ش 2003، 2 دی 1380؛ روزنامه جوان، ش 725، 26 شهریور 1380؛ روزنامه همشهری، ش 2575، 7 آذر 1380؛ ش 2576، 8 آذر 1380؛ هفته نامه کیهان هوایی، ش 1442، 26 شهریور 1380.
- نشر نخست این یادداشت در: حسین عسکری، «استقبالی تاریخی در البرز و یک پیشنهاد»، روزنامه پیام آشنا، ش 1460، شنبه 23 شهریور 1398، ص 8.
یادداشت فوق در وب سایت خبرگزاری ایسنا
طرح پیشنهادی انتخاب روز فرهنگی شهرستان نظرآباد
از فیلم های برجا مانده از آیین استقبال تاریخی مردم نظرآباد
جناب آقای دکتر محمد رضا فلاح نژاد
فرماندار محترم شهرستان نظرآباد
با سلام و احترام، طرح پیشنهادی انتخاب «روز فرهنگی شهرستان نظرآباد» از توابع استان البرز که پس از مشورت با گروهی از فعالان فرهنگی و هنری شهرستان تنظیم شده، جهت استحضار و طرح در جلسه آتی شورای فرهنگ عمومی شهرستان به حضورتان ارسال میشود. پیشاپیش از حُسن توجه جنابعالی به مسایل فرهنگی و هویتی این شهرستان دیرپا سپاسگزاریم.
اسماعیل آل احمد - حسین عسکری
اول شهریور 1398
____________________
1. مقدمه
ضرورت دارد پیش از ارایه طرح توجیهی «روز فرهنگی شهرستان نظرآباد»، با بهره مندی از بیانات حضرت آیت الله خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب (مدظله العالی) درباره هویت جمعی و ملّی، مطالبی بنیادین در میان نهاده شود.
1. الف) تعریف هویت ملّی و اهمیت آن
«هر مجموعه انسانی به یک هویت جمعی، احتیاج دارد و باید احساس اجتماع و بستگی و هویت جمعی کند. در کشورهای دنیا معمولاً روی مفهوم ملیّت، تکیه میکنند و بعضی جاها هم روی قومیت، تکیه میکنند. ملیّت چیست؟ یک هویت جمعی که با برخورداری از آن، هر کشور می تواند از همه امکانات خود برای پیشرفت و موفقیت، استفاده کند. اگر این احساس هویت جمعی، وجود نداشته باشد بسیاری از مشکلات برای آن مجموعه پیش می آید و بسیاری از موفقیت ها برای آنها حاصل نخواهد شد.»
1. ب) شاخصه های هویت ملّی
برای هویت ملّی شاخصه های گوناگونی بیان شده است که در این طرح پیشنهادی، فقط به یک مورد پرداخته می شود. این شاخصه، سرزمین ما و گذشته تاریخی و فرهنگی آن است. «نقطه قوت ایران، عبارت است از سابقه کهن و ریشه دار تاریخی، فرهنگی، علمی و غیره که در وجود آن تردیدی نیست و ملتی را که تازه امروز از زیر بوته بیرون آمده و تبدیل به یک ملّت شده که فاقد گذشته و سابقه و علم و فرهنگ و بزرگان است نمیتوان با ملّتی مقایسه کرد که روزی بزرگترین دانشمندان دنیا از آنِ او بودند و این امتیاز هم نه یک بار و دوبار که قرنهای متمادی مربوط به او بود. در قرنهای بعد از اسلام، بزرگترین دانشمندان دنیا در رشته های مختلف علوم، ایرانی بودند و از میان آنها فارابی ها، ابن سیناها، فخررازی ها، محمد بن زکریای رازی ها، خوارزمی ها و خیام ها و فردوسی ها و سعدی ها برخاستند. اینها گذشته ملّت ما است. ذخایر گذشته کدام است؟ ذخایر گذشته همین حوادث است. هیچ ملت رشید و خردمندی نباید گذشته خود را که مجموعه ای از حوادث است فراموش کند و ملّتی اگر رشید و خردمند باشد فراموش نخواهد کرد. لذا آن کسانی که در دورهای از تاریخ قبل از زمان ما سعی کردند ملّت ها را تصرف کنند و سرنوشت آنها را به دست گیرند یکی از کارهایشان قطع رابطه این ملّتها با گذشته شان بود. در مثالی محسوس، می توان گفت که گذشته تاریخی به مثابه شِفته و بتونی است که ستون، روی آن قرار دارد. هر چه شفته در عمق بیشتری فرو رفته و قوی تر باشد ستون بنا شده روی آن از استحکام بیشتری برخوردار است. ملّتی که سابقه تاریخی ندارد مثل ستونی است که آن را روی زمین سست بنا کرده باشند. هرچه هم با عظمت باشد آسیب پذیری اش خیلی زیاد است. این گذشته تاریخی به چه درد می خورد؟ اهمیت این شجره نامه در این جهت است که نشان میدهد این منطقه به هر دلیلی یا به دلیل اقلیمی یا به دلیل جغرافیایی یا به دلیل تاریخی، منطقه ای است که استعداد در آن پرورش پیدا می کند. افتخار و تکیه به فضل گذشتگان و پدران برای این که به گذشتگان خودمان هم افتخار کنیم نیست. یادآوری این مطالب برای نکته مهم دیگری است و آن این است که یک ملّت و یک جمعیت، هنگامی که به ارزش های بنیادیِ بومیِ خود، واقف بشود؛ استعدادهای خود را بشناسد؛ ارزش اخلاقی و انسانی خود را بداند مغلوب حوادثی که برای او درست می کنند نمی شود. آینده در برابر یک چنین جمعیت و ملّتی آینده روشنی است» (مطالب داخل گیومه در مقدمه طرح، بیانات رهبر معظم انقلاب است؛ برگرفته از: کتاب فرهنگ در منظر مقام معظم رهبری، صص 251 - 255).
2. چرایی روز فرهنگی
حال که با درک درست از مقدمه الف و ب تعریف و اهمیت هویت ملّی مشخص شد باید تصریح کرد که «روز فرهنگی» میتواند یکی از بهترین زمینه ها و انگیزه ها برای شناسایی و تقویت روزافزون هویت جمعی و ملّی هر منقطهای باشد.
3. عناصر انتخاب روز فرهنگی
در انتخاب «روز فرهنگی» باید عناصری اساسی را در نظر گرفت. برخی از این عناصر: فراگیری؛ وحدت بخشی؛ قدمت؛عدم تلاقی با مناسبت های ملّی و مذهبی مهم؛ توجه به فصول سال و زمان برگزاری؛ تقویت ارزش ها و سنن اسلامی - ایرانی و...
4. روز فرهنگی نظرآباد
برای انتخاب این روز مهم با توجه به نکات پیش گفته، روش «بارش فکری» در یک گروه هم اندیشی در فضای مجازی بین 21 نفر از فعالان فرهنگی و هنری شهرستان برگزار شد و 19 مناسبت مربوط به فرهنگ، تاریخ و توسعه شهرستان نظرآباد به معرض گفت و گو و ابراز نظر گذاشته شد. از این 21 نفر، 10 نفر ابراز نظر کردند. 8 نفر با 20 شهریور 1380 (استقبال تاریخی مردم نظرآباد از گروه باستان شناسی محوطه ازبکی) و 2 نفر با 27 تیر 1337 (تأسیس کارخانجات نساجی مقدم) موافق هستند. با این اوصاف می توان دریافت که مناسبت 20 شهریور از استقبال خوبی در بین فعالان فرهنگی و اجتماعی برخوردار است.
5. تناسب استانی
از آنجا که در اول تیر 1398 در چهل و هشتمین جلسه شورای فرهنگ عمومی استان البرز، «محوطه باستانی ازبکی» به عنوان «نماد فرهنگی و تاریخی استان البرز» مورد تصویب قرار گرفته، انتخاب 20 شهریور به عنوان روز شهرستان نظرآباد متناسب، منطقی و قابل قبول است. انتخاب این روز، تناسب ذوقی جالبی با 20 مهر (روز ملّی استان البرز) و 21 فروردین (روز فرهنگی شهر کرج) دارد.
