سفارش تبلیغ
صبا ویژن

   

کتاب «تبیان صادق» که درباره آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (مرجع اهل توقف طالقان) است در اردیبهشت 1391 از سوی موسسه کتابشناسی شیعه (مستقر در قم) منتشر شد.

مردمانی پاک دل در روستایی نزدیک طالقان

کتاب «تبیان صادق» که شامل مطالبی تفصیلی درباره آثار و افکار آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (مرجع اهل توقف طالقان) است به قلم حجت الاسلام سید ابراهیم سیدعلوی در اردیبهشت 1391 از سوی موسسه کتابشناسی شیعه (مستقر در قم) در شمارگان 2000 نسخه و 632 صفحه منتشر شد. حجت الاسلام رضا مختاری مدیر موسسه کتابشناسی شیعه درباره اهمیت این کتاب نوشته است: «وظیفه و هدف موسسه کتاب شناسی شیعه معرفی همه جانبه و دقیق بزرگان، عالمان و مولفان شیعه و آثار مکتوب آنان است و چون مرحوم آیت الله میرزا صادق آقا تبریزی (اعلی الله مقامه) بدون شک یکی از عالمان بنام و بزرگ و تاثیر گذار شیعه در سده اخیر است، تدوین و نشر سرگذشت و معرفی آثار و افکار ایشان در دستور کار موسسه قرار گرفت. از آنجا که نویسنده محترم حضرت حجت الاسلام جناب مستطاب آقای سید ابراهیم سیدعلوی (ادام الله سبحانه عمره و توفیقه) از سال ها پیش در این زمینه مطالعه کرده و از حدود بیست و پنج سال پیش، یعنی از سال 1366 ش تاکنون، مقالات و مطالبی درباره ایشان نگاشته اند، از ایشان خواستم این مهم را بر عهده گیرند که بحمدالله پذیرفتند و نتیجه تلاش ایشان و کوشش موسسه برای آماده سازی و تکمیل آن، به شکل کنونی در آمد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  پنج شنبه 91/2/28ساعت  9:52 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی 

عصر همهمه های خاموش

استاد دکتر حکمت الله ملاصالحی

از مفاخر فرهنگی شهرستان های ساوجبلاغ، طالقان و نظرآباد

حضور تاریخی انسان در جهان چونان «وجودی» تاریخی شده و تاریخمند، فرهنگ‌پذیر و فرهنگ‌ساز، بدون دخالت و وساطت مستقیم و حضور  فعال «دیگری» میسر نیست. حضوری بدون بیداری و باور به این واقعیت که تاریخی و تاریخمند بودن و بدون بودن با دیگری - چیزی که ارسطو آن را به سرشت اجتماعی شاخصه انسان بودن تعبیر کرده و در تعریف انسان از مفهوم جامعه  (Koinia)که مهم و کلیدی‌ترین معنای آن یعنی، در نسبت و  رابطه بودن است استفاده برده - قابل تصور نیست. ارسطو در تعریف انسان از یک مفهوم به غایت کلیدی و بنیادین و گران‌معنا در زبان هلنی کمک طلبیده که با نکته‌ای که می‌خواهم بگویم، ربط وسیعی دارد. واژه لوگوس از جمله واژه‌های کلیدی است که در زبان هلنی معانی لغوی پرشماری برایش ذکر کرده‌اند. بی‌مناسبت نیست در اینجا به پاره‌ای از آن معانی لفظی اشاره بشود: نطق، سخن، زبان، بیان، کلمه، کلام، منطق، عقل، معرفت، اندیشه، دلیل، علت و موارد فراوان دیگر از این دست. معانی لفظی که از مفهوم کلیدی و بنیادین لوگوس افاده شده چیزی از لایه‌های معنایی عمیق و اصیل و گوهرین آن را به دست نمی‌دهند. با این همه وقتی اندکی در همین معانی لفظی و لغوی‌ای که برای لوگوس ذکر شده تأمل و تعمق کنیم متوجه خواهیم شد، اساساً انسان بودن بدون چنین شاخصه‌هایی قابل تصور نیست. تصادفی نیست که ارسطو در به دست دادن تعریفی جامع و مانع و قابل‌قبول از مفهوم انسان بودن از چنین واژه کلیدی مهم و بنیادینی استفاده برده است.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  جمعه 91/2/22ساعت  6:20 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