6. بازتاب های وسیع
روز سه شنبه بیستم شهریور 1380 در آستانه آغاز چهارمین فصل کاوش، برای نخستین بار در تاریخ باستان شناسی ایران، گروه کاوش محوطه باستانی ازبکی مورد استقبال اهالی فرهنگ دوست نظرآباد قرار گرفت. این مراسم را انجمن حکمت (نخستین سمن جوانان شهرستان های ساوجبلاغ و نظرآباد) با همکاری شورای شهر و شهرداری در ورودی شهر نظرآباد برگزار کرد. اهمیت برگزاری این مراسم بی نظیر تا اندازه ای بود که در بیشتر نشریات کثیرالانتشار داخلی، صدا و سیما، شبکه های خبری اینترنتی و نشریات بین المللی ایرانیان بازتاب گسترده ای یافت. در این مراسم استقبال، دکتر یوسف مجیدزاده (چهره ماندگار باستان شناسی ایران و سرپرست گروه کاوش باستان شناختی محوطه ازبکی) طی سخنانی گفت: «این استقبال و جشن مردمی در دنیای باستان شناسی جهان بی سابقه است و این مراسم بیان کننده علاقه مردم این شهر به فرهنگ، ملیّت و ایرانی بودن است.» زیور موسوی خویی (خبرنگار روزنامه ایران) نیز در همان ایام ضمن چاپ مقاله ای با عنوان «تپه ازبکی، یادمانی از تمدن کهن» در این باره نوشت: «دیدار از یادمان های 9 هزارساله، کشف نخستین شهر مادی و نیز مردمی که برای نخستین بار در تاریخ ایران در استقبالی پرشور به پیشواز هیأت باستان شناسی رفته بودند تنها هدفی بود که ما را در یک صبح سرد پاییزی به سوی مقصدی به نام محوطه ازبکی کشاند.»شکوه و اهمیت این مراسم به قدری بود که دکتر مجیدزاده بار دیگر در آذر ماه 1380 در برنامه تلویزیونی زنده پرتو (شبکه چهارم سیما) از جوانان شهر نظرآباد به جهت همکاری با گروه باستان شناسی و برگزاری مراسم استقبال از این گروه تشکر کرده و مراسم برگزار شده را اقدامی بی نظیر در طول تاریخ فعالیت های باستان شناسی ایران ارزیابی کرد. ایشان همچنین در پیش گفتار کتاب دو جلدی «کاوش های محوطه باستانی ازبکی» (چاپ سال 1389)، درباره آیین استقبال از گروه کاوش محوطه باستانی ازبکی نوشته است: «تشکر ویژه برای آذین بندی شهر نظرآباد، استقبال و خوش آمدگویی رسمی به هیأت کاوش های باستان شناختی در محوطه ازبکی... در برابر ساختمان شهرداری و شورای شهر نظرآباد در آغاز سومین فصل کاوش و پس از انتشار خبر انتقال نمونهای از کهنترین خشتهای به دست آمده و از کاوشهای محوطه ازبکی به سازمان ملل و قرار گرفتن آن در موزه آن سازمان، در روزنامههای کشور و سپاسگزاری برای استقبال پرشور هزاران تن از اهالی دوست داشتنی شهرهای نظرآباد و سیدجمال الدین که با در دست داشتن پرچمهای سه رنگ ایران از اتوبوس حامل هیأت همانند سردارانی که پیروزمندانه از جنگی میهنی به خانه بازمی گردند را از یاد نمی برم. نظیر چنین استقبالی تاکنون در هیچ نقطهای از جهان در تاریخ باستان شناسی نه دیده و نه شنیده شده است.»
7. منابع
فرهنگ در منظر مقام معظم رهبری، تهیه و تدوین: مرکز پژوهش های فرهنگی اجتماعی صدرا، تهران: سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، موسسه نشر شهر، 1390؛ مجیدزاده، یوسف، کاوش های محوطه باستانی ازبکی، جلد اول: هنر و معماری، تهران: اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان تهران، 1389؛ عسکری، حسین، دشتی به وسعت تاریخ، تهران: نشر شهید سعید محبی، 1386؛ روزنامه اطلاعات بین المللی، ش 1772، 27 شهریور 1380؛ روزنامه ایران، ش 2003، 2 دی 1380؛ روزنامه جوان، ش 725، 26 شهریور 1380؛ روزنامه همشهری، ش 2575، 7آذر 1380؛ ش 2576، 8 آذر 1380؛ هفته نامه کیهان هوایی، ش 1442، 26 شهریور 1380.
8. مستندات
شهرستان نظرآباد گرچه جدید است اما کهن ترین آثار یافته شده در آن متعلق به هزاره هفتم پیش از میلاد مسیح است.
در جلسه اول تیر 1398 شورای فرهنگ عمومی استان البرز، «محوطه باستانی ازبکی» را به عنوان «نماد فرهنگی و تاریخی استان البرز» برگزید.
بخشی از بازتاب های رسانه ای آیین استقبال اهالی شهر نظرآباد از گروه باستان شناسی محوطه ازبکی، 20 شهریور 1380.
دکتر یوسف مجیدزاده چهره ماندگار باستان شناسی ایران، اقدام اهالی شهر نظرآباد را در تاریخ باستان شناسی جهان بی سابقه توصیف کرده است.
نگاره اثرات محوطه باستانی ازبکی بر توسعه شهرستان نظرآباد، برگرفته از یک پژوهش ارایه شده به چهارمین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی استان البرز، اسفند 1395.
دیروز خبرنگاران «کانال تلگرامی گروه فیلم همشهری» گزارش تصویری کوتاه زیر را با وجود مخالفت شدید اهالی روستای ایستای طالقان - که در فیلم هم آشکار است - تهیه و منتشر کرده اند. به نظر می رسد انصاف، اخلاق و حرمت حریم خصوصی، درباره این طایفه تجددگریز سنتی رعایت نشده است. تهیه کنندگان این فیلم کوتاه عبارتند از: مهلا داریان، ساتیار امامی و مهدی کشوریان. این خبرنگاران جوان و جویای نام باید از جملات صریح اهالی روستای ایستا درمی یافتند که آنان تمایلی برای رسانه ای شدن ندارند. البته باید همه بدانیم که اخلاق، مقدم بر پژوهش و خبرنگاری است و به بهانه پروپاگاندای خبری و شهرت نمی توان آرامش دیگران را نادیده گرفت.
حسین عسکری - 6 شهریور 1398
___________________________________
اخلاق رسانهایتان کجاست؟
امیر هاشمی مقدم
(انسانشناس روزنامهنگار)
دو روز پیش (5 شهریور 1398)، چند خبرنگار و تصویربردار گروه رسانهای «همشهری»، برای تهیه یک گزارش داغ و مشتریپسند، به سراغ اهالی روستا/ محله «ایستا» در نزدیکی طالقان رفتند؛ آن هم با آگاهی از این نکته که ساکنان این روستا، هیچ علاقهای به حضور و سرک کشیدن غریبهها در زندگیشان ندارند. با این همه، دوربین به دست به سوی آنان راه افتادند و حتی با آنکه یکی از اهالی میگوید: «آنجا نوشتهایم که فیلم نگیرید... مردمآزاری دیگر چگونه است؟»، اما تصویربردار، به دروغ میگوید: «مال آدم عادی است نه خبرنگار»! و باز هم به فیلم گرفتن ادامه میدهند. حتی یک جا هم دوربین را جوری در دستشان پنهان میکنند تا اهالی را فریب دهند؛ در حالیکه زاویه فیلم نشان میدهد که دارند مخفیانه تصویربرداری میکنند. اسفبار آنکه فریبکاری این اهالی رسانه تا آنجا پیش میرود که یکی از فیلمبرداران [گویا در پاسخ به درخواست اهالی برای فیلم نگرفتن]میگوید: «چشم. چشم. دیگر [اینجا]حریم خودتان است و باید هرچه شما میگویید ما بپذیریم» و در ادامه و گویا در توجیه فیلمبرداریشان میگوید: «نا آگاهانه بود». اهالی هم در لابلای صحبتهایشان، بارها گلایه میکنند از اینکه دیگران با دوربین به سراغشان میآیند و زندگیشان را مختل میکنند. یکیشان میگوید: «پدرمان را در آوردهاند مثل شماها. بابا بروید دیگر. از زندگی افتادهایم [به خاطر این تجسسهای دیگران]». اما حتی این دست از سخنان که نشانه درماندگی اهالی است هم، مانع از تهیه گزارش و فیلم گرفتن از ایشان توسط خبرنگاران و تصویربرداران همشهری نمیشود.