کتاب «روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان» نوشته حسین عسگری در 144 صفحه و شمارگان 2100 نسخه در بهار 1389 به وسیله نشر محبی منتشر شد. 

قصه روستای ایستای طالقان به روایت مهدی نصیری

مهدی نصیری مدیرمسئول فصلنامه سمات در گفت و گو با ماهنامه فرهنگ عمومی (شماره 8، اسفند 1390) درباره روستای ایستای طالقان ابراز نظر کرد. جهت آشنایی با فعالیت های فرهنگی و علمی مهدی نصیری رجوع کنید به:  http://nasiri1342.blogfa.com 

- ماهنامه فرهنگ عمومی: اگر اجازه بفرمایید وارد بحث از ایران و مدرنیته شویم. چون می دانیم شما در این زمینه بحث هایی دارید که با توجه به معضلات کشور بحث های مهمی هم هست. برخی تصورات در رابطه با فرمایشات شما وجود دارد می گویند شما مخالف استفاده از تکنولوژی یا علم هستید. معتقدند شما می خواهید مردم مانند اهالی روستای ایستای طالقان زندگی کنند. از این جا بحث را شروع کنیم و بعد وارد نسبت مدرنیته و ایران شویم و اگر زمان اجازه داد، وارد خاطرات شما و وجوه سیاسی این رابطه شویم.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  شنبه 91/2/9ساعت  10:47 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

کتاب تفسیر و تفاسیر شیعه نوشته استاد عبدالحسین شهیدی صالحی که در سال 1383 از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مورد تقدیر قرار گرفت

استاد شهیدی صالحی؛ شاگرد برغانی شیخ آقا بزرگ تهرانی

استاد عبدالحسین شهیدی صالحی از قرآن پژوهان و دایره المعارف نویسان شناخته شده در ایران، عراق و لبنان است که نسب ایشان به خاندان علمی برغانی و روستای تاریخی برغان از توابع شهرستان ساوجبلاغ واقع در استان البرز می رسد. استاد را نخستین بار در سال 1383 خورشیدی در دفتر دایره المعارف تشیع دیدم. مردی شصت و چند ساله، آراسته، متین و مهربان که با لهجه عربی و صدایی رسا با شادروان بانو فهیمه محبی - رحمت الله علیها - مدیر دایره المعارف تشیع و نشر شهید سعید محبی سخن می گفت. پیش از آن، مقالاتی در معرفی رجال شیعه به ویژه خاندان برغانی از ایشان خوانده بودم. من که در آن سال پیگیر چاپ کتاب «دشتی به وسعت تاریخ» بودم، مصاحبت و تماشای چهره های علمی و فرهیخته ای که به طبقه ششم ساختمان مهر در تقاطع خیابان انقلاب و فلسطین رفت و آمد می کردند، برایم بسیار جالب و خاطره انگیز بود. خانم محبی که به پیوند و ترویج مهربانی اهمیت خاصی می داد من را به آقای شهیدی معرفی کرد و گفت: «آقای شهیدی این جوان اهل ساوجبلاغ، فکر کنم همشهری شماست». برغان واژه ای بود که از آن سال موجب آشنایی پیوند من و استاد شهیدی شد به طوری که این ارتباط فرهنگی همچنان ادامه دارد. در سال 1387 خورشیدی به هنگام برگزاری کنگره بزرگداشت شیخ محمد تقی برغانی مشهور به شهید ثالث، صمیمیت و اعتماد چاشنی این آشنایی شد و پای من را هم به منزل استاد باز کرد.