اهالی روستای ایستا، گروهی از پیروان میرزا مجتهد تبریزی هستند که در سالهای پایانی دوره قاجار، گفته بود کاربرد فناوری حرام است و باید از آن پرهیز کرد. اما با همهگیر شدن فناوری، پیروان او که در تبریز کم کم داشتند در محاصره فناوری قرار میگرفتند، راه هجرت در پیش میگیرند. زمینی بزرگ در نزدیکی طالقان خریداری کرده، دور آن را با درختان تبریزی حصار گرفته و خانههایی درون آن میسازند. فعالیتشان هم کشاورزی و دامداری در زمینهای نزدیک خانهشان است و درآمدشان به جز از کشاورزی، از اجاره بهای زمینهایی است که برخیشان در تبریز داشتهاند و به اجاره دادهاند. از برق و لولهکشی آب و گاز و تلفن، خبری نیست در این روستا. شناسنامه هم ندارند. برای همین هم دیگران نام روستا را «ایستا» گذاشتند؛ یعنی جایی که زمان ایستاده است؛ و البته حکومتها و دولتها، چه پیش و چه پس از انقلاب، با اینان کنار آمده و به درستی، آنها که سرشان به کار خودشان است را به حال خود گذاشتهاند. اما دریغ از رسانههایی که برای جذب مخاطب بیشتر، همه مرزهای اخلاقی را زیر پا میگذارند و برخی مردمانی که گمان میکنند حس کنجکاویشان درباره زندگی خصوصی دیگران را به هر شیوهای باید ارضا کنند؛ و همین است که آسایش و آرامش اهالی این روستا را بر هم زدهاند. همشهری، تنها یکی از این رسانههاست. پیش از همشهری هم رسانهها و افراد بسیار دیگری تلاش کردند با در نوردیدن مرزهای اخلاق، آسایش اینان را بر هم بزنند. شوربختانه رسانه و خبرنگاری/روزنامهنگاری، چاقویی دو لبه است که یک لبه آن دفاع از حقوق مردم، آگاهیرسانی، برملا کردن فساد، دفاع از آزادی و...، و دیگر لبه آن، تهیه گزارشهای زرد و غیرحرفهای برای جذب مخاطب بیشتر، تمجید از اشخاص حقیقی و حقوقی که اهالی رسانه را تطمیع کردهاند، و یا تهیه گزارش علیه افراد یا شرکتهایی است که حاضر به پرداخت پول برای تبلیغات در یک رسانه نشدهاند.
اینجاست که مرز روزنامهنگاری با دانش انسانشناسی (که تولیداتش گاه به نوشتههای ژورنالیستی تشبیه شده) آشکار میشود. در انسانشناسی، بحث اخلاق پژوهشی و دفاع از فرهنگ و مردم موضوع پژوهش و احترام به تکثرگرایی فرهنگی (تا آنجا که فرهنگ مورد بررسی، به دیگران آسیب نرساند) بسیار برجسته است. حتی در انسانشناسی معاصر، با «موضوع بودن» افراد در یک پژوهش نیز مخالفت شده و انسانشناس تلاش میکند رابطهاش با آنان نه یکسویه، بلکه دوسویه باشد و در واقع به جای بررسی کردن ایشان، از آنها درباره موضوع پژوهشش بیاموزد. اما جای چنین بحثهایی به نظر میآید در اخلاق رسانهای ما چندان برجسته نباشد؛ و اینجاست که انسانشناس روزنامهنگار (Journalist Anthropologist) پا به میدان میگذارد تا روشهای پژوهش، دیدگاهها و اخلاق حرفهای انسانشناسی را در تولید محتویات رسانهای به کار بگیرد؛ گرایشی که در ایران ناشناخته است؛ بنابراین شاید وظیفه انسانشناسان و دیگر اصحاب علوم اجتماعی در ایران، فعلاً انتقاد از و مبارزه با رسانههای بیاخلاق باشد که در راستای اهداف غیر حرفهایشان، حریم فرهنگها و انسانهای بیآزار را آماج اهداف غیر حرفهایشان میکنند.
متن یادداشت فوق در وب سایت فرارو
آزمودگان مردود را بار دیگر آزمودن جایز نیست
مجلسیان نگذارند دست و دامن وزارت جدیدالتاسیس میراث فرهنگی،صنایع دستی وگردشگری به رئیسان و مدیران مردود دولتیان اسبق واکنون آلوده شود. آن ها که نه سال ها که دهه ها کوشیدند به صد حیله و نیرنگ از هر در و پنجره ای درآیند و از هر راه و بیراهه ای بگریزند و بگذرند و وارد شوند تا نگذارند طرح وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به تایید شورای نگهبان و تصویب مجلسیان برسد و سازمان را همچنان حیاط خلوت و شرکتکده سود و سودای جماعتی کاسب پیشه و منفعت طلب و زرپرست بی مسئولیت نگاه بدارند؛ اینک نیز فرصت را غنیمت گرفته و به صد نیرنگ و فریب از در و دروازه دیگر درآمده اند تا شاید بتوانند و موفق بشوند از مجلسیان رای بستانند و زهری وسمّی دیگر و به طریقی دیگر بر کام مُلک و ملت بریزند. این جماعت آلوده به زر و نام و نان های حرام، لیاقت و شایستگی در کف گرفتن سرپرستی حتی یک روز را در وزارت جدید التاسیس ندارند چه رسد به سرپرستی رسمی و در مقام وزارت به مجلسیان معرفی شوند و از مجلسیان رای بستانند و بخواهند سال ها بر کرسی وزارت جدید التاسیس تکیه بزنند و بنشینند. آن هم بر کرسی و مقام رفیع وزارت مواریث فرهنگی و مآثر تاریخی ملتی که مرزهای تاریخ و فرهنگ و مواریث فرهنگی و مآثر تاریخی اش در مقیاسی سیاره ای با یک جهان درتنیده است. در یک جهان در مقیاسی سیاره ای دامن گسترده است. کارنامه مردود هم آن رئیسان و مدیران دولتیان اسبق هم این رئیسان و مدیران دولتیان اکنون بر جامعه میراثیان و باستان شناسان پوشیده نیست. مجلسیان آزمودگان مردود را بار دیگر محک نزنند و نیازمایند و رای موافق در انبان اینان نریزند که اگر چنین کنند هم بر خود هم بر مُلک و ملت ستمی بزرگ روا داشته اند و مهر تایید بر خطاها و خیانت های بزرگ نهاده اند. به فارغ التحصیلان کارآزموده و جوان و خوشفکر و فرهنگ شناس دانش باستان شناسی و رشته های خویشاوند و مرتبط که میراثبانان آگاه و صدیق تاریخ و فرهنگ و مواریث فرهنگی و مآثر تاریخی میهن هستند اعتماد کنند و آراء خود را به پای اینان بریزند و و اینان را بر کرسی رفیع وزارت میراث فرهنگی بنشانند و دست رد بر سینه رئیسان و مدیران مردود و کاسب پیشه دولتیان اسبق و اکنون سازمان که به مجلسیان معرفی می شوند بگذارند و نگذارند وزارت جدید التاسیس گام در تکرار راه و بیراهه ای بگذارد و برگیرد و برود که برای کشور پرهزینه و پرخسارت بوده است و بسیار غم انگیز و جبران ناپذیر. آزمودگان مردود را بار دیگر آزمودن جایز نیست .
حکمت اله ملاصالحی، دانشگاه تهران 7/6/1398 هجری خورشدی
مسجد شیعیِ پیش از صفویه در استان البرز
مسجد جامع برغان در پایین محلّه روستای برغان از توابع بخش چِندار شهرستان ساوجبلاغ واقع است. فاصله این روستای هدفِ گردشگری، از شهر کرج 13 کیلومتر و از تهران 50 کیلومتر است. کهن ترین سفالینه های به دست آمده از محوطه باستانی کِش کلا واقع در شمال روستای برغان، متعلّق به دوره ایلخانی تا دوره قاجار است. این مسجد، یکی از شواهد پنجگانه حضور مذهب تشیّع پیش از دوره صفویه در استان البرز به شمار می رود. مسجد تاریخی برغان به دست جلال الدوله کیومرث پسر بیستون پسر گستهم (درگذشت 857ق) از ملوک رُستمدار طبرستان ساخته شده است. ملوک رستمدار یا پادوسپانان، سلسله کوچکی در اطراف دریای خزر بودند که از سده چهارم هجری قمری تا سال 1006ق در ناحیه طبرستان و رویان حکومت کردند. آنها نخست، بر آیین زرتشت بودند امّا پس از جلال الدوله کیومرث پسر بیستون به مذهب تشیّع گرویدند.