ادامه مطلب...

نوشته شده در  یکشنبه 91/1/20ساعت  5:11 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

آیت الله حاجی میرزا ابوتراب شهیدی (م 1335ش) نوه شیخ محمد تقی برغانی مشهور به شهید ثالث، از مجتهدان نامدار روزگار قاجار و نظریه پرداز جناح مشروعه خواه در جریان جنبش مشروطیت است. آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی یزدی معروف به «سید» و «صاحب عروه» (1337- 1253ق) مرجع عام تشیع در روزگار قاجار و مشروطیت است.  

مقاله ای درباره میرزا ابوتراب شهیدی؛ شاگرد ساوجبلاغی «صاحب عروه»

آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی یزدی معروف به «سید» و «صاحب عروه» (1337- 1253ق) مرجع عام تشیع در روزگار قاجار و مشروطیت است که به ویژه پس از درگذشت آخوند خراسانی در سال 1329ق اکثریت قاطع شیعیان جهان به تقلید وی برآمدند و مطیع حکم و فتوای او گشتند. در اهمیت جایگاه فقهی صاحب عروه همین بس که فقیهان بزرگ شیعه نوعا" آغاز مرجعیت خویش را با حاشیه نویسی بر «عروه الوثقا»ی او اعلام می کنند. جهت بزرگداشت این فقیه ارجمند، قرار است کنگره ای در اوایل سال 1391 در شهرهای قم و یزد برگزار شود. مسئول کمیته علمی این کنگره آیت الله رضا استادی است. نویسنده «وبلاگ ساوجبلاغ پژوهی» با نگارش مقاله ای با عنوان «آیت الله میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی؛ چشم بیدار صاحب عروه در ایران» در این کنگره شرکت کرده است.

چکیده مقاله مورد اشاره به این شرح است: آیت الله حاجی میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی (م 1335ش) نوه شیخ محمد تقی برغانی مشهور به شهید ثالث، از مجتهدان نامدار روزگار قاجار و نظریه پرداز جناح مشروعه خواه در جریان جنبش مشروطیت است که در پیوند عمیق فکری و معنوی با استادش آیت الله العظمی سید محمد کاظم طباطبایی معروف به صاحب عروه (م 1337ق) به این جایگاه علمی و اجتماعی دست یافت. آیت الله شهیدی در روزگار پرفراز و نشیب مشروطیت، «چشم و عقل منفصل» صاحب عروه در ایران بود و با نگارش رساله «تذکره الغافل و ارشاد الجاهل» ثابت کرد که به دقایق و ظرایف اندیشه فقهی و سیاسی استادش آشنایی کامل دارد. با استناد به همین رساله است که می توان وی را همسنگ با آیت الله محمد حسین غروی نایینی (م 1355ق) در بین مشروطه خواهان دانست. در مقاله پیش رو، زندگی، زمانه، مبارزات و اندیشه های این شاگرد وفادار صاحب عروه مورد بررسی قرار گرفته است. واژگان کلیدی: صاحب عروه، میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی، مشروطه خواهی، مشروعه خواهی.»


نوشته شده در  دوشنبه 90/12/29ساعت  4:54 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

  

میرزا ابوتراب شهیدی نوه شیخ محمدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث؛ نویسنده کتاب «تذکره الغافل و ارشاد الجاهل» میرزا محمدحسین غروی نایینی نویسنده کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله»

میرزا ابوتراب شهیدی برغانی:

اگر مقصود حفظ شرع بود نمی گفتند، که مشروطه محبوب ماست

در اوج کشمکش درونی جبهه مشروطه، در سال 1326 قمری محمدعلی شاه قاجار که خود کینه ای عمیق از مشروطه خواهان داشت و برای برانداختن اساس مشروطیت نونهاد به صف مشروطه خواهان پیوسته بود، با بمباران مجلس و دستگیری و اعدام و تبعید آزادی خواهان، اساس مشروطیت را برانداخت و بار دیگر استبداد حاکم شد. در این دوران، که فریاد مشروطه طلبان خاموش شده بود، مشروعه خواهان ضد مشروطه مجال یافتند که با تمامی امکانات، از جملهمحمد علی شاه قاجار و درباریان حمایت مادی و معنوی محمد علی شاه به ستیزه علیه فکر مشروطه طلبی برخیزند. در این دوره سیزده ماهه، مقالات و کتاب های بسیاری نوشته و انتشار یافت که یکسره به بی اعتبار کردن نظری و عملی مشروطیت پرداختند. از جمله کتابی با عنوان «تذکره الغافل و ارشاد الجاهل» نوشته شد که در آن مبانی مشروطه، ضد شرعی و کفر و الحاد و مجلس شورا دارالکفر دانسته شده بود و اشکالات فقهی و شرعی متعددی بر مشروطیت وارد آمده بود. هر چند نویسنده آن یکی از روحانیان نامدار ساوجبلاغی به نام آیت الله میرزا ابوتراب شهیدی قزوینی (م 1335ق) نوه شیخ محمدتقی برغانی مشهور به شهید ثالث بود. اما تا همین چند سال پیش شهرت یافت که آن را شیخ الله نوری (م 1327ق) که رهبر روحانی مشروطه خواهان ایران شمرده می شد، نوشته است.

پس از اوج گیری تلاش های مخالفان مشروطه در ایران، میرزا محمدحسین غروی نایینی (م 1355ق) که در عراق بود و از تعرض مصون، تقریبا"ده ماه پس از الغای مشروطیت، کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» را در دفاع از مشروطیت ایران نگاشت و در آن کوشید مبانی و اصول مشروطه و نظام پارلمانی و دموکراسی را از مبانی اعتقادی با استفاده از قواعد فقهی استخراج کند و اسلامیت آن اصول را اثبات نماید. هر چند در کتاب نامی از کسی برده نشده اما اشارات نایینی و شبهاتی که مطرح می کند و عمده آنها در کتاب تذکره الغافل آمده است، نشان می دهد که انگیزه اصلی مولف پاسخگویی به اشکالات آن کتاب است. در ادامه مطلب، فرازهایی از کتاب «تذکره الغافل» را بخوانید:

ادامه مطلب...

نوشته شده در  شنبه 90/12/13ساعت  4:52 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

جعفر بن موسی الکاظم(ع) که در منطقه ساوجبلاغ در حین دفاع مجروح شده بود، در روستای «سناردک» شهرستان پیشوا، در منزل جلال الدین نام (شاید همین شهیدگاه فعلی باشد) بر اثر شدت جراحات وارده در تاریخ 15 جمادی الثانی سال 217 هجری قمری شهید و در گورستان محل، مدفون شد.  

مبارز علوی که در دشت ساوجبلاغ مجروح شد

امامزاده جعفر (ع) که وی را «جواری» و اولاد او را «جواریون» و «شجریون» نیز می خوانند، پس از رشد و نمو در خاندان پاک و مطهر محمدی (ص) و کسب فیوضات معنوی، به یاری برادر بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا(ع) پرداخت و پس از آنکه حضرت امام رضا (ع) دعوت مأمون الرشید را پذیرفت و از مدینه راهی شهر طوس شد، وی نیز همانند آن حضرت با کاروانی به سرپرستی خود و با حضور فرزندان و فرزند زادگان حضرت امام موسی کاظم (ع) همچون ابراهیم و ابوالجواد (ع) از بغداد رو به ولایت خراسان نهاد.