بر سر درِ مسجد، کتیبه سه سطری به نسبت طولانی نصب شده که به زبان فارسی، تاریخچه مسجد جامع برغان را این گونه روایت می کند: کیومرث پسر بیستون که زرتشتی بود، پس از قتل پدرش به دست اسماعیلیان طالقان در سال 787ق، به مازندران می گریزد و پس از مدّتی به دست سپاهیان امیر تیمور گورکانی (درگذشت 807ق) اسیر شده و به فارس تبعید می شود. شبی در تبعیدگاه خود، امام علی علیه السلام را در خواب می بیند و بر اثر آن رویا، از آیین زرتشت دست کشیده و به مذهب شیعه جعفری می گرود. پس از به حکومت رسیدن در منطقه رستمدار طبرستان (از سال 807 تا 857ق) در ترویج مذهب تشیّع تلاش فراوان می کند. کیومرث در سال821ق به هنگام سرکشی یا عبور از روستاهای کوهستانی ساوجبلاغ، دستور ساخت این مسجد را در روستای برغان می دهد. به نظر می رسد تشیّع اهالی این بخش از ساوجبلاغ نیز از همان زمان آغاز شده باشد. مسجد برغان در آخرین سال سلطنت شاه سلیمان صفوی (درگذشت 1105ق) بازسازی شده است.
از آن جایی که در روزگار قاجار، نماز جمعه منطقه ساوجبلاغ واقع در استان البرز در روستای برغان برگزار می شد، شیخ محمّد ملایکه برغانی (درگذشت 1200ق) پدر شیخ محمّدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث دستور توسعه مسجد را می دهد. در محرّم سال 1357ق (1316ش) مسجد بر اثر آتش سوزی، ویران می شود تا این که بار دیگر به کوشش شیخ محمّد شهیدی برغانی (درگذشت 1344ش) به صورت خشت و چوب ساخته می شود. بنای فعلی مسجد، در سال 1354ش با پشتیبانی آیت الله سیّد محمّدهادی میلانی (درگذشت 1354ش) و به همّت حاج ذبیح الله رفیعی برغانی ساخته شده است.
دو درخت کهن سال در حیاط کوچک مسجد همچنان پابرجا است. درخت ضلع شمالی - به قول اهالی درختِ هزار ساله - قطورتر و طول محیط آن 12 متر است. هم اکنون درون این درخت به طور کامل خالی شده و به شکل اتاقی است که گنجایش حدود ده نفر را دارد. در میان این اتاق، حوضی نصب شده و اطراف حوض، سکوهای سنگی برای نشستن تعبیه شده است. اهالی به دلیل اعتقادی که به این درخت دارند به آن دخیل می بندند. دور درختِ جنوبی حیاط مسجد، ده متر است. این درخت، توپُر و سبز است. از کنار ریشه بسیار قطور آن، شاخه ها و جوانه های زیادی روییده که همین جوانه ها خود درختانی کهن شده اند. رودخانه فصلی کنار مسجد در رشد و پایداری این درختان کهن سال، نقش به سزایی داشته است.
منابع: ابوالقاسم حاتمی، آثار تاریخی ساوجبلاغ و نظرآباد، ص 57؛ زکریا مهرور، برغان اقلیمی دیگر، ص 33؛ حسین عسکری، کتابشناسی ساوجبلاغ، ص 18؛ عباس قدیانی، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ص 207؛ دایره المعارف تشیّع، ج 2، ص 122؛ ذکرالله زنجانی، شناسنامه تاریخی ساوجبلاغ، ص 139؛ موسوعه طبقات الفقها، ج 12، ص 322؛ ماهنامه تصویر ساوجبلاغ، ش 2، ص 9؛ پرتو حسنی زاده و همکاران، روستاهای هدف گردشگری استان تهران، ص 14.
- نشر نخست این مقاله در: حسین عسکری، «مسجد شیعیِ پیش از صفویه در استان البرز»، هفته نامه تریبون شهر، سال دوم، شماره پانزدهم، 5 شهریور 1398، ص 6.