 آن حضرت و دیـگر همراهان، به ناحیـه «ساوجبلاغ» رسیدند و پس از درگیـری با دشمنـان (سپاهیان مأمون)، حسن بن موسی الکاظم (ع) شهید شده و به برخی دیگر از همراهان آن حضرت، جراحاتی وارد شد و پس از این پیکار با فرا رسیدن شب، همگی در اطراف این منطقه پراکنده شدند. جعفر بن موسی الکاظم(ع) که در منطقه ساوجبلاغ در حین دفاع مجروح شده بود، در روستای «سناردک» شهرستان پیشوا، در منزل جلال الدین نام (شاید همین شهیدگاه فعلی باشد) بر اثر شدت جراحات وارده در تاریخ 15 جمادی الثانی سال 217 هجری قمری شهید و در گورستان محل، مدفون شد. بنای بقعه امامزاده جعفر (ع) در زمان شاه طهماسب صفوی ساخته شده و بعدها در زمان قاجاریه، به دستور فتحعلی شاه قاجار تعمیر و ایوان اصلی آن در ضلع شرقی بقعه احداث شده و در دوران پهلوی تعمیرات گنبد، آینه کاری داخل حرم و دیگر تزیینات داخلی و خارجی این آستـان مقدس انجـام شد، ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، توسعه آستان مقدس این امامزاده در قالب طرح جامع آغاز و بناهایی ساخته و اقداماتی انجام شده که هم اکنون نیز ادامه دارد. وجود متبرک این امامزاده عظیم الشأن همچون درّی درخشان در مرکز شهر تاریخی و مذهبی پیشوا قرار دارد و  همه روزه منزلگاه حاجتمندان و عاشـقان خاندان پاک پیامبر اعظم (ص) است. (به نقل از خبرگزاری مهر).


نوشته شده در  سه شنبه 90/12/2ساعت  10:49 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

حاجی بخشی در مراسم اعزام رزمندگان بسیجی از پایگاه ساوجبلاغ  به جبهه های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، سال 1364

حاجی بخشی در کنار رزمندگان ساوجبلاغی

مرحوم حاج ذبیح‌‌الله بخشی (متوفای 1390 خورشیدی) معروف به «حاجی بخشی»، از دوران کودکی زندگی پرماجرایی داشت. پیوستن به آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی و گروه فداییان اسلام به رهبری مرحوم سید مجتبی نواب صفوی در روند مبارزه با رژیم پهلوی و حضور فعال در هشت سال دفاع مقدس، همکاری با گروه انصار حزب الله و شهادت فرزندانش در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، روایتی است از زندگی این پیرجبهه‌ها که حدود چهل روز است که از مرگش می‌گذرد. اباصلت بیات از عکاسان دفاع مقدس در آلبوم خاطراتش، تصویری از حاجی بخشی دارد که مربوط به سال 1364 است، در عکس مورد اشاره، حاجی بخشی در مراسم اعزام رزمندگان بسیجی از منطقه ساوجبلاغ در حالی که کفن‌پوش است، پرچم توحید و نبوت را در دست گرفته، شعار می‌دهد و رزمنده‌ها نیز پاسخ می‌دهند. این نیروها در آن زمان به سپاه محمد رسول‌الله ملحق شدند.


نوشته شده در  دوشنبه 90/12/1ساعت  9:59 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

 

وبلاگ روستای ایستای طالقان

وبلاگ «روستای ایستای طالقان» به نشانی www.savojbolaghi.blogfa.com با 142 مطلب متنوع و 200 مطلب پیوندی، بر آن است که در فضایی منصفانه و علمی به معرفی و نقد «اهل توقف طالقان» و «جریان تجددگریز سنتی در ایران معاصر» بپردازد. این طایفه تجددگریز بر تقلید از آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (از فقیهان دوره مشروطیت) باقی مانده اند و با الهام از آرای فقهی او، روستایی سنتی و ایستا در طالقان سامان داده اند. آنان شیعه اثنی عشری هستند که بر زندگی دویست سال پیش ایرانیان توقف کرده اند.

 


نوشته شده در  چهارشنبه 90/11/26ساعت  5:52 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

 

حجت الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی مدرس حوزه علمیه قم و پژوهشگر فقه سیاسی

محمد سروش محلاتی:

میرزا صادق مجتهد تبریزی سخنگوی این جریان بود

حجت الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی مدرس حوزه علمیه قم و پژوهشگر «فقه سیاسی» در روز چهارشنبه 21 دی 1390 طی مقاله ای با عنوان «امکان سنجی انتخابات در نظام اسلامی (5)» دیدگاه آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی - مرجع تقلید اهل توقف طالقان - را هم مورد بررسی قرار داد. وی در آغاز آن مقاله نوشته است:

«مجلس شورا، نهادی است که با «انتخاب نمایندگان»، شکل می گیرد و به قانونگذاری و نظارت بر عملکرد حاکمان می پردازد. تشکیل چنین نهادی هر چند در نظام های سیاسی مختلف، پذیرفته شده است ولی در نظامی که «نمایندگی» از سوی مردم برای دخالت در کشورداری و سیاست ورزی معنی و مفهوم نداشته باشد و یا «تقنین» به شخص حاکم اختصاص داشته باشد، و یا نهادهای مادر نظام، از سوی نمایندگان «نظارت ناپذیر» باشند، قهراً «انتخابات» مجلس، پدیده ای پوچ است. در دوره مشروطه که فقها برای اولین بار با این مسأله مواجهه پیدا کردند، برخی با صراحت آن را در تضاد با اسلام اعلام کردند. زیرا در نزد آنان، دخالت در کار حکومت، از اختصاصات حاکم شرع است و از مقوله «ولایت» است و دخالت عامه مردم در اینگونه امور، ممنوع است. شیخ فضل الله نوری در تهران و میرزا صادق مجتهد تبریزی در تبریز، سخنگویان این جریان بودند. مثلاً میرزا صادق استدلال می کرد که «وکالت» در حقوق اشخاص، صحیح است ولی سلطنت و ولایت چون مربوط به خداست، توکیل در آن «بدعت» است و در پاسخ به این که «انتخاب کنندگان چه حکمی دارند؟» نوشت: «اقامه کنندگان اساس کفر و ازاله کنندگان اساس دین و اسلام اند» و در استفتای دیگری درباره نمایندگان مجلس حکم کرد که «رؤسا و اولیای کفرند» و درباره مجتهدی که وارد در این کار می شود، نظر داد: «که او از منصب قضا و افتا ساقط می شود، اگر اسلام از او منتفی نشود.» برخی فقها هم مانند میرزای نائینی چاره کار را در آن دیدند که با «اذن مجتهد» جامع الشرایط، مردم را مجاز به رأی دادن و انتخاب نماینده کنند. قهراً در این صورت، انتخابات تابع رأی مجتهدین است و هر کجا که آن ها به مصلحت ندانند، کسی را حق رأی دادن نیست.»

متن کامل مقاله فوق را در نشانی زیر بخوانید:

http://www.soroosh-mahallati.com/modules.php?name=News &file=print &sid=80


نوشته شده در  دوشنبه 90/10/26ساعت  9:52 عصر  توسط حسین عسکری 
  نظرات دیگران()

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >

فهرست همه یادداشت های این وبلاگ
گفت و گو در «کانال تلگرامی طالقانی ها» درباره روستای ایستا
موتور و ماشین سواری در محوطه باستانی شرف الدین استان البرز
تازه ترین کتاب و مقاله درباره روستای ایستای طالقان
کوتاه نوشته های حسین عسکری در کانال تلگرامی البرزپژوهی - 4
آیت الله سید رضا حسینی زابلی و تجددگریزی در شهر کرج
تطهیر ترور فاتح یزدی و چریک های فدایی خلق در خبرگزاری تسنیم
بازتاب انتشار کتاب تاریخ هشتگرد نوشته حسین عسکری - 1
دانلود نسخه pdf کتاب های حسین عسکری
کانال تلگرامی و صفحه های اینستاگرام و آپارات البرز پژوهی
شناسنامه وبلاگ البرز پژوهی
[عناوین آرشیوشده